مقاله مدیریت استراتژیک
تکتازی درهر عرصه گرو سلاحهای موجود در تفکر استراتژیک و برنامه ریزی استراتژیک
چکیده
از آنجایی برای تک بودن و ادعا کردن به این مهم با قدرت جسارت بالایی لازم دارد. ما با داشتن این خصوصیات ثابت می کنیم که می شود . در دنیای کار حرفه ای امروز اطلاعات حرف اول را می زند و همین اطلاعات خود نوعی فرصت است که لازم است برای موفقیت آنها را کسب نماییم . لذا تفکر استراتژیک تشخیص به موقع فرصتهایی میدان رقابت و کشف بازارهای پنهان است که رقبا نسبت به آن غافل میباشند. به عبارت دیگر برای تصمیم گیریهای استراتژیک و بهرهبرداری به موقع از فرصتها که دارای طول عمر محدودی هستند باید فهم صحیحی از قوانین بازی در بازار مورد نظر داشته باشید (You have to know the name of the Game).
کلمات کلیدی
تفکر استراتژیک – یادگیری- مدیریت استراتژیک-فرصت - مزیت رقابتی- برنامهریزی استراتژیک- پارادایم .
1- مقدمه
در مدیریت استراتژیک با مدیریت بر اطلاعات صحیح و به هنگام؛ ارزیابی صحیح عملکرد و با توجه به شرایط موجود و اینکه به مدیران این توجه را داد که بدانند استراتژی خاص و مورد نظر آنها در چه زمانی کارساز واقع خواهد شد و در آن زمان اقدام به تصمیم گیری می نمایند.. حال وقتی یک اطلاعات کامل از اطراف خود داشته باشیم بهترین تصمیم را گرفته و به همین دلیل از دیگران جلو تر می باشیم . از دیدگاه کلی، تفکر استراتژیک یک «بصیـــرت و فهم از وضعیت موجود و بهره برداری از فرصتها » است. این بصیرت کمک میکند تا واقعیتهای بازار و قواعد آن به درستی و به موقع شناخته شود؛ و برای پاسخگویی به این شرایط راهکارهای بدیع و ارزش آفرینی خلق شود.
تفکر استراتژیک مدیر را قادر می سازد تا بفهمد چه عواملی در دستیابی به اهداف موردنظر موثر است و چگونه این عوامل موثر برای مشتری ارزش میآفریند؟ این تفکر از طریق فهم صحیح قواعد بازار و پاسخگویی خلاقانه به آن صورت می پذیرد که در محیط ناپایدار و متحول کسب و کار امروز بسیار حائز اهمیت است. زیرا بدون این تفکر، تلاشهای سازمان برای دستیابی به استراتژیهای تدوین شده اثربخش نخواهد بود. "کن اومی" (K.OHMAE) از تئوریسین های معروف در مدیریت استراتژی درکتاب معتبر خود با عنوان «تفکر یک استراتژیست» چنین اظهار می دارد " اگر موضوعات اساسی را تشخیص ندهید، هرقدر به خود و کارمندانتان فشار روحی و فیزیکی وارد کنید، سرانجام نتیجهای جز سردرگمی و شکست حاصل نخواهد شد".
بر اساس پژوهشهای لیدکا در مورد تفکر
استراتژیک در سال 1998، پنج ویژگی اصلی و برجسته تفکر استراتژیک را شناسایی کرد:
1 )تفکر استراتژیک نمایانگر یک سیستم یا دید کل گرا است که نشان می دهد چگونه
بخشهای مختلف سازمان بر یکدیگر با وجود محیط های متفاوت، تاثیر میگذارند.
2 )تفکر استراتژیک متضمن تمرکز بر مقصد است.
3 )تفکر استراتژیک شامل تفکر بهنگام است. متفکران استراتژیک رابطه بین گذشته، حال
و آینده را درک می کنند.
4) تفکر استراتژیک فرضیه مدار است.
با پرسیدن این پرسش خلاقانه: چه می شود
اگر؟ و در پی آن پرسیدن اینکه: اگر...سپس...؟ تفکر استراتژیک، پلی بین دوگانگی
تحلیل شهود می زند که مینزبرگ در تعریف خود از تفکر استراتژیک به عنوان ترکیب و
طرحریزی و تحلیل، به آن اشاره می کند.
5 )تفکر استراتژیک مستلزم ظرفیتی است که به گونهای هوشمندانه فرصت طلب باشد و
فرصتهای در حال ظهور جدید را تشخیص دهد.
و موقعی که این تفکر در افراد سازمان بعنوان ملکه ذهن تبدیل شود خواه ناخواه برای کسب اطلاعات در مورد موفقیت های سازمان به تکاپو می پردازند.
برای دریافت متن کامل مقاله اینجا کلیک نمایید