مدیران برنامه

مشاوره پایان نامه و استخراج مقالات مدیریت

مدیران برنامه

مشاوره پایان نامه و استخراج مقالات مدیریت

مدیران برنامه

مشاوره و انجام پایان نامه و استخراج مقالات معتبر مدیریت. انجام پایان نامه به روش فرایند تحلیل شبکه ای(ANP) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)

۶۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انجام پروژه ها به روش فرابند تحلیل شبکه ای و سلسله مراتبی» ثبت شده است

رویکرد گام به گام روش فرآیند تحلیل شبکه ای


رویکرد گام به گام روش فرآیند تحلیل شبکهای یکی از رویکردهای این روش برای حل مسائل می باشد. این رویکرد با انجام ضرب ماتریسی مساله را حل می کند. رویکرد گام به گام حل مساله را با دو بخش اصلی پیش خواهد برد. در بخش اول معیارهای مساله و در بخش دوم، گزینههای مساله رتبه بندی خواهند شد. این روش دارای 5 مرحله میباشد که با توجه به نتایج مراحل اول و دوم معیارهای مساله رتبهبندی خواهند شد. این رویکرد حل مساله را با تشکیل سوپر ماتریس انجام نمی- دهد بلکه با روش ضرب ماتریسی جواب مناسب مساله را بدست خواهد آورد. در این روش برای تعیین وابستگی درونی بین گزینه ها، تاثیر گزینهها بر یکدیگر بر مبنای هر معیار محاسبه میشود. این روش به پژوهشگر کمک میکند تا کلیه وابستگی-های بین معیارها و گزینهها را برای حل مساله در نظر بگیرد. لازم به ذکر میباشد برای حل این مساله نیاز به نرم افزار خاص نبوده و تنها با ضرب ماتریسها در مراحل مختلف میتوان جواب مناسب را محاسبه کرد. مراحل رویکرد گام به گام بدین صورت می باشد: 


مرحله اول: مقایسه زوجی معیارها با توجه به هدف مساله


هر یک از معیارهایی که برای مقایسه گزینههای مدل مورد استفاده قرار میگیرند دارای اهمیت متفاوتی نسبت به هدف مساله میباشند. در واقع همه معیارها برای هدف مساله وزن یکسانی ندارند. در مرحله اول با مقایسه زوجی معیارها نسبت به هدف، اهمیت هر یک از معیارها نسبت به هدف مساله مشخص میشود. پس از تشکیل ماتریس مقایسه زوجی معیارها نسبت

(W به هدف با محاسبه میانگین هندسی، وزن هر معیار نسبت به هدف مساله محاسبه خواهد شد. 


مرحله دوم: مقایسه زوجی بین معیارها با توجه به هر معیار


در بیشتر موارد، معیارهایی که برای مقایسه گزینهها مورد استفاده قرار میگیرند دارای وابستگی درونی با یکدیگر می باشند. در واقع معیارها بر یکدیگر تاثیر دارند و افزایش یا کاهش هر یک از آنها بی تاثیر بر معیارهای دیگر نمیباشد. در این مرحله اهمیت معیارها با توجه به هر معیار محاسبه میشود. اهمیت معیارها با توجه به وابستگی درونی بین معیارها محاسبه خواهد شد. کلیه معیارها نسبت به هر معیار به طور جداگانه مقایسه شده و وزن معیارها برای هر ماتریس مقایسه زوجی با کمک روش میانگین هندسی محاسبه خواهد شد. در نهایت اوزان بدست آمده برای معیارها که از مقایسات زوجی معیارها نسبت به نشاندهنده ماتریس اوزان معیارها نسبت به معیارها میباشد. W قرار خواهد گرفت. 2 W هر معیار بدست آمده در ماتریس 2 نشاندهنده وزن معیارها نسبت به معیار اول میباشد. W به طور مثال اوزان ستونی 21

W2 = (W٢1,……….,W٢n)

W با توجه به مقایسات انجام گرفته در این دو مرحله می توان ارجحیت معیارها را مشخص کرد، برای اینکار ماتریس 2

با یک ستون و به تعداد معیارها سطر) ضرب ) W (تعداد سطرها و ستونهایش به تعداد معیارها می باشد) را در ماتریس 1

وزن معیار اول W کرده و بر اساس وزن بدست آمده معیارها رتبهبندی خواهند شد. با ضرب سطر اول در ماتریس ستونی 1

محاسبه خواهد شد.

WC = W2 * W1


مرحله سوم: مقایسه زوجی بین گزینه ها با توجه به معیارها

در این مرحله با فرض اینکه وابستگی درونی بین گزینه ها وجود ندارد، با مقایسه زوجی گزینهها نسبت به هر یک از معیارها، وزن هریک از گزینهها برای معیارها، مشخص میشود. گزینه های مدل نسبت به هر معیار مساله دارای اهمیت ویژه- ای می باشد، برای تعیین اهمیت گزینهها نسبت به هر معیار، گزینه ها به طور جداگانه نسبت به هر معیار مقایسه خواهد شد. پس از تشکیل ماتریس مقایسات زوجی گزینهها نسبت به هر معیار، وزن گزینههای هر ماتریس با کمک روش میانگین نشاندهنده وزن گزینه ها نسبت به معیار اول می باشد. W هندسی محاسبه خواهد شد. به طور مثال 31

مرحله چهارم: مقایسه زوجی بین گزینه ها نسبت به گزینه ها

در بعضی مسائل گزینههایی که مورد مقایسه قرار میگیرند دارای وابستگی درونی میباشند. در واقع گزینهها بر یکدیگر تاثیر میگذارند. این تاثیر در انتخاب مناسب گزینهها تاثیر خواهد گذاشت. در این مرحله گزینهها با توجه به هر یک از گزینهها مقایسه خواهند شد. در واقع با توجه به وابستگی درونی بین گزینهها، آنها با یکدیگر مقایسه میشوند. اهمیت گزینهها با توجهبه تاثیر گزینهها بر یکدیگر محاسبه میشوند. در این روش میزان تاثیری که گزینهها بر یکدیگر میگذارند بر اساس تک تکW معیارها سنجیده میشود. در واقع میزان تاثیر گزینهها با توجه به یک معیار مشخص سنجیده میشود. به طور مثال 41 نشاندهنده W نشاندهنده وزن گزینه ها با توجه به وابستگی درونی گزینه ها نسبت به معیار اول می باشد. یا می توان گفت 41

تاثیر گزینهها بر یکدیگر نسبت به معیار اول میباشد. تعیین اهمیت گزینهها با توجه به وابستگی درونی گزینهها بر یکدیگر برای کلیه معیارها انجام خواهد گرفت. سپس برای تعیین ارجحیت گزینهها نسبت به معیارها، ماتریسهای مقایسات زوجی گزینهها نسبت به گزینهها نرمالیزه شده و در ماتریس ستونی مقایسات زوجی گزینهها نسبت به معیارها که در مرحله قبلی محاسبه شد ضرب میشود. این کار برای ماتریس مقایسات زوجی ) W ماتریس نرمالیزه شده 41 WA کلیه معیارها انجام خواهد گرفت. به طور مثال برای محاسبه 1 وزن گزینه ها نسبت به معیار اول) ضرب کرده ) W گزینه ها نسبت به گزینه ها با توجه به معیار اول) را در ماتریس ستونی 31 تا اهمیت نهایی گزینهها نسبت به معیارها محاسبه خواهد شد. اینکار برای کلیه معیارها انجام خواهد گرفت و با توجه به نتایج ماتریسی است که به تعداد گزینه ها،سطر و به تعداد معیارها، ستون WA) . تشکیل خواهد یافت WA بدست آمده ماتریس

WA1 = W41*W31

WA2 = W42*W32

WAm = W4m * W3n

WA = (WA1 ,……………WAm)



مرحله پنجم: تعیین ارجحیت گزینه ها ارجحیت گزینه ها با توجه به روش WC در WA در مرحله آخر گزینههای مساله رتبهبندی خواهند شد. با ضرب ماتریس در (WA) بدست خواهد آمد. برای تعیین ارجحیت گزینه ها در این رویکرد ماتریس اهمیت گزینهها نسبت به معیارها ANP ضرب خواهد شد و با توجه به وزن بدست آمده برای گزینهها، ارجحیت آنها مشخص خواهد (WC) ماتریس وزن معیارها شد.

WANP = WA * WC


  دانلود متن کامل 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۴۳
حسن خوبیاری

اولویت بندی عوامل کلیدی سیستم های اطلاعات اجرائی جهت مدیریت داده ها و تبیین استراتژی در صنایع کوچک ومتوسط با تحلیل سلسله مراتبی


چکیده

به طور تاریخی مدیران اجرایی در بین اعضای یک شرکت از فرصت کمتری برای کار با کامپیوتر برخوردار می باشند. سیستم اطلاعات اجرایی تنها سیستم اطلاعاتی موثر و کامل برای یادگیری مدیران در یک بازار رقابتی به صورت یک ضرورت در آمده است. مهارت یک مسئله اصلی و ضروری در حل مشکلات بویژه برای مدیران اجرایی است. برای گسترش مهارت ها و بکارگیری بینش، مدیران شرکت ها نیاز به استفاده از تجهیزات پشتیبان مانند سیستم های اطلاعات اجرایی (EIS) دارند.با توجه به اهمیت و نقش تعین استراتژی در یک سازمان و مدیریت اطلاعات آن در این پژوهش سعی شده تا با  سیستم های اطلاعات اجرایی دست به تبیین استراتژی و مدیریت داده در صنایع کوچک و متوسط زند.اهمیت سیستم های اطلاعات اجرایی برای مدیران توجیه شده و سعی شده تا با جمع آوری و مدیریت دادهﻫاﻱ جمع آوری شده بهترین استراتژی را برای صنایع کوچک و متوسط اتخاذ نمود. مطالعه موردی تحقیق صنایع کوچک و متوسط استان گلستان می باشد. همچنین در این مقاله سعی بر آن است که با ارزیابی و تجزیه و تحلیل معیارهای کمی و کیفی تعیین شده جهت اولویت بندی آن به روند کاراتر مورد تایید خبرگان عوامل ضعیف تر را تقویت و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم که بعدازبررﺳﻲﻫاﻱ به عمل آمده با استفاده از مدل سلسله مراتبی و نرم افزار Expert choice،(جامعیت داده) بهترین عامل گردید.

مرحله اول:شناسایی خبره

مرحله دوم:با استفاده از روش دلفی به7 عامل کلیدی که جهت مدیریت داده ها در سیستم های اطلاعات اجرایی مورد نظر ﻣﻲباشد،رسیدیم.

مرحله سوم:اولویت بندی عوامل کلیدی با تکنیک .AHP

کلمات کلیدی:سیستمهای اطلاعات اجرائی ، استراتژی ، مدیریت داده ها،AHP.

مقدمه:

در یک زمان نسبتاً کوتاه، سیستم‌های اطلاعاتی اجرائی (EIS) برای بسیاری از سازمان‌ها مهم به شمار رفته است. آن‌ها اطلاعاتی را فراهم می‌کنند که از ایجاد تصمیم‌گیری‌ها در سطح بالا حمایت کنند.  EIS ها برای توسعه در چالش هستند، اگر چه آن به دلیل ترکیب موضوعات سازمانی و تکنیکی،مشمول شده می‌باشد.رقابت درحال توسعه همراه با توسعه تکنولوژی های اطلاعاتی جدید بازار کسب وکار را بر آن داشته تا بر سیستم های اطلاعاتی تکیه کنند. بسیاری عقیده دارند که استفاده درست از تکنولوژی اطلاعاتی برای حمایت از تصمیم گیری ، سلاح قدرتمندی برای برتری در رقابت است .در نتیجه محققان سیستم های اطلاعاتی و شاغلان توجه ویژه ای به سیستم های حمایت تصمیم گیری (DSS) و سیستم های اطلاعاتی اجرایی ([1]EIS) کرده اند[22]. عبارت EIS در سال 1970 و در MIT توسط Rockart و Treacy و در اواخر 1981 در مقالات و تحقیقات زیادی مثل Harvard Business تکوین یافت. عبارت ESS و EIS هرازگاهی به جای هم نیز به کار می روند. ESS از لحاظ بار معنایی و قوة اجرایی از EIS قوی تر و وسیع تر است که هر دو به معنای سیستم های حمایتی هوشمند در مدیریت اند.  Watson اعلام می دارد که EIS یک سیستم کامپیوتری اجرایی است که فرامین را با سازگاری با اطلاعات داخلی و خارجی مرتبط با فاکتورهای لازم موفقیت ایجاد می کند. مدیریت موثر داده اغلب به عنوان یک کلیدی برای موفقیت بیان می‌شود زیرا EIS داده‌های خیلی تشدیدی می‌باشند. حرفه‌ای‌های EIS تعیین و تشخیص داده را اطمینان خاطر می‌سازند که داده EIS صحیح است و داده مرکب از منابع متعدد به عنوان مفاهیم عمده به شمار می‌رود[17].روشهای زیادی برای  ارائه استراتژی و مدیریت داده ها ارائه شده است.در پژوهش حاضر به دنبال استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی داده ها برای مدیریت و استراتژی نوین می باشیم. روش تحلیل سلسله مراتبی داده با الویت بندی عوامل کلیدی EIS و میزان اهمیت هر یک از آنها نقاط قوت اطلاعات را گوشزد کرده و بوسیله مدیریت صحیح اطلاعات بدست آمده از طرق [2]AHP می توان استراتژی نوین را خلق کرد که در آن می توان اهمیت ویژهEIS را مشخص و روند کاراتر در صنعت دنبال گردد.


آشنایی با سیستم های اطلاعاتی

 

-تعریف سیستم های اطلاعات مدیریت

با توجه به تعاریف مختلفی که از سیستم اطلاعاتی ارائه شده است جامع ترین تعریف آمده در واژه نامه انجمن کتابداری آمریکا(یانگ 1983):

"یک سیستم کامل طراحی شده برای تولید جمع آوری سازماندهی ذخیره بازاریابی و اشاعه اطلاعات دریک موسسه یا حوزه کاری"

جنبه‌های مدیریتی ،مدیریت داده EIS به طور کلی بیشتر از جنبه‌های تکنیکی مساله‌زا بوده است. همچنین بسیاری از EISها پایگاه اطلاعاتی داده خودشان را داشته‌اند، از پایگاه عملیاتی برای چندین دلیل جدا می‌شوند: سختی و دشواری تکنیکی در ارتباط با EIS به طور مستقیم به منبع داده، اختلافاتی در تعاریف داده و چرخه‌های گزارش در میان منابع داده و ملاحظاتی برای اجرای سیستم مانند زمان پایین و پاسخ آرام بسیاری از سازمان‌ها به طور متراکم مخزن‌های داده را توسعه می‌دهند و مراکز تجاری داده از کاربردهایی مانند EIS حمایت می‌کند


فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)                                        

فرایند تحلیل سلسله مراتبی یکی از فنون تصمیم گیری است که برای ارزیابی و تحلیل بسیاری از مسائل به کار می رود و طی دو دهه ی گذشته در پروژه های تحقیقاتی بسیاری مورد استفاده قرار گرفته است . این روش برای اولین بار توسط توماس ال ساعتی[1] مطرح گردید.چارچوب تئوریکی که ساعتی در این روش مطرح کرد می تواند به عنوان یک ابزار مفید در تصمیم گیری در مسائل پیچیده به کار آید که در آن هم جنبه های ملموس و هم جنبه های نا ملموس در نظر گرفته می شوند. آقای لطفی زاده در سال 1965 تئوری مجموعه ی فازی را مطرح نمود و پیشرفت تئوری و عملی در این زمینه از آن زمان تا کنون بسیار زیاد بوده است ،یکی از مهم ترین نقش های تئوری فازی نشان دادن داده های مبهم است. مدل های AHP قطعی معمولا فرض بر این است که نقطه نظر نهایی در مورد یک گزینه به صورت یک عدد حقیقی بیان می گردد، اما در شرایط واقعی ممکن است این فرض صحیح نباشد، در این حالت است که AHP فازی می تواند مناسب باشد .[1]          

بکارگیری این روش بر سه اصل زیر استوار است:

الف: بر پایی یک ساختار و قالب رده ای برای مساله

ب: برقراری ترجیحات از طریق مقایسات زوجی(بصورت نرخ نهایی جانشینی)

ج: برقراری سازگاری منطقی از اندازه گیری ها

علاوه بر محاسبه نرخ سازگاری قضاوت ها ، تحلیل حساسیت نتایج با تغییر اطلاعات در این روش امکان پذیر است.این دو مورد، روش AHP را بر دیگر روش های نظرسنجی برتری داده است.

AHP  هم در سطح فردی و هم در سطح گروهی قابل استفاده است.بواقع این از مزایای AHP محسوب می شود که توانسته ساختار و چارچوب مناسبی را در جهت مشارکت گروهی در تصمیم گیری فراهم آورد. [2]

تکنیک AHP سنتی با استفاده از روش های سیستماتیک به تحلیل مسائل مدیریتی می پردازد و بر داده های دقیق و قطعی استوار است.در حالیکه ، پیچیدگی و عدم اطمینانی که در بسیاری از مسائل وجود دارد امکان تصمیم گیری و قضاوت قطعی را از تصمیم گیرنده سلب می کند و موجب می شود که به قضاوت های مبهم و فازی روی آورد[5].

همان طور که پیش تر ذکر شد در روش AHP برای انتخاب مناسب ترین گزینه از بین گزینه های ممکن بکار می رود که شامل اجماع نقطه نظرات نسبت به شاخص ها  و گزینه ها و ترتیب گزینه ها بر اساس نقطه نظرات جمعی است. در این مدل های AHP قطعی معمولا فرض بر این است که نقطه نظر نهایی در مورد یک گزینه به صورت یک عدد حقیقی بیان می گردد، اما در شرایط واقعی ممکن است این فرض صحیح نباشد، در این حالت است که AHP فازی می تواند مناسب باشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۰۱
حسن خوبیاری

AHP and ANP as Particular Cases of Markov Chains


Abstract: The models and methods of AHP/ANP analysis are considered. It is shown that AHP/ANP models are the particular cases of finite Markov chains, i.e. discrete random processes with Markov property. Applying models, methods and algorithms of Markov chains theory will stimulate the progress in researches on multicriteria decision making problems and its application in various spheres and particularly in investment planning and management. A new approach to sensitivity analysis in intervals of uncertainty of data is proposed.

 Keywords: Analytic Hierarchy Process, Analytic Network Process, Markov Chains, Sensitivity Analysis


1. INTRODUCTION


 AHP and ANP (Saaty T.L., 1980, Saaty T.L. and Vargas L. G. 1996, Saaty T. L. and Özdemir, M. S. 2005) are well known as multicriteria decision making methods that can help general decision operation by decomposing a complicated problem into a multilevel hierarchical structure of objective, criteria and alternatives. AHP and ANP are very effective when subjectivity exists and it is very suitable to solve problems where the decision criteria can be organized in logical schemes described by a direct graph, composed by a user. One can see three main parts in these techniques: 1) determination of relative priorities from discrete or continuous paired comparisons, 2) a logical schema (hierarchy or network) – directed graph (set of nodes connected by arcs) – for synthesizing the numerical weights or absolute priorities for each element (node of schema) taking in account all the data and 3) check and control on the consistency of the judgments for all elements of logical schema. A digraph of AHP is considered as a stratified schema which describes the logic of decision of the problem (its model), proposed by researcher. The choice of schema is constrained by definite rules: 1) a hierarchy must contain K+1 levels (sets of elements), k = 0,1,…, K, 2) only one node-top at 0-level (decision goal), 3) the actors, criteria, sub-criteria, … occupy levels k = 1,…, K-1, 4) the alternatives are situated on K-level, 5) each element of the schema, except for the top one, is subordinate to one or more other elements of precedent level and 6) each element of the schema must be connected by a path with at least one node-alternative. The loops and connections between the elements of one level are disallowed. Many decisions problems cannot be structured hierarchically because they involve the interaction and dependence of higher level elements in a hierarchy on lower level elements (Saaty T. L. and Özdemir, M. S. 2005). ANP is not constrained by strict rules of hierarchy. Its schema isn’t stratified, the arcs may connect the elements of one or different levels in unordered way. Here below we propose to consider AHP/ANP model as a particular case of finite-state Markov chains with discrete time (Kemeny J.G. and Snell J.L. 1960), determined by AHP/ANP digraph with the priorities on it’s arcs interpreted as the probabilities of transition between the Markov chain states (nodes of digraph). 2. AHP AS A NON-HOMOGENEOUS MARKOV CHAIN The transition probabilities (as AHP relative priorities of elements of next level) are depending only on the process state at moment t (number of level) and not on the way by which the process has attained this state. So Markov propriety is accomplished by the procedure of constructing the AHP model. The matrices At = ||aij(t)||, iSt , jSt+1 of AHP relative priorities (interpreted here as transition probabilities) are rectangular stochastic ntnt+1-matrices where nt is quantity of elements on t-level, t = 0, 1,…, K-1, K. In initial moment t = 0 the Markov process is in the state i = 0, S0 = {0}, with probability 0 = 1. In the next moment t = 1 the process occupy the states from S1 = {1,2,…,n1} with probabilities 1 = 0A0 = (0a01, 0a02,…, 0a0n1) = {a01, a02,…, a0n1}, etc. If t is nt-vector-row then the probability distribution of states on t+1-level is equal to The vector K determines the final probabilities (absolute priorities) of alternatives. It is easy to see identity of (1) to the main relationship of AHP.


download full text

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۵ ، ۱۴:۲۵
حسن خوبیاری

ارزیابی استراتژیک تامین کنندگان وابسته با استفاده فرایند تصمیم گیری چند شاخصه ترکیبی

 

چکیده

امروزه مقوله تامین استراتژیک به عنوان یکی از مباحث مهم در میان سازمان های تولیدی و صنعتی مورد توجه قرار گرفته است و برای برقراری ارتباطات بلند مدت و بهبود زیربنای تامین مواد اولیه به کار می رود. از آنجا که انتخاب تامین کنندگان مناسب برای سازمان یک مسئله ی تصمیم گیری چند معیاره است و شامل معیارهای ملموس و غیر ملموس می باشد این مقاله درصدد است تا یک چارچوب تحلیلی برای ارزیابی و اولویت بندی استراتژیک تامین­کنندگان وابسته (تامین­کنندگان ورودی های استراتژیک برای سازمان) با استفاده از روش ترکیبی ANP-LA ارائه نماید. این رویکرد یکپارچه روابط بین معیارهای مورد نظر را برای انتخاب استراتژیک تامین­کنندگان وابسته مورد بررسی قرار میدهد و در انتها نتایج حاصل از این تحقیق با یک مثال کاربردی بیان می شود.

کلمات کلیدی

تامین استراتژیک، شراکت استراتژیک، تامین­کنندگان وابسته، فرآیند تحلیل شبکه [1](ANP)، روش تخصیص خطی [2](LA)

 

 

  مقدمه

امروزه تعدد و تنوع زیاد بین قطعات مورد نیاز برای ساخت محصولات مدرن به قدری زیاد شده است که مسئله ی تامین و خرید این قطعات و مواد اولیه و همچنین مدیریت تامین کنندگان این مواد برای سازمان ها به عنوان یک چالش بزرگ تبدیل شده است. با وجود پدیده جهانی شدن و از بین رفتن موانع تجاری و اقتصادی بین مناطق مختلف جغرافیایی امروزه سازمان ها در انجام فعالیت های اقتصادی و صنعتی خود مشتری محوری را سرلوحه ی کار خود قرار داده اند و به تبع آن وجود تامین کنندگان مناسب برای این سازمان ها یک نیاز اساسی به شمار می آید. بنابراین در این میان مدیریت روابط تامین کنندگان(SRM) اهمیت بالایی پیدا کرده است.

 مدیریت تامین در سطح جهانی، فرایند خرید را نیز در بر می گیرد، اما بیشتر روی عوامل استراتژیک تمرکز دارد]2 [.امروزه بیشتر شرکتهای صنعتی بزرگ بیش از نیمی از منافع مالیشان را برروی خرید مواد اولیه و قطعات مورد نیاز سرمایه گذاری کرده و این سهم سرمایه گذاری سازمان ها را به سمت کوچک سازی و توجه بیشتر به منبع یابی بیرونی سوق داده است]3 [. از طرفی به منظور کسب مزایای رقابتی، سازمان­ها می­بایست موفقیت­ها و قابلیت­های درون سازمانی خود را از طریق انتخاب تامین کنندگان مناسب بهبود بخشند. انتخاب تامین کنندگان شایسته به عنوان یک مسئله مهم در مدیریت سازمان­های تجاری مدرن مطرح می­باشد]4[.

دکتر مهدی غضنفری]3 [، در مقاله ای تحت عنوان؛ (مدیریت استراتژیک تامین کنندگان)، پس از معرفی مدل های مطرح در زمینه مدیریت تامین کنندگان و تحلیل و مقایسه آنها، به معرفی شراکت های استراتژیک و رده بندی استراتژیک تامین کنندگان پرداخته است. در این تحقیق این چنین بیان شده است که تمامی اقلامی که در یک سازمان مورد نیاز هستند، از یک درجه ی اهمیت برخوردار نیستند، بلکه نسبت به اهمیت شان به گروه ها و طبقات مختلفی تقسیم می شوند. شناخت اهمیت و اولویت اقلام جهت تامین به موقع آنها ضروری می باشد.

 امروزه دیگر سیستم تولید انبوه، به شکل خالص خود در هیچ جای دنیا وجود نداشته و به علت رقابت فشرده و تحولات فناوری، سیستم های تامین تغییر کرده است. بررسی ها نشان می دهد که در تولید انبوه گرایش به سمت تک منبعی شدن وجود داشته و به طور متوسط تعداد تامین کنندگان کاهش یافته است]1[. در یک تقسیم بندی کلی، ورودی های هر سازمان را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد:

·         ورودی های ضروری اما غیر استراتژیک[i]

·         ورودی های استراتژیک[ii]

ورودی های استراتژیک به ورودی های با ارزش بالایی اطلاق می شوند که شایستگی های پایه ای شرکت خریدار را رقم زده و در متنوع سازی محصولات آن شرکت نقش بالقوه ای ایفا می کنند. در مقابل ورودی های ضروری اما غیر استراتژیک، به ورودی هایی اطلاق می شوند که مشخصه ی مهمی در خلق تمایز در محصولات نهایی خریدار به شمار نمی روند]3 [.

در این مقاله سعی بر این است که با توجه به جایگاه و نقش مهم کالاها و ورودی های استراتژیک در ایجاد مزیت رقابتی  برای یک سازمان تولیدی، یک چارچوب تحلیلی به منظور ارزیابی و اولویت بندی تامین کنندگان این کالاها (تامین کنندگان وابسته) بر پایه ی روش ترکیبی ANP-LA ارائه گردد. از آنجا که تعدد وتنوع معیارهایی که برای انتخاب تامین کنندگان در نظر گرفته می شود با سطح ارتباط میان تامین کنندگان و خریداران ارتباط مستقیم دارد. بنابراین ،هر چه روابط گسترده تر باشد، عوامل بیشتر و پیچیده تری در انتخاب تامین کنندگان تاثیر می گذارد]1[.

تا کنون تحقیقات زیادی در زمینه ارزیابی و اولویت بندی تامین کنندگان صورت گرفته است و تعدادی از محققان در مطالعات خود شاخص ها و معیارهای مختلفی را برای این ارزیابی ها مورد استفاده قرار داده اند. دسته ای از تحقیقات انجام شده تمرکز خود را بر روی شناسایی معیارها و ارزیابی درجه اهمیت آنها بصورت جداگانه قرار داده اند و دسته ای دیگر نیز شناسایی و اولویت­بندی تامین کنندگان را با بکارگیری روش­های خاص از قبیل تحلیل بر پایه: سیستم­های پشتیبانی تصمیم [5,6]،  برنامه­ریزی ریاضی [8,10,11]، فرایند تحلیل سلسله مراتبی [5,9] (­AHP)، تحلیل پوششی داده­ها [5,7,10] و مدل­های آماری  [5]انجام داده­اند.

 هر کدام از روش­های فوق رفتار معیار­های انتخاب و همچنین گزینه­ها (تامین کنندگان) را به صورت مستقل در نظر گرفته­اند. به عبارت دیگر هیچ گونه رابطه و وابستگی بین معیار­ها یا گزینه­ها وجود ندارد. اما در فضای واقعی کسب و کار، وجود روابط بین معیار­ها یا گزینه­ها از اهمیت بالایی برخوردار است]4[. از این رو با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) می­توان روابط بین معیار­ها یا گزینه­ها را مورد بررسی قرار داد]2 [. روش پیشنهادی در این تحقیق نتیجه ترکیب کردن فرایند تحلیل شبکه (ANP) با روش (Linear Assignment) برای ارزیابی استراتژیک تامین کنندگان وابسته و انتخاب مناسب ترین آنها می­باشد. .

مبانی نظری تحقیق

ارزیابی استراتژیک تامین کنندگان

امروزه تامین کنندگان و مشتریان به عنوان رقبای یک سازمان شناخته نمی شوند بلکه آنها اعضایی از یک مجموعه اصلی با نام زنجیره تامین می باشند که هدف هر یک حداکثر کردن سود و افزایش بهره وری کل زنجیره می باشد[12].

انتخاب تامین کنندگان به عنوان یکی از مفاهیم استراتژیک در مدیریت زنجیره تامین مطرح بوده و یکی از اساسی ترین مسولیت های مدیریت به شمار می رود از آنجاییکه که عملکرد تامین کنندگان اثر اساسی را برروی موفقیت و یا شکست یک زنجیره دارد لذا هم اکنون انتخاب تامین کننده به عنوان یک وظیفه استراتژیک شناخته می شود[13].

 شراکت های استراتژیک

شراکت استراتژیک میان سازمان خریدار و تامین کننده زمانی ضروری به نظر می رسد که سازمان تامین کننده، ورودی های استراتژیک برای سازمان خریدار فراهم می کند.عموما چنین ورودی های جزء قطعات استاندارد صنعتی نبوده و با قرار گرفتن در کنار سایر اجزاء در محصول نهایی است که منافعشان به چشم می آید]3[.

به واسطه منافع بالقوه خرید سفارشی( به عنوان مثال، کیفیت بالاتر و تنوع محصول)، تامین ورودی های استراتژیک، سطح بالایی از هماهنگی میان خریدار و تامین کننده را می طلبند. بنابراین، شراکت استراتژیک، نیازمند دخالت طرفین شراکت در عملیات متقابل است.

با توجه به توضیحات فوق واضح است که سازمان تامین کننده باید به منظور هماهنگ شدن با سازمان خریدار و تامین اجزای سفارش شده، سرمایه گذاری های عمده ای در خصوص رابطه فی مابین به عمل آورد. این سرمایه گذاری می تواند در مواردی نظیر تجهیزات و ماشین آلات خاص، پرسنل خاص و فرآیندهای پیوسته تولید انجام شود.

به واسطه دخالت های عملیاتی و نیز سرمایه گذاری های ویژه در خصوص رابطه فی مابین، مرزهای سازمانی میان خریدار و تامین کننده یکی پس از دیگری از میان برداشته شده و سرنوشت طرفین به یکدیگر گره خواهد خورد ]3[. معمولا برقرای شراکت استراتژیک بیشتر در موارد زیر ضروری تلقی می شود:

·         در صنایع محصولات ترکیبی، جایی که تقاضاهای پیچیده و متنوع، ارزش هماهنگی های بین شراکتی را افزایش می دهد.

·         در طول یک توسعه بلند مدت اقتصادی، زمانی که کمبود منابع شایع باشد.

·         زمانی که ایجاد ارزش در بلند مدت( به عنوان مثال، کیفیت و تکنولوژی) هدف قرار گیرد.

 تامین کنندگان وابسته

امروزه سازمان ها به منظور مدیریت نمودن صحیح تامین کنندگان خود  آنها را به دو گروه تقسیم می کنند گرو ه اول تامین کنندگانی هستند که قطعات ضروری اما غیر استراتژیک را تامین کرده و گروه دوم شامل تامین­کنندگانی است که قطعات استراتژیک را تامین می کنند در اصطلاح حرفه ای به تامین کنندگان گروه اول تامین  کنندگان مستقل و به تامین کنندگان گروه دوم تامین کنندگان وابسته می گویند]3[.

تامین کنندگان وابسته، شامل آن دسته از تامین کنندگانی است که به واسطه سطح مصرف قطعه تامینی و سطح وابستگی متقابل موجود میان آنها و سازمان خریدار مورد نظر مجبورند به طور نزدیک و تنگاتنگی با سازمان مذکور هماهنگی کنند]3[.

نکته ای که در اینجا جالب توجه می باشد اینست که هر تامین کننده ای نمی تواند به عضویت این گروه از تامین کنندگان درآید. این امر در درجه اول از آنجا ناشی می شود که اغلب ماهیت اطلاعات تبادلی میان سازمان و تامین کنندگان وابسته اختصاصی و محرمانه بوده  و سازمان نیاز دارد که به طور نزدیکی با چنین تامین کنندگانی هماهنگ شود. به طور کلی غالبا مساعدت های ویژه سازمان خریدار به تامین کنندگان وابسته اش تعلق گرفته و باقی تامین کنندگان مجبورند که همراستا با فعالیت های سازمان خریداربه کارشان ادامه داده و  یا حداقل به هر طریقی شایستگی ها و انگیزه مشارکتشان را برای مراجع ذی صلاح سازمان خریدار به اثبات برسانند تا لااقل در آینده بتوانند با جلب نظر مسئولان سازمان مذکور در قالب تامین کنندگان وابسته قرار گیرند و نهایت اینکه با بکارگیری چنین الگویی منافع ارزیابی و اولویت بندی تامین کنندگان قابل رویت است و از سوی دیگر برای بهینه سازی استراتژیک هر سازمانی، این دو گروه از تامین کنندگان باید به گونه ای متفاوت تحت مدیریت واقع شوند]3[.

 چارچوب مفهومی تحقیق

چارچوب مفهومی تحقیق حاضر به صورت یک فرآیند ترکیبی از روش های تصمیم گیری می باشد. دلایل انتخاب روش ترکیبی فرآیند تحلیل شبکه (ANP) و روش تخصیص خطی (Linear Assignment)  به شرح زیر می باشد:

·     در فضای واقعی کسب و کار، وجود روابط بین معیار­ها با یکدیگراز اهمیت بالایی برخوردار است. از این رو با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) می­توان روابط بین معیار­ها یا گزینه­ها را مورد بررسی قرار داد و تاثیر این روابط را در محاسبه اوزان نهایی مشاهده نمود.

·     به علت تعدد معیار­ها و همچنین امکان افزایش گزینه­های مورد نظرسازمان( تامین کنندگان)، ادامه کار با فرایند تحلیل شبکه(ANP) باعث افزایش مقایسات زوجی می­شود.که این امر باعث پیچیدگی ، زمان بر بودن و پایین آمدن دقت در محاسبات می­گردد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۴۳
حسن خوبیاری

کاربرد فرایند تحلیل شبکه ای در اولویت بندی ساختگاه های پرورش میگو


چکیده 


مطالعه حاضر تلاشی در جهت بررسی شدت آسیب پذیری از سیل در ساختگاههای پیشنهادی برای احداث شبکههای پروش میگو در سواحل جنوبی کشور و تعیین اولویت بندی آنها از این حیث میباشد. در این راستا از روش فرایند تحلیل شبکها ی بهره جسته شد. ANP به منظور اصلاح روش AHP و بر اساس تکنیک سوپر ماتریسها ارایه گردیده است. این روش قادر است برای مسایل پیچیده با ساختار غیر ردهای به کار رود و از مزایای عمده آن امکان در نظر گرفتن ارتباط متقابل سطوح مختلف تصمیم نسبت به هم و همچنین ارتباط داخلی معیارهای تصمیم در یک سطح میباشد. بنابراین در این مطالعه علاوه بر بررسی تاثیر پذیری سایتها از عوامل دخیل در سیلگیری، تغییرات و اهمیت نسبی عوامل ذکر شده بر اساس سایتها نیز به طور جداگانه مد نظر قرار میگیرد. که عملاً در روشهای مرسوم تصمیم گیری از جمله AHP نادیده گرفته میشود و بر این اساس اولویت بندی گزینهها صورت میگیرد. کلمات کلیدی: فرایند تحلیل شـبکه ای، فراینـد تحلیـل سلسـله مراتبی، اولویتبندی، سیلگیری، سوپر ماتریس، مقایسات زوجی


مقدمه


 بدون تردید دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی در میان کشورها همراه با برنامه ریزی و سیاست های مبتنی بر توان تولیدی آنها صورت پذیرفته است. براین اساس اولین گام در تدوین برنامه ها و سیاست های اقتصادی، تعیین مزیت های نسبی در بخشهای عمده اقتصادی به منظور تخصیص بهینه منابع محدود و اولویت بندی آنهاست. توسعه شبکههای پرورش میگو در سواحل خلیج فارس ودریای عمان از جمله مسایل مهم در استانهای ساحلی جنوب محسوب میشود که نقش تعیین کنندهای در رشد اقتصادی، اجتماعی آنها داراست. لذا لزوم برنامه ریزی و تدوین سیاستهای اقتصادی و فنی در این زمینه امری مسلم و اجتناب ناپذیر به نظر میرسد. از مسایل مطرح در زمینه احداث شبکههای پرورش میگو مکانیابی اراضی مناسب جهت توسعه آنها میباشد. در تشخیص و تعیین اولویتها در انتخاب این اراضی عوامل متعددی نقش دارد که سیلگیری و تاثیرات سوء ناشی از آن از این جمله میباشد. تجربیات و وقایع ثبت شده در استانهای جنوبی نشان میدهد که سیل از عمده بلایای طبیعی بوده است که به طور مستمر نواحی ساحلی را تحت الشعاع قرار میدهد. بنابراین ضربه پذیری مستحدثاتی که در این مناطق ساخته میشود توجه و اهتمام خاصی را نسبت به سایر عوامل ایجاب میکند. در این راستا به  استفاده از روشهای تصمیم گیری چند شاخصه منظور انتخاب گزینههای برتر امری سودمند تلقی میگردد که توجه محققین و صاحب نظران زیادی را به خود جلب نموده است. روشهای متعددی به منظور اولویت بندی گزینهها در قالب مدلهای MADM ارایه شده است. با توجه به اینکه بیش از پنج دهه از ارائه اولین روشهای تعیین اولویتها یا گزینههای برتر در طرحها، برنامهها و بخشهای مختلف اقتصادی میگذرد؛ در طی این مدت روشهای مورد استفاده روند تکاملی داشته و از محاسبههای صرف عوامل کمی به سوی محاسبه عوامل کیفی و از نظرات فردی به تصمیمگیریهای گروهی ارتقاء یافته است یکی از کارآمد ترین تکنیکهای است که اولین  تصمیم گیری فرایند تحلیل سلسله مراتبی بار توسط توماس ال ساعتی در 1980 مطرح شد. این روش بر اساس مقایسههای زوجی بنا نهاده شده و امکان بررسی سناریوهای مختلف را به مدیران میدهد فرآیند AHP ترکیب معیارهای کیفی همراه با معیارهای کمی را به طور همزمان اینمیسازد امکانپذیر روش با استفاده از یک شبکه سیستمی، شاخصهای مختلف و ضوابط و معیارهای چندگانه با ساختارهای چند سطحی اولویتدار را برای رتبهبندی یا تعیین اهمیت گزینههای مختلف یک فرآیند تصمیمگیری پیچیده مورد استفاده قرار میدهد وانایی در تجزیه وتحلیل یک مساله تصمیم گیری با یک ساختار ردهای زیر بنای اساسی در استفاده از روش AHP است. لازمه داشتن یک ساختار ردهای این است که ارجحیت ممکن از یک سطح موجود بستگی به عناصر سطوح پایینتر نداشته و از آنها مستقل باشد در غیر 3 این صورت سیستم تصمیمگیری موجود غیرردهای و بازخور تلقی میشود و کاربرد روش AHP مورد شک واقع خواهد شد با توجه به طیف وسیع سیستمهای تصمیمگیری بازخور، به منظور اصلاح روش AHP روشی موسوم به (ANP (بر اساس تکنیک سوپر ماتریسها 4 فرایند تحلیل شبکهای ارایه گردید. این روش قادر است برای مسایل پیچیده با ساختار غیر ردهای به کار رود و از مزایای عمده آن امکان در نظر گرفتن ارتباط متقابل سطوح مختلف تصمیم نسبت به هم و همچنین ارتباط داخلی معیارهای تصمیم در یک سطح میباشد قابلیتهای منحصر به فرد روش ANP در مقایسه با AHP باعث گرایش بیشتر اکثر محققین و مدیران به آن شده است. از جمله کاربردهای اخیر روش ANP میتوان به مواردی چون: مکانیابی انبارهای نگهداری تجهیزات الکترونیکی (اولویت بندی و تصمیم گیری در مـــورد مـــکـــان و زمـــان انجـــام بازیهای قهرمانـــی پطراحی و انتخاب گزینههای پروژههای عمرانی بـــراساس تاثیرات زیســــت محیــــطی پمدیریت و اولویت بندی منابع تغذیه کارخانه بررسی گزینههای سوخت رسانی به مناطق مسکونی بررسی و مکانیابی ساختگاههای صنعتی و تعیین مناسبترین مکان دفع زباله اشاره کرد. با توجه اهمیت مکانیابی شبکههای پرورش میگو در سواحل جنوبی و همچنین توانمندیهای منحصر به فرد فرایند تحلیل شبکهای، مطالعه حاضر تلاشی در جهت کاربرد روش ANP به منظور بررسی شدت ضربه پذیری از سیل در ساختگاههای پیشنهادی برای احداث شبکههای پروش میگو و تعیین اولویت بندی آنها از این حیث میباشد. 


فرایند تحلیل سلسله مراتبیAHP 

فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP (یک سنتز ریاضی و یک شیوه جبری تصمیمگیری با مقیاس نسبی است. در این روش با استفاده از یک شبکه سیستمی، شاخصهای مختلف و ضوابط و معیارهای چندگانه با ساختارهای چند سطحی اولویتدار برای رتبهبندی یا تعیین اهمیت گزینههای مختلف یک فرآیند تصمیمگیری پیچیده مورد استفاده قرار میگیرد. فرایند تحلیل سلسله مراتبی هنگامی که عمل تصمیمگیری با چند گزینه رقیب و معیار تصمیمگیری روبروست میتواند مورد استفاده قرار گیرد. اساس روشAHP بر مقایسههای زوجی یا دوبهدویی آلترناتیوها و معیارهای تصمیمگیری است.


  دریافت متن کامل مقاله


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۵ ، ۰۶:۴۳
حسن خوبیاری

ارزیابی عوامل موثر در توسعه صنعت گردشگری منطقه آزاد چابهار با بهره گیری از روش فرایند تحلیل  شبکه ای 


چکیده


 گردشگری صنعتی است که توسعه آن نیازمند شناخت و آگاهی کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در هر منطقه است. منطقه آزاد تجاری- صنعتی چابهار یکی از مناطق آزاد ایران است که با توسعهی کارکردهای گردشگری می تواند سبب توسعه منطقهای در جنوب شرق کشور شود. این منطقه با وجود جاذبههای متعدد گردشگری، نزدیکی به کشورهای حوزه خلیح فارس و همچنین برخورداری از منطقه آزاد تجاری-صنعتی، می تواند با مدیریت و برنامهریزی صحیح به قطب مهمی در سطح منطقه تبدیل و به عنوان یکی از محورهای مهم گردشگری کشور مطرح شود. در این راستا هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی و اولویت بندی عوامل موثر در توسعه گردشگری منطقه آزاد چابهار و ارائه راهکارهایی به منظور توسعه صنعت گردشگری در این منطقه می باشد. در پژوهش حاضر، روش تحقیق براساس نوع هدف، کاربردی و براساس نوع روش، توصیفی- تحلیلی است .بنابراین در تبیین ادبیات و سوابق موضوع و ارائه مدل شبکه ای پژوهش، از مطالعات کتابخانهای و برای جمع آوری اطالعات با توجه به ماهیت تحقیق از روشهای میدانی استفاده گردیده است. همچنین به منظور ارزیابی و اولویتبندی شاخصهای ارائه شده از روش فرایند تحلیل شبکهای )ANP )استفاده شده است. نتایج پژوهش تعیین می کند که از میان شاخصهای مورد بررسی، »زیرساختهای گردشگری« و »توان اقتصادی« بیشترین سهم را در توسعه منطقه ایفا می کنند. در واقع یافته ها نشان می دهد که این منطقه علی رغم برخورداری از ظرفیت تبدیل شدن به یک منطقه نمونه گردشگری، کمبود زیرساختها و ضعف تبلیغات را به عنوان موانع اساسی در راه رسیدن به توسعه گردشگری دارد. همچنین وجود فرصتهای شغلی، جاذبههای ورزشی- تفریحی و برخورداری از جذابیتهای طبیعی به عنوان نقاط قوت و جاذب در کنار سرمایهگذاری های زیر بنایی، از مهمترین رهیافتها به منظور توسعه گردشگری در این ناحیه تلقی می گردند. 


واژه های کلیدی: توسعه گردشگری، منطقه آزاد چابهار، روش فرایند تحلیل شبکه ای


مقدمه 

در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی امروزه گردشگری اقتصاد تجاری جهان است و بسیاری از برنامه ریزان از آن به عنوان رکن اصلی توسعه یاد می کنند. در واقع گردشگری در بسیاری از کشورهای جهان، یکی از پیچیده ترین کسب و کارهای بشری می باشد و به عنوان فعالیتی چند وجهی دارای کارکردها و اثرات مثبت گوناگون است که از جمله آنها می توان به اشتغالزایی، کسب درآمد، جذب ارز و تقویت زیرساختها و ... اشاره کرد. از سویی دیگر، بسیاری از کشورها در راستای دستیابی به اهدافی چون توسعه اقتصاد ملی، جذب سرمایه گذاری- های خارجی، ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و توسعه منطقه ای اقدام به تأسیس مناطق آزاد نموده اند. از این رو توسعه فعالیت های گردشگری در مناطق آزاد به منظور ایجاد تنوع در کسب درآمدهای ارزی و همچنین رونق اقتصادی در این مناطق، بیش از پیش مورد توجه قرار می گیرد. منطقه آزاد چابهار، از جمله مناطق آزاد ایران است که با گذشت دو دهه از تأسیس آن، عملکرد موفقیت آمیزی نداشته و به اهداف اقتصادی خود دست نیافته است. این منطقه به دلیل برخورداری از موقعیت خاص جغرافیایی و اقلیمی و توان های بالقوه و بکر گردشگری نظیر تپه های گل فشان، تاالب لیپار، کوه های مریخی و ... می تواند نقش مهمی را در توسعه صنعت گردشگری چابهار و تبدیل آن به یک مقصد گردشگری ایفا کند و این امکان را فراهم آورد که عالوه بر تجارت کاال که از ویژگیهای مناطق آزاد است، شکل دیگری از اقتصاد یعنی گردشگری در این منطقه در نظر گرفته شود. بر این اساس هدف از انجام این پژوهش، شناسایی عوامل موثر در توسعه گردشگری منطقه آزاد چابهار و نقش این عوامل در توسعه اقتصادی منطقه می باشد تا از این طریق تنوع در کسب درآمدهای ارزی و در نتیجه رشد و شکوفایی منطقه حاصل گردد. در این راستا، این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سوال است که : »عوامل موثر بر توسعه گردشگری منطقه آزاد چابهار کدامند و کدامیک از این عوامل می تواند بیش ترین نقش را در توسعه منطقه ایفا نماید؟« بدین منظور، ابتدا مهم ترین مفاهیم مرتبط با گردشگری در مناطق آزاد مطرح می گردد. سپس با توجه به مبانی نظری پژوهش، شاخص- های موثر در توسعه گردشگری مناطق آزاد استخراج می شود. در ادامه 2 ،شاخص های با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه ای ارائه شده مورد ارزیابی و رتبه بندی قرار گرفته و در پایان نیز با توجه به نتایج ارزیابی، راهکارها و پیشنهاداتی جهت توسعه گردشگری در منطقه آزاد چابهار ارائه می گرد


بررسی مفاهیم پایه و مبانی نظری 


 توسعه اقتصادی در هر کشوری نیازمند سرمایه گذاری در بخش ها و فعالیت های مختلف اقتصادی آن کشور است و بدون سرمایه گذاری در طرح های زیربنایی و روبنایی نمی توان انتظار گسترش اشتغال، تولید و رفاه اقتصادی را داشت. برای تحقق این مهم، امروزه بسیاری از کشورهای جهان، تمایل شدیدی به جذب سرمایه های خارجی پیدا کرده اند. در این راستا بسیاری از کشورها اعم از توسعه یافته و یا در حال توسعه اقدام به تأسیس مناطق آزاد نمودهاند. یکی از راهبردهای مهم در جهت تحقق اهداف مذکور، توسعه فعالیتهای گردشگری در این مناطق می باشد)ابراهیم زاده و آقاسی زاده،  در واقع مناطق آزاد تجاری با داشتن قابلیت هایی در جهت افزایش صادرات، اشتغالزایی، جذب سرمایه گذاری خارجی و جذب گردشگران داخلی و خارجی می توانند نقش مهمی در اقتصاد کشور ایفا کنند و همچنین ساختار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و قوانین حاکم بر آنها می تواند بستر مناسبی را برای توسعه گردشگری مهیا نماید. از این رو گردشگری در مناطق آزاد نقش مهمی را در نحوه برنامه ریزی و اتخاذ تصمیمات متناسب با قابلیت های این مناطق ایفا می کند. به عبارتی هر چند ماهیت ابتدایی و اصل پیدایش این مناطق بر اساس مولفه- های اقتصادی شکل گرفته است اما سرمایه گذاری در زیرساخت ها و استفاده از توانهای بالقوه منطقه ای به منظور توسعه گردشگری از اهمیت خاصی برخوردار است)قادری، فرجی راد و بروجنی،  از این رو می توان گردشگری را یکی از مهمترین فعالیت های انسان معاصر دانست که همراه با بوجود آوردن تغییراتی شگرف در سیمای زمین، اوضاع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و روش زندگی انسانها را دگرگون می سازد. همچنین این مقوله یکی از عوامل بسیار مهم در راستای تبادل فرهنگی و آشنایی با ملل دیگر از ابعاد متعدد طبیعی، فرهنگی وغیره می باشد.  در واقع مجموع فعالیتهایی که گردشگر به عنوان بخشی از سفر انجام می دهد و هر گونه فعالیت و فعل و انفعالی را که در جریان سفر یک سیاحتگر اتفاق می افتد را می توان گردشگری تلقی کرد. در اینراستا، گردشگری به مجموعهای از فعالیتها نظیر برنامهریزی سفر، مسافرت به مقصد، اقامت، بازگشت و غیره اطالق می شود که در جریان مسافرت یک گردشگر اتفاق می افتد. 


  متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۵ ، ۰۶:۴۱
حسن خوبیاری

کاربرد ترکیب دی ماتل، تحلیل شبکه و تاپسیس در اولویت بندی سبد سرمایه گذاری


چکیده 

بدون شک الزمه رشد اقتصادی، تولید بیشتر و سرمایه گذاری افزونتر است. هدف از این مقاله ارائه رویکردی جامع است که بتواند از عهده نشان دادن وابستگیهای میان نسبتهای مالی برآید و بتواند چگونگی انتخاب سبد سرمایه گذاری شرکتهای بورسی را در مرحله اجرا نشان دهد. طی این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این پرسشها هستیم که معیارهای مهم ، همبستگی و ارتباط بین معیارها و اولویت معیارها برای انتخاب مناسب ترین سبد سرمایه گذاری چیست؟ جهت پاسخگویی به پرسشهای فوق از ترکیب تکنیک هایDANP) دی ماتل ، فرایند تحلیل شبکه) و تاپسیس استفاده نموده،وبه ارائه مدلی جهت بررسی معیارهای سرمایهگذاری و ارتباط میان آنها ، اولویتبندی و انتخاب سبد سرمایهگذاری مناسب پرداختیم. جامعه تحقیق نیز شامل شرکتهای سرمایه گذاری پذیرفته شده در بازار بورس ایران که در مجموع 84 شرکت می باشد. نتایج نشان می دهد سه معیار بازده مجموع داراییها ، حاشیه سود خالص و حاشیه سود ناخالص که متعلق به ابعاد سود آوری هستند دارای بیشترین،و دومعیار متوسط دوره وصول مطالبات ونسبت گردش حسابهای دریافتی به ترتیب دارای کمترین درجه اهمیت می باشند.از نظر رتبه بندی الومینیوم ایران ، پتروشیمی خارک وسرمایه گذاری صنایع بهشهر به ترتیب رتبه های اول تا سوم و شرکتهای صنایع آذرآب ،نورد آلومینیوم هرمزگان وهپکو 84تا 84 راکسب کردند. واژههای کلیدی: تصمیم گیری چند معیاره، دیماتل ، فرایند تحلیل شبکه، تاپسیس، نسبتهای مالی.


مقدمه

 جوهر تمامی فعالیت های مدیریت تصمیم گیری است. تصمیم گیری عبارت است از انتخاب یک راه حل از میان راه حل های مختلف موجود. مدیران و تصمیم گیرندگان بر اساس نتایج تصمیماتی که اتخاذ می نمایند مورد قضاوت قرار می گیرند. در بعد فردی نیز تصمیم گیری جزیی از زندگی روزمره ماست. در جهان امروز دیگر نمی توانیم با یک شاخص به قضاوت آنچه می بینیم بپردازیم]9 .]از سویی دیگر سرمایه گذاری نقش کلیدی و مهم در رشد و توسعه اقتصادی جوامع ایفا مینماید]23 .]از دیدگاه کلی سرمایه گذاری به معنای مصرف پول های در دسترس برای دستیابی به پول های بیشتر در آینده است ؛ به عبارت دیگر سرمایه گذاری یعنی به تعویق انداختن مصرف فعلی برای دستیابی به امکان مصرف بیشتر در آینده ]2.] با توجه به شرایط و نیاز اقتصادی کشور به سرمایه گذار داخلی و خارجی ، بورس به عنوان یک فرصت سرمایه گذاری جذاب مد نظر سرمایه گذاری است. از این رو چگونگی مدیریت سرمایه گذار در بورس برای سرمایه گذاری داخلی و خارجی می تواند با اهمیت باشد.  بدون شک بازارهای سرمایه تاثیر مهمی بر بیشتر مردم جهان دارد. سرمایه گذاران با معیارهای زیادی برای سرمایه گذاری روبرو هستندکه آنها را برای ارزیابی و انتخاب سبد سرمایهگذاری در راستای رسیدن به بیشترین بازده با مشکل روبرو کرده است. به منظور اینکه سرمایه گذاران بدانند که چه ضابطههایی برای انتخاب سهام ارزشمند است باید مدلهایی در اختیار داشته باشند تا آنها را برای این رسیدن به این هدف یاری نماید. در این تحقیق سعی گردیده است با ارایه مدلی آنها را در انتخاب سبد سرمایه گذاری مناسب یاری نماییم. با توجه به اهمیت موضوع اهداف تحقیق حاضر را میتوان به شرح زیر دسته بندی نمود:  تعیین همبستگی و ارتباط بین معیارهای انتخاب شرکت ها برای سرمایه گذاری  ارائه مدلی برای تصمیم گیری درست سرمایه گذاران  تعیین معیارهای مهم کمی در انتخاب شرکت ها برای سرمایه گذاری و به این ترتیب سواالتی که در تحقیق حاضر به دنبال پاسخگویی به آنها هستیم شامل موارد زیر می باشد:  از دید سرمایهگذاران معیارهای مهم در انتخاب شرکتها جهت سرمایه گذاری چیست؟  همبستگی و ارتباط بین معیارها چگونه می تواند فرایند تصمیم گیری و انتخاب شرکت مناسب را تحت تاثیر قرار دهد؟  مناسب ترین سبد سرمایه گذاری چگونه انتخاب می گردد؟


تصمیم گیری با معیار های چندگانه 

در بسیاری از موارد تصمیم گیری ها هنگامی مطلوب و مورد رضایت تصمیم گیرنده است که بر اساس چندین معیار بررسی و تجزیه و تحلیل شده باشند. در برخی مسائل که معیارهای تصمیم گیری هم کیفی و هم کمی هستند، که غالباً همواحد هم نیستند، می بایست به دنبال روش های تصمیم گیری مناسب رفت. این روش ها به روش های تصمیم گیری با معیار های چندگانه معروفاند]4 .] 1 فرایند تحلیل سلسله مراتبی یکی از روشهای تصمیم گیری چند معیاره است که توسط ساعتی ارائه شده است. در این روش اجزاء سیستم شامل عوامل، زیر عوامل و گزینه ها به صورت سلسله مراتبی از باال به پایین طرح ریزی می شوند. در این مدل که حداقل از سه سطح تشکیل می گردد سطح اول بیانگر هدف اساسی مسئله اخذ تصمیم ، سطح دوم شامل معیارها و سطح سوم گزینه یا راه حلها را در بر می گیرد. فرایند تحلیل شبکه ای یکی از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره است که توسط توماس ساعتی و بر پایه تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی به منظور ارتقاء قابلیت های این تکنیک در سال 1336 معرفی گردید]16 .]مزیت فرایند تحلیل شبکه این است که با مجاز شمردن وابستگی، از فرایند سلسله مراتبی که فقط شامل حالت استقالل است، فراتر می رود. در حقیقت فرایند سلسله مراتبی به عنوان حالت خاصی از فرایند تحلیل شبکه به شمار می رود. همچنین ساختار شبکه ای فرایند تحلیل شبکه، این امکان را فراهم می سازد که هر مساله تصمیم گیری را بدون نگرانی از اینکه چه چیزی نخست و چه چیزی در پی می آید، ارائه کنیم . ضمن اینکه فرایند تحلیل شبکه یک ساختار غیر خطی است، در حالیکه یک سلسله مراتب با یک هدف در باالترین سطح ، و گزینه ها در سطح زیرین، ساختاری خطی دارد


متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۰۷:۵۳
حسن خوبیاری

کاربرد تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی AHP در رتبه­ بندی شاخص­های ارزیابی جاذبه های توریستی

 

 چکیده

 

 تحقیق در عملیات به عنوان یک روش علمی ریاضی تبدیل به یک ابزار مناسب جهت استفاده در بسیاری از حوزه های تصمیمگیری و مدیریتی شده است. مدلهای ارایه شده در شاخه های مختلف تحقیق در عملیات میتوانند به صورت عملی مدیران را جهت شناسایی وضعیت جاری و ارایه راهکارهای لازم به منظور ارتقا و پیشرفت یاری رسانند. مقاله حاضر، راهنمایی کاربردی در زمینه ارزیابی موثر و کارآمد جاذبههای توریستی برای سیاستگذاران و برنامهریزان توسعه توریسم میباشد که قصد دارد بر اساس نظرسنجی به روش دلفی به مهمترین شاخصهای ارزیابی جاذبههای توریستی و رتبهبندی آنها با استفاده از تکنیک AHP دست یابد. در حال حاضر متأسفانه به دلیل عدم شناخت دقیق شاخصهای ارزیابی و معیارهای رتبهبندی آنها، در ارزیابی و برنامهریزی توسعه جاذبههای توریستی کاستیهای زیادی مشاهده میشود. بررسیهای صورت گرفته نیز بیانگر آن است که تاکنون تحقیقاتی تکنیکال و اثباتی در این حوزه صورت نگرفته و تنها در بعضی از تحقیقات به گردآوری شاخصها اکتفا شده است. نگارندگان در این مقاله ابتدا با استفاده از مستندات مرتبط و سپس با نظرسنجی از خبرگان شاخصهای ارزیابی جاذبههای توریستی، معیارها و زیرمعیارهای اولیه رتبهبندی آنها را شناسایی و تدوین کرده و به طراحی ساختار سلسله مراتبی اقدام ورزیدند. در پایان، با استفاده از دو پرسشنامه طراحی شده و سپس با استفاده از نرمافزار Choice Expert شاخصهای ارزیابی جاذبههای توریستی با توجه به معیارهای تعیین شده، رتبهبندی شدند

 

. کلمات کلیدی: فرآیند تحلیل سلسله مراتبی AHP شاخص، ارزیابی، جاذبههای توریستی

 

 

مقدمه

 

 در بیش از شش دهه گذشته، توریسم به توسعه و تنوع مستمر خود ادامه داده تا به یکی از بزرگترین بخشهای اقتصادی در حال رشد دنیا تبدیل شود. مقاصد جدید بسیار زیادی در کنار مقاصد قدیمی در اروپا و آمریکای شمالی ظهور کردهاند. تعداد توریستهای دنیا در سال 2010 ،940 میلیون نفربوده که انتظار میرود این تعداد در سال 2020 به 6/1 میلیارد نفر برسد [1 .[با افزایش استانداردهای زندگی و درآمد افراد، کاهش محدودیتهای مسافرت و آسانتر و ارزانتر شدن حمل و نقل انتظار میرود توریسم همچنان به رشد خود ادامه داده، تعداد توریستها بیشتر شده و نقش توریسم در اقتصاد دنیا بیش از پیش شود. صنعت توریسم امروزه نسبت به گذشته متنوعتر و پیچیدهتر شده است. در حال حاضر، توریستها به جای اقامتهای طولانی، اقامتهای کوتاهمدتتری در مقاصد توریستی داشته، اما بر تعداد سفرهای خود افزودهاند. آنها تاکید بیشتری بر محیط زیست مقاصد داشته، ارزش بیشتری را نسبت به هزینهکرد خود انتظار دارند و متقاضی ارایه خدمات بهتری هستند. در نتیجه برای موفقیت در زمینه توریسم، یک منطقه باید از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی پایداری داشته و به منظور داشتن پایداری، باید به دقت برنامهریزی و مدیریت شود و عوامل مختلف را در ملاحظات خود مورد توجه قرار دهد [2 .[ بدون شک بهرهمندی از منابع و جاذبههای توریستی موجود، در پیدایش و توسعه توریسم نقش اساسی را ایفاء میکند. به کارگیری موثر و کارآمد منابع توریستی نیز مستلزم نگاهی همه جانبه و علمی به این مقوله میباشد. مقاصد توریستی نیازمند مدیریت و برنامهریزی هستند، چرا که منابع محدودند و خواستهها برای بهرهمندی از آنها نامحدود میباشد. در صورتی که برنامهریزی و مدیریت موثری در زمینه استفاده از منابع و جاذبههای توریستی وجود نداشته باشد، امکان استفاده از این منافع کاهش مییابد و در برخی موارد موجب اتلاف منابع میشود. به همین دلیل، ضروری است که شناختی عمیق و مبتنی بر واقعیت در رابطه با جاذبهها، شاخصها و معیارهای رتبهبندی آنها حاصل گردد تا اولویت توسعه آنها بر مبنای یافتههایی متقن تعیین شده و بهینهسازی اقدامات توسعهای در این زمینه تضمین شود


متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۰۷:۳۴
حسن خوبیاری

ترکیب سیستم دانش پایه و تحلیل فرآیند شبکه ای برای برنامه ریزی استراتژیک، رویکرد کارت امتیازی متوازن، مطالعه موردی: شهر


چکیده 

کارت امتیازی متوازن و معیارهای کنترل عملکرد، برای اولین بار توسط کاپلان نورتون توسعه داده شد. کارت امتیازی متوازن یک دید جامع از عملکرد کلی و اهداف استراتژیک سازمان را فراهم می کند. کارت امتیازی متوازن معیارهای مالی را با شاخص های عملکرد کلیدی برای ایجاد نمایی که ارزیابی جنبه های مالی و غیرمالی را همزمان در نظر می گیرد، ادغام می نماید. به این دلیل که برنامه ریزی استراتژیک یک نیاز واقعی در تجارت است این مطالعه از یک رویکرد ترکیبی به کارت امتیازی متوازن و سیستم های دانش پایه استفاده می کند که در نهایت از روش تحلیل فرآیند شبکه ای (ANP (استفاده می کند . این سیستم استراتژی های عملیاتی، مدیریتی یا شرکتی را با چشم اندازهای جنبه های رشد و یادگیری ، فرآیندهای داخلی، رضایت مشتری و عملکرد مالی انتخاب و مرتب می کند. همچنین این سیستم تصمیم گیرنده را در مشخص کردن وزن استراتژی های خاص کمک می کند. کارت امتیازی متوازن براساس سیستم دانش پایه برنامه ریزی استراتژیک اتوماتیک و کارا را تسهیل می کند. مدل توسعه داده شده در شهرداری منطقه 4تهران پیاده سازی شده که در انتها نتایج آن ارایه می شود. کلید واژه: سیستم دانش پایه، کارت امتیازی متوازن، تحلیل فرآینـد شبکه ای، شهرداری تهران


مقدمه

 علاقه ی اعضای هیات علمی و محققین در دهه ی اخیر در مورد نفوذ و اعتبار کارت امتیازی متوازن بر عملکرد سازمان و برنامه ریزی استراتژیک افزایش پیدا کرده است. کارت امتیازی متوازن طراحی شده توسط کاپلان و نورتون از یک توالی که فعالیت های تولید کننده ارزش برای شرکت را از چهار منظر درنظر می گیرد، استفاده می کند. چهار منظر عبارتند از : رشد و یادگیری، فرآیند داخلی، مشتری، مالی . شاخص های عملکرد در هر جنبه به عنوان معیار خروجی مرکزی در جنبه بعدی استفاده می شود. این توسعه ی اولیه کارت امتیازی متوازن که توسط نورتون و کاپلان ارائه شده است به طور گسترده در شرکتهای خدماتی و تولیدی، سازمان های غیرانتفاعی ، نهادهای دولتی و دیگر صنایع در اطراف جهان استفاده شده است. در حال حاضر شرکتها به طور فزاینده ای سیستم های سنجش عملکرد جدیدی که بر حسب اندازه گیری های غیرمالی است ، را اجرا می کنند.  تحقیقات مرتبط را نشان می دهد. کارت امتیازی متوازن در اوایل دهه 1990 از یک ابزار اندازه گیری عملکرد به ابزاری برای برنامه ریزی استراتژیک توسعه داده شد. متدلوژی کارت متیازی متوازن یک ساختار برای فعالیت های مدیریت استراتژیک ایجاد می کند. کارت امتیازی متوازن 4 فرآیند مدیریتی جدید را معرفی می کند که به طور جداگانه و ترکیبی در ایجاد اهداف استراتژیک بلند مدت و فعالیت های کوتاه مدت شرکت دارند.  . (کارت امتیازی متوازن با ترکیب چهار جنبه مالی، مشتری، فرایندهای داخلی و رشد و یادگیری مدیران را به ادراک ارتباطات بیشمار و تاثیرات منطقی آنها کمک می کند

این ادراک، مدیران را برای تفکر در ورای تصورات سنتی در مورد موانع وظیفه ای و در نهایت بهبود تصمیم گیری و حل مشکلات کمک می کند. بازنگری استراتژی ها و اجرای آنها، تیم های مدیریتی را برای بازنگری برنامه های استراتژیک و فرآیندهای برنامه ریزی که شامل شاخص های کارت امتیازی متوازن و نقشه های استراتژی است ، کمک می کند.  برنامه ریزی استراتژیک یک ضرورت واقعی در هر سازمانی می باشد. برنامه ریزی استراتژیک با برنامه های عملیاتی تفاوت دارد. یک برنامه استراتژیک باید اداراکی، نظری ، فکری و عملی باشد. بدلیل پیچیدگی و اهمیت برنامه ریزی استراتژیک، سیستم های دانش پایه برای حمایت تصمیم گیران به طور مکرر استفاده می شود. سیستم های دانش پایه ، ابزاری کامپیوتری هستند که تصمیم گیری مدیریتی را با ارائه پیشنهادات تاثیر بخش متفاوت تسهیل می نماید. در دهه ی 1990 سیستم های دانش پایه ی هوشمند نقش مهمی را به عنوان ابزارهای حمایت از تصمیم گیری های جدید ایفا کردند. اما مطالعات کمی بر روی ترکیب سیستم های دانش پایه  با کارت امتیازی متوازن در مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک انجام شده است.  بنابراین این مطالعه یک سیستم دانش پایه هوشمند را برای برنامه ریزی استراتژیک طراحی می کند که استراتژی های شرکت را بر اساس جنبه های کارت امتیازی متوازن انتخاب و مرتب می کند. این سیستم دانش پایه می تواند به عنوان ابزاری برای برنامه ریزی استراتژیک یا پیاده سازی استراتژی بر مبنای اطلاعات تصمیم گیر استفاده شود. در واقع کارت امتیازی متوازن براساس سیستم دانش پایه برای توسعه ی برنامه ریزی استراتژیک و اجرای آن در سیستم هایی که به حمایت نیاز دارند، طراحی شده است. نتیجتا سیستم دانش پایه از یک رابط کاربری استفاده می کند و استراتژی های مدیریت را بر اساس ارزیابی چشم انداز و استراتژی موجود کسب و کار پیشنهاد می دهد. بر اساس ارتباطات بالا این مطالعه دو هدف مرتبط دارد : 1 – ارائه یک چارچوب یکپارچه برای ابزار های کارت امتیازی متوازن و سیستم دانش پایه که از فرآیند تحلیل شبکه ای استفاده می کند . 2 – توسعه ی یک کارت امتیازی متوازن براساس سیستم دانش پایه برای برنامه ریزی استراتژیک که استراتژی های شرکت را از چهار منظر عملکردی رشد و یادگیری، فرآیند داخلی، مشتری و عملکرد مالی انتخاب و مرتب سازی می نماید. با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای نیز بررسی می شود که مدیریت چگونه می تواند اهداف و معیارها را با استفاده از سلسله مراتب کارت امتیازی متوازن انتخاب کند. این کار به دو موضوع مهم اشاره دارد : اتخاذ اهداف و انتخاب معیارهای مناسب . هیئت مدیره شرکتها به خوبی می دانند که اجرای سریع تغییرات بسیار مشکل است؛ هرچند برنامه ریزی استراتژیک برای اجرای استراتژی ها بسیار مهم است. در نهایت این مطالعه استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای برای اولویت بندی همه ی معیارها و استراتژی ها را در چارچوب کارت امتیازی متوازن شرح می دهد و تلاش می کند برای ایجاد یک برنامه ریزی استراتژیک هوشمند بر اساس کارت امتیازی متوازن که به مخفف BSCKBS نامیده می شود

 فرآیند تحلیل شبکه ای و کارت امتیازی متوازن


 برای تعیین معیار های اندازه گیری عملکرد و همچنین انتخاب استراتژی ها در اجرای کارت امتیازی متوازن روش های تصمیم گیری با معیارهای چندگانه به طور زیادی استفاده شده است که فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP (نیز در زمینه های زیادی مورد استفاده قرار گرفته است . موضوعات تحقیقات مرتبط عبارتند از: انتخاب سیاست های مدیریتی یک بیمارستان با استفاده از آنالیز سر به سر و فرآیند تحلیل شبکه ای که برای دستیابی به سیاست ها و تحلیل شرایط از 2009 (استفاده از یک مدل ترکیبی برای ارزیابی عملکرد محیط 38 کارت امتیازی متوازن استفاده می شود ( وو، لین و پنگ 2011 (39 زیستی از طریق کارت امتیازی متوازن سبز و فرآیند تحلیل شبکه ای فازی ( تی سنگ، لن، وانگ، چیو . چانگ استفاده از کارت امتیازی متوازن و فرآیند تحلیل شبکه ای و آنالیز حساسیت برای مشخص کردن اثربخشی مدل ارائه شده برای فرآیند توسعه محصول جدید ( لی، چن و تانگ40 2008 (استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای و کارت امتیازی 2010 (ترکیب کارت امتیازی متوازن، فرآیند تحلیل شبکه 41 متوازن مطالعه موردی یک شرکت تولیدی (یوکسل، داگدویرن 2007 (ایجاد یک 42 ای و مدلسازی تفسیری برای ارزیابی سازمانهای تولید غذای ارگانیک در هند مدل منعطف برای توسعه خدمات ارتباط الکترونیکی با استفاده از روش های تصمیم گیری با معیارهای چندگانه و 2009 (یک رویکرد 43 استفاده از کارت امتیازی متوازن برای ایجاد معیارهای ارزیابی عملکرد. کارت امتیازی متوازن برای ایجاد مدل ارزیابی عملکرد برای هتل ها بر پایه ترکیب تحلیل پوششی داده ها و فرآیند تحلیل شبکه ای

   متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۵ ، ۰۶:۵۳
حسن خوبیاری

به کارگیری رویکردی ترکیبی از فرایند تحلیل شبکه ای و دیماتل


چکیده انتخاب رسانه ی تبلیغاتی مناسب، یکی از مهمترین تصمیمات در برنامهریزی تبلیغات می باشد و تصمیمگیری در این زمینـه با پیچیدگیهای خاصی همراه است. در این راستا، هدف از این مطالعه، ارایه رویکردی ترکیبی از تکنیکهای کمی فرایند تحلیل شبکه (ای ANP (و دیماتل (DEMATEL می) باشد، به طوری که علاوه بر مرتفع ساختن ایرادات تکنیـک فراینـد تحلیل سلسله مراتبی (AHP ( ، مساله انتخاب مناسبترین رسانه ی تبلیغاتی با انطباق تـر بیش ی بـر واقعیـات حـل گـردد در. فرایند اجرایی تحقیق که جهت اولویتبندی رسانههای تبلیغاتی برای یک شرکت نمایندگی فروش وایمکس انجام گرفتـه است، در ابتدا بر اساس مطالعات پایهای و نظرسنجی از خبرگان، مهمترین شاخصهای انتخاب رسـانه ی تبلیغـاتی مشـخص گردیدند. سپس، در قالب ساختاری شبکهای، به مقایسات زوجی عناصر مختلف پرداخته شد. جهت ارزیابی روابط موجود بین شاخصها نیز از تکنیک دیماتل بهره گرفتـه شـده اسـت . در نهایـت، بـر اسـاس نتـایج حاصـل از سـوپرماتریس تحلیـل شبکهای، وزنهای ها رسانه ی تبلیغاتی تعیـین گردیـده و اولویـت آن هـا بـه ترتیـب کاتـالوگ و بروشـور، بیلبـور د، مجلـه و روزنامه، تلویزیون و رادیو، پیامک و پست الکترونیک، و وب سایت مشخص .شد کلمات کلیدی: تبلیغات، رسانه ی تبلیغاتی، تصمیمگیری چندشاخصه، فرایند تحلیل شبکه ای، دیماتل 



مقدمه


 امروزه، برنامههای ترفیع در سیستم بازاریابی کسب وکار، به یـ جز ی لاینفـک در واحـدهای اقتصـادی مبـدل شـده است، به گونه ای که بقا و تداوم هر تجارتی تا حدود زیادی به موفقیت و یا عدم موفقیت فعالیتهـای ترفیعـی آن بستگی دارد. فعالیتهای ترفیعی، مجموعهای از تبلیغات، فروش حضوری، پیشبرد فروش و روابـط عمـومی اسـت که برای دستیابی به اهداف برنامه ف ی روش استفاده می . ]1 ]شود در میان عناصر ترفیع، تبلیغات از حساسیت خاصـی برخوردار است. تبلیغات به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای افزایش فروش و شناخت از خدمات تولیـد کننـده در بازار و ] 2 ]برقراری ارتباط برای افرادی است که قصد فروش محصول یا خدمتی را دارند ]. 3 ]نکته یزحا ی اهمیت در دنیای تبلیغات جوامع امروزی، افزایش تعداد هـا رسـانه ی تبلیغـاتی اسـت کـه بـر گسـتردگی تبلیغـات ، بـیش از گذشته دامن زده است لذا ؛]4 ، ]انتخاب مناسبترین ها رسانه ی تبلیغات، از مهـم تـرین تصـمیمات بخـش بازاریـابی شرکتها محسوب میشود که بیشک اثر بسزایی بر سایر بخش ها و فعالیتهای شرکت خواهد داشت . مشـخص است که انتخاب رسانه ی تبلیغاتی بای د با دقت و حساسیت خاصی انجام گیرد و در بسیاری از موارد، انتخاب اشتباه در این زمینه، باعث میگردد که شـرکت از تبلیغـات خـود سـود نبـرد و ایـن در حـالی اسـت کـه گـاهی اوقـات ، شرکتهای رقیب از تبلیغات آن شرکت ب ]. 5 ]دبر ه نفع خود بهره می رسـانه هـای متعـددی جهـت تبلیغـات وجـود دارند، مانند رسانههای صوتی و تصویری اعم از تلویزیون و رادیو، نصب بیلبورد در سطح شهر، چاپ کاتـالوگ و بروشور و غیره که هر یک دارای ویژگیهای خاصی اسـت کـه بـه تبـع آن اثـرات آن هـا بـر فـروش محصـولات متفاوت خواهد بود. در مورد مساله ی انتخاب رسانه ی تبلیغاتی در حوزه ی بازاریابی به صـورت خـاص، تحقیقـات متعددی صورت گرفته است. فرایند سنتی انتخاب رسانه به طور معمول بر قضاوت و تجربـه مبتنـی بـوده و توانـایی لازم به منظور در نظر گرفتن ت بـ ها عداد بالای ترکیبات متفاوت رسانه ر اسـاس شـاخص هـای متعـدد وجـود نداشـته است. آن چه مورد نیاز میباشد، یک سیستم پشتیبانی تصمیمگیری است که در دنیای واقعـی کـاربرد داشـته باشـد . ]6 ]از طرفی، در اغلب مدلهایی که در بر نامهریزی رسانهای اسـتفاده مـی گـرد د، خصوصـیات و قابلیـت هـای هـر رسانه و معیارهای کیفی تر کم مدنظر قرار میگیرد و در جایی که از قضاوتهـای کارشناسـانه اسـتفاده مـی شـود، چون این رویه فاقد ملزومات یک رویه ی سیستماتیک میباشد، در زمان بروز ترکیبـات م تعـدد رسـانه هـا وافـی بـه مقصود نیست .]7 ] در زمینه انتخاب رسانه، علاوه بر مدلهای نظری مبتنی بر قضاوت صرف کارشناسان، مدلهـای کمـی بـرای کمک به ساختاردهی و ارزیابی ها رسانه نیز طراحی شده است .]8 ]هدف از انجام ایـن مطالعـه، ارایـه ی راهکـاری مناسب برای انتخاب مناسبترین رسانههای تبلیغاتی بر مبنای رویکردی ترکیبی از تکنیک های کمی فرایند تحلیل ( ای شبکه ANP ( و دیماتل ( DEMATEL ( در قالب تصمیمگیری چند شاخصه ( MADM ( بـرای ی ا ایجـاد زمینـه برای تبلیغات کارا و اثربخش است. در مطالعات گذشته از تکنیکهایی نظیر فرایند تحلیل سلسـله مراتبـی (AHP ( جهت حل مسایل تصمیمگیری مشابه بهره گرفته شده است؛ امـا مفروضـات ایـن تکنیـک نظیـر بـرآورد اوزان هـر سطح مستقل از سطوح دیگر، مستقل بودن متغیرهای هر سطح از یکدیگر و عدم وجود ارتباطات بین آنها و عـدم وجود بازخور در سطوح مختلف به یکدیگر، گاهی اوقات در شرایط واقعی تصمیمگیری ممکن است نقض شـو د ؛]9 ]لذا مدل ارایه شده در این تحقیق، مشکلات اشاره شده را مرتفع ساخته با شرایط واقعی مساله تناسب ی تر بیش دارد. ی در ساختار مقاله حاضر، ابتدا پیرامون تبلیغات و رسانههای تبلیغاتی بحث شده اسـت . سـپس، بـا معرفـی دو تکنیک کمی فرایند تحلیل شبکهای و دیماتل که در این تحقیق از آنهـا بهـره گرفتـه شـده اسـت، مـدلی بـا یـک رویکرد ترکیبی جهت انتخاب و اولویتبندی مناسـب تـرین رسـانه هـای تبلیغـاتی ارایـه گردیـد ه و در قالـب یـک مطالعه ی موردی در حوزه ی تبلیغات وایمکس پیادهسازی شده است.


مروری بر ادبیات و پیشینه ی تحقیق 


 تبلیغات و ها رسانه ی تبلیغاتی در واقـع، تبلیغـات، بخـش مکمـل برنامـه ی بازاریـابی اسـت کـه ایجـاد رابطـه را بـا مشـتری بـرای مطلـع کـردن و تأثیرگذاری بر روی نگـرش و رفتـار او شـامل مـی شـود .]10 ]بـر کسـی پوشـیده نیسـت کـه تبلیغـات در تقاضـای مصرفکننده نقش مهمی دارد لذا ؛]11 ]از مت داولترین ابزارهـایی اسـت کـه شـرکت هـا بـرای هـدایت ارتباطـات تشویق کننده خود به سوی خریداران و جوامع هدف خود از آن استفاده میکنند. به عقیده ی کـاتلر و آرمسـترانگ ، ]12 ]تبلیغ به معنای رساندن پیام، شناساندن امری به دیگران، یا امری را خوب یا بد وانمود کردن است و پیام های دیداری و گفتاری را شامل میشود که برای ترویج عقیده یا محصولی از طرف یک منبع بـه وسـیله ی کانـال هـای تبلیغاتی ( ها رسانه ی تبلیغاتی به ) گروههای ویژهای یـا بـه کـل جامعـه منتقـل و بـرای آن پـول پرداخـت شـود ؛ لـذا تبلیغات، نوعی پرداخت پولی برای ارتباطات غیرشخصـی اسـت کـه از سـوی افـراد و یـا بنگـاه هـای معـین انجـام میپذیرد و در آن از رسانهها با پوشش گسترده برای تشویق ایا ت ثیر بر مخاطبـان اسـتفاده مـی گـردد .]10 ]بـه طـور کلی، میتوان گفت هر بازاریابی حرفهای بدون تبلیغات، کارایی لازم را نخواهد دا . شت بیهوده نیست که بـه رغـم هزینههای نسبتاً بالای تبلیغات، از آن به عنوان سرمایهگذاری - و نه هزینه - نام برده می .]13]شود مدیران بازاریابی برای تهیه ی برنامـه ی تبلیغـاتی بایـد پـنج تصـمیم عمـ ده اتخـاذ کننـد کـه عبـارت اسـت از هدفگذاری ام( موریت)، بودجهبنـدی، انتخـاب پیـام تبلیغـاتی، انتخـاب رسـانه ی تبلیغـاتی و ارزیـابی برنامـه . 


فرایند تحلیل شبکه ای

 ساعتی  تکنیک تحلیل شبکه را که یکی از پرکاربردترین تکنیکهای مورد استفاده در تصـمیم گیـری هـای چندشاخصه است، برای اولین بار مطرح .کرد در واقع، ، ای فرایند تحلیل شبکه فرم کلیتـر تکنیـک فراینـد تحلیـل سلسله مراتبی (AHP (است که روش جامع و قدرتمندی را برای تصمیمگیری دقیق با استفاده از اطلاعات تجربـی و یا قضـاوت هـای شخصـی هـر تصـمیم گیرنـده در اختیـار نهـاده و بـا فـراهم کـ ردن سـاختاری بـرای سـازماندهی شاخصهای متفاوت و ارزیابی اهمیت و ارجحیت هر یک از آنها نسبت به گزینه ها، فرایند تصمیمگیری را آسان می ].16 ]سازد انتقاداتی که از مفروضات تکنیک تحلیل سلسله مراتبی ص ای ورت گرفت، موجب شد تا تحلیل شـبکه مـورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گیرد. برآورد اوزان هر سطح مستقل از سطوح دیگر، مستقل بودن متغیرهای هـر سطح از یکدیگر و عدم وجـود ارتباطـات بـین آن و هـا عـدم وجـود بـازخور در سـطوح مختلـف بـه یکـدیگر، از عمدهترین مفروضاتی است که در شرایط واقعی تصمیمگیری ممکـن اسـت نقـض شـو ؛]9]د لـذا تکنیـک تحلیـل ای شبکه ، با ویژگیهای خاص خود، این انتقادات را مرتفع ساخته است. شکل 2 ،بـا توجـه بـه مـوارد اشـاره شـده، تفاوت بین این دو تکنیک را بهتر مشخص می .کند در این شکل که مربوط بـه مـدل سـاختاری یـک مسـاله ی سـه سطحی با سه معیار (شاخص) و دو گزینه میباشد، دو حالـت سلسـله مراتبـی و شـبکه ای نمـایش داده شـده اسـت . تفاوت این دو مدل ساختاری، در روابطی است که بین شاخصها در حالت شبکه ای وجـود دارد، در صـورتی کـه در ساختار سلسله مراتبی، چنین فرضی مورد پذیرش نمیباشد ؛ 


متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۴۴
حسن خوبیاری