مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک عملکرد در بنگاههای اقتصادی با روش ارزیابی متوازنBSC
خلاصه مقاله
مطالعات نشان میدهد که بیش از 90% شرکتهای غیردولتی در آمریکا و اروپا به دلیل شکست در تدوین و پیادهسازی استراتژیهای خود در بازه زمانی 5 تا 10 سال مجبور به ادغام، استقراض سنگین و یا حتی ورشکستگی شده و از هم پاشیده شدهاند و این امر موجب حیرت و نگرانی سرمایهگذاران در کشورهای توسعه یافته شده است. در این تحقیق دلایل شکستها و موانع اجرای استراتژی از 4 منظر سازمای (چشمانداز، مدیریت، منابع و نیروی انسانی) مورد بررسی قرار میگیرد. شواهد نشان میدهد بیش از نیمی از شرکتهای مندرج در مجله فورچون و نیز بزرگترین شرکتهای آمریکایی و اروپایی برای جلوگیری از این گونه شکستها، به مدلهای نوین در مدیریت استراتژیک و عملکرد از جمله روش ارزیابی متوازن روی آوردهاند. سازمان شرکتها را در این متدولوژی میتوان از 4 دیدگاه (مالی، مشتریان، فرآیندهای داخلی و یادگیری و رشد) مورد بررسی قرار داد و استراتژیهای خوبی را برای موفقیت در عملکرد آنها تدوین نمود.
کلید واژهها:
روش ارزیابی متوازن ـ مدیریت استراتژیک ـ مدیریت عملکرد
مقدمه
شرکتهای انتفاعی و غیرانتفاعی غیروابسته به دولت در ایالات متحده[1]، در اثر نمونههای متعددی از شکست در استراتژیها، ناچار به ادغام[2]، استقراض[3] و یا حتی اعلام ورشکستگی[4] شده و از هم پاشیده شدهاند که این استراتژیها موجب حیرت و نگرانی گروه عظیمی از سرمایهگذاران گردید. این موضوع همچنین اعتراضات و جنجال عمومی را برای تنظیم و بهکارگیری قوانین و مقررات و شفافیت کنترلها و گزارشدهیها به منظور حمایت از سرمایهگذاران، موجب شد.
امروزه بسیاری از شرکتهای تجاری عمومی با افزایش آشکارسازی و افشاگری و ضرورت پیروی از قانون Sarbanes-Oxley (قانون تحول در نظام حسابداری شرکتی و حمایت از سرمایهگذار ـ مصوب 2002)، با یکی از قوانین دور از دسترس در نوع خود، روبهرو هستند.
چگونه ممکن است بسیاری از مدیران روشنفکر و پرانرژی و تیمهای آنها، در فهم عوامل مهم ارزشی کار خود دچار شکست شوند و استراتژیهای شرکت خود را ضعیف اجرا نمایند؟ متأسفانه بعضی شرکتها به جای اجرای استراتژیهایی که با بودجه مشخص و مدیریت عملکرد[5] برای انجام یک کار سالم تدوین شدهاند، به کارهای غیراخلاقی همچون جعل نتایج مبادرت میورزند.
حال به نظر شما موانع پیش روی مدیریت چیست؟
چگونه بودجهریزی بر مبنای کارت امتیازی متوازن دستیابی به اهداف و استراتژی شرکت را تأمین و حمایت مینماید؟
در تدوین بودجه و مدیریت عملکرد شرکت میتوان از برخی روشهای مدیریتی، بهعنوان مثال مدل کارت امتیازی متوازن، استفاده نمود که در این مقاله بهکارگیری مدل مذکور در این زمینه کاری در شرکتها به صورت یک مطالعه موردی آمده است.
موانع شکست در اجرای استراتژیها
چرا اغلب شرکتها در پیادهسازی استراتژیهای خود متحمل شکست میشوند؟ شواهد دال بر آن است که 90% شرکتها در پیادهسازی استراتژیهای خود با شکست مواجه میشوند.
دلایل شکست و موانع اجرای استراتژی را میتوان از 4 منظر مورد بررسی قرار داد:
· چشمانداز سازمانی
تنها 5% از نیروی کار کاملاً قادر به درک استراتژیهای شرکت هستند. چرا فهم موقعیت و سمت و سوی اداره شرکت تا این حد برای کارکنان دشوار است؟ این استراتژی در شرایطی که با نقشها، اهداف و مسؤولیتهای روزانه آنها مرتبط است، شرح داده نشده است.
آیا عجیب نیست که شرکتها بهجای تقویت خلاقیت و انرژی بالقوه منابع با ارزش خود، به چالش برای مهار آنها میپردازند؟
· مدیریت
مدیریت بیانگر آن است که 85% از تیمهای اجرایی در فواصل زمانی طولانی، تنها مدت زمان کمی را به بحث در رابطه با استراتژیهای شرکت و موضوعات استراتژیک اختصاص میدهند.
آیا عجیب نیست که میزان اجرای استراتژیهای تا این حد کم است؟ چرا مدیران زمان زیادی را به ملاقاتها و جلسات کاری اختصاص میدهند ولی از درک نکاتی که در گزارشات و تجزیه و تحلیلهای کاری به ایشان میرسد، عاجزند؟!
این موضوع به توضیح و درک اینکه چرا این افراد بین امور مالی، مشتریان، اهداف عملیاتی، شاخص[6]ها، معیارهای اندازهگیری و مقاصد خود ارتباط درستی برقرار نمیکنند، کمک مینماید.
· منابع
عدم برقراری ارتباط بین بودجه و استراتژیهای سازمان. بهطور خلاصه، شرکتها ممکن است استراتژیهای مالی خود را که با استراتژی بازار و مشتریان آنها متفاوت و یا در تضاد است، دنبال کنند. به عنوان مثال شما یک واحد عملیاتی دارید که در اهداف مالی خود هیچ جایگاهی را برای هزینه نگهداری پیشگیرانه لحاظ نکردهاست، تنها تفاوت، عملکرد ضعیف اجتنابناپذیر آن تا سال بعد است.
· نیروی انسانی
تنها 25% از مدیران استراتژیهای شرکت را در زمان خود و به درستی دنبال میکنند. به عنوان پیش فرض، یکی از قصورات آنها این است که آنها اهدافی را اتخاذ و دنبال میکنند که تضمینکننده موقعیت شرکت نیستند.
چگونه 4 مانع فوقالذکر با بودجهریزی ارتباط مییابند؟ چه کارهایی باید برای غلبه بر این موانع انجام پذیرد؟ چگونه است که برخی از شرکتها این موانع را شناخته و بر آنها فائق میآیند و عملکردی استثنائی از خود نشان میدهند؟ آنها متوجه چه چیزی میشوند که دیگر شرکتها متوجه آن نمیشوند؟ در این بخش ما به شما در کشف برخی از این موضوعات به منظور درک راهحلها کمک خواهیم کرد. این راهحلها شامل بودجهریزی بر مبنای کارت امتیازی متوازن و مدیریت عملکرد میباشد.
چرا تنها معدودی از شرکتها نتایج استثنائی کسب میکنند؟
کاپلان و نورتون با ایجاد و بهکارگیری یکی از هیجانانگیزترین و ابتکاریترین ابزارهای مدیریت در قرن گذشته، یعنی نقشه استراتژی و کارت امتیازی متوازن شناخته و مشهور شدهاند.
تحقیقات بِین[7] و همکارانش حاکی از آن است که 50% شرکتهای مندرج در مجله فورچون[8] و 45ـ40% از بزرگترین شرکتهای اروپایی از روش کارت امتیازی متوازن استفاده میکنند. بدون شک بسیاری از آنها از کارت امتیازی استفاده مینمایند ولی آیا تمام آنها از این متدولوژی بهصورت کامل استفاده میکنند؟ میتوان با تکیه بر تجارب مدیران گفت که بسیاری از شرکتها در مواجهه با مشکلات از رویکرد «برنامه کافهتریا» برای مدیریت استراتژیک استفاده مینمایند؛ آنها ریسک حذف یک قسمت حیاتی از چارچوب مدیریت جامع را پذیرفتهاند. چگونه خودروی شما میتواند تنها با کارکردن 7 سیلندر از بین 8 سیلندر آن شتابان به پیش رود؟ با 4 سیلندر از 8 سیلندر چطور؟
SIEMENS،BMW ، Skandia،AT&T کانادا، دانشگاه کالیفرنیا، بیمارستان کودکانDUKE ، شرکت Hilton و... در پیاده سازی مدل کارت امتیازی متوازن موفق عمل کردهاند.