فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
مقدمه
دنیای اطراف ما مملو از مسائل چند معیاره است و انسانها همیشه مجبور به تصمیمگیری در این زمینهها هستند. از احداث یک سد اهداف مختلفی مانند توسعه کشاورزی، تولید برق، توسعه اقتصادی و اجتماعی و تغییر شرایط آب و هوایی و.... دنبال میشود که تصمیمگیرندگان علاقهمندند که همه این اهداف در حد ممکن بهینه شوند. در تصمیمگیریهای کلان مانند تنظیم بودجه سالانه کشور نیز متخصصین اهداف مختلفی مانند امنیت، آموزش، توسعه صنعتی، بهداشت و....... را تعقیب میکنند و مایلند که این اهداف را بهینه نمایند.
انواع حالتهای تصمیم گیری:
در هر تصمیمگیری فضای تصمیمسازی به صورت پیوسته یا گسسته است. همچنین ممکن است تصمیمگیری تک معیاره یا چند معیاره باشد. بعلاوه این معیارها میتوانند بصورتهای کمی، کیفی و یا تلفیقی از هر دو (در حالت چند معیاره) باشند. در فضای گسسته و حالت تک معیاره، تصمیمگیری راحت است. در حالتی که معیار کیفی باشد، تصمیمگیری مقداری مشکل بوده و لازم است که ابتدا استاندارد تعریف شود. در حالتی که معیارهای چندگانه (اعم از کیفی و یا کمی) مطرح باشند، علاوه بر حالت فوق مساله تبدیل معیارها به هم نیز مطرح است.
بنابراین فرآیند تصمیمگیری با دو مشکل اساسی زیر روبروست:
1.فقدان استاندارد برای اندازهگیری معیار کیفی.
2. فقدان واحد برای تبدیل معیارها (اعم از کیفی و کمی) به یکدیگر.
فورمن (1985)[2]، معتقد است که یک سیستم پشتیبانی تصمیمگیری چند معیاره باید دارای خصوصیات زیر باشد:
1. امکان فرموله کردن مساله و تجدیدنظر در آن را بدهد.
2. گزینههای مختلف را در نظر بگیرد.
3. معیارهای مختلف را در نظر بگیرد.
4. معیارهای کمی و کیفی را در تصمیمگیری دخالت دهد.
5. نظرات افراد مختلف را در مورد گزینهها و معیارها لحاظ کند.
6. امکان تلفیق قضاوتها برای محاسبه نرخ نهایی را بدهد.
7. بر مبنای یک تئوری قوی استوار باشد.
فرآیند تحلیل
سلسله مراتبی (AHP)
یکی از جامعترین سیستمهای طراحی شده برای تصمیمگیری با معیارهای چندگانه است،
زیرا این تکنیک امکان فرموله کردن مساله را به صورت سلسله مراتبی فراهم میآورد و
همچنین امکان در نظر گرفتن معیارهای مختلف کمی وکیفی را در مساله دارد. این فرآیند
گزینههای مختلف را در تصمیمگیری دخالت میدهد و امکان تحلیل حساسیت را دارد.
علاوهبراین، بر مبنای مقایسه زوجی بنا نهاده شده است، که مقاومت و محاسبات را
تسهیل مینماید. همچنین میزان سازگاری و ناسازگاری تصمیم را نشان
میدهد که از مزایای این تکنیک در تصمیمگیری چند معیاره است. بعلاوه از یک مبنای
تئوریک قوی برخوردار بوده و براساس وصول بدیهی[3] بنا نهاده شده است.
در علم تصمیمگیری که در آن انتخاب یک راهکار از بین راهکارهای موجود و یا اولویتبندی راهکارها مطرح است، چند سالی است که روشهای ²تصمیمگیری با شاخصهای چندگانه «MADM»[1] جای خود را باز کردهاند. از این میان روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بیش از سایر روشها در علم مدیریت مورد استفاده قرار گرفته است. فرآیند تحلیل سلسله مراتبی یکی از معروفترین فنون تصمیمگیری چند منظوره است که اولین بار توسط توماس ال. ساعتی[2] عراقی الاصل در دهه 1970 ابداع گردید. فرآیند تحلیل سلسله مراتبی منعکس کننده رفتار طبیعی و تفکر انسانی است. این تکنیک، مسائل پیچیده را بر اساس آثار متقابل آنها مورد بررسی قرار میدهد و آنها را به شکلی ساده تبدیل کرده و به حل آن میپردازد. AHP یک متد تضمینی چند شاخصه(MADM) به شمار میرود.
به طور کلی مدلهای چند معیاره تصمیمگیری به دو گروه عمده تقسیم میشوند:
1. مدلهای چندمنظوره (چندهدفه): (MODM)[3]
2. مدلهای چندشاخصه: (MADM)
مدلهای MADM به منظور انتخاب گزینه برتر در جایی که
معیارها معلوم و گزینهها مشخص باشند و هدف ارزیابی اولویتبندی راهکارها و انتخاب
بهترین راه باشد، استفاده میگردند. AHP نیز از گروه MADM
میباشد.
روشهای MADM از دهه 1980 به بعد کاربرد وسیعی در زمینههای مختلف مهندسی و مدیریت داشتهاند. از آن جمله میتوان کاربرد آن را در مهندسی، طراحی شبکه مترو، مدیریت جامع آبخیز(IWM)[4]، برنامهریزی سیستم جامع منابع آب و مدیریت منابع آب نام برد.
به منظور ارزیابی یک مسئله به روش MADM، مرحله اول تعریف شکل مناسبی از گزینهها و معیارهاست. در مرحله بعد با توجه به هر گزینه، با انجام محاسبات یا مدل ریاضی، اثر هر گزینه بر روی معیار مربوطه محاسبه و به صورت عدد و رقم بدست میآید، سپس با داشتن جدولی از گزینهها و ارقام معیارها، اولویتبندی گزینهها انجام میشود. برای اولویتبندی گزینهها از روشهای مبتنی بر محاسبه تابع ارزش و اولویتبندی براساس بیشترین تابع ارزش استفاده میشود. در این روشها با دخالت شخص مدیر و مسئول اجرائی، در جستجوی اولویتهای برتر هستند. این برتری و انعطافپذیری به عنوان یک ابزار موثر، بخصوص در تصمیمگیری در مورد مسائل مربوط به طبیعت و اکوسیستم، میتواندروش مناسبی برای اولویتبندی گزینهها باشد.
فرایند تحلیل سلسله مراتبی در هنگامی که عمل
تصمیمگیری با چند گزینه رقیب و معیار تصمیمگیری روبروست میتواند استفاده گردد.
معیارهای مطرح شده میتواند کمی و کیفی باشند. اساس این روش
تصمیمگیری بر مقایسات زوجی نهفته است.
تصمیمگیرنده با فرآهم آوردن درخت سلسله مراتبی تصمیمش را آغاز میکند. درخت سلسله
مراتبی تصمیم، عوامل مورد مقایسه و گزینههای رقیب مورد ارزیابی در تصمیم را نشان
میدهد. سپس یک سری مقایسات زوجی انجام میگیرد. این مقایسات وزن هر یک از
فاکتورها را در راستای گزینههای رقیب مورد ارزیابی در تصمیم نشان میدهد. در
نهایت منطق فرآیند تحلیل سلسله مراتبی به گونهای ماتریسهای حاصل از
مقایسات زوجی را با یکدیگر تلفیق میسازد که تصمیم بهینه حاصل آید.
روشهای MADM شامل تئوری سودمندی چند معیاره، روش Novel، روش Outrunking و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) هستند. AHP گستردهترین متد MADM میباشد. زیرا این روش دارای ویژگیهای مطلوبی به شرح زیر میباشد:
1.AHP یک فرآیند جهت کمک به تصمیمگیری است، فرآیند کمی که میتواند با سند ثابت کرده و جوابگو باشد.
2. این روش قابل کاربرد در حالتهای تصمیمگیری چندمعیاره است.
3. این روش قابل کاربرد در موقعیتهای تصمیمگیری که دربرگیرنده قضاوتهای مشخص است، میباشد.
4. آمار کمی و کیفی، هر دو در این روش استفاده میشود.
5. اسناد فراوانی از کاربردهای AHP در مقالات علمی وجود دارد.
6. نرمافزارهای مربوط به AHP با حمایت فنی و آموزش قابل دسترسی است.
7. AHP برای تصمیمگیری گروهی مناسب میباشد.
اصول فرآیند تحلیل سلسله مراتبی
توماس ساعتی (بنیان گزار این روش) چهار اصل زیر را به عنوان اصول فرآیند تحلیل سلسله مراتبی بیان نموده و کلیه محاسبات، قوانین و مقررات را بر این اصول بنا نهاده است. این اصول عبارتند از:
اصل1. شرط معکوسی[5]
اصل2. همگنی[6]
اصل3.وابستگی[7]
اصل4.انتظارات[8]
1. شرط معکوسی: اگر ترجیح عنصر A بر عصر B برابر n باشد، ترجیح عنصر B بر عنصر A برابر خواهد بود.
2. اصل همگنی: عنصر A با عنصر B باید همگن و قابل مقایسه باشند. به بیان دیگر برتری عنصر A بر عنصر B نمیتواند بینهایت یا صفر باشد.
3. وابستگی: هر عنصر سلسله مراتبی به عنصر سطح بالاتر خود میتواند وابسته باشد و به صورت خطی این وابستگی تا بالاترین سطح میتواند ادامه داشته باشد.
4. انتظارات: هرگاه تغییری در ساختمان سلسله مراتبی رخ دهد فرآیند ارزیابی باید مجدداً انجام گیرد. (قدسی پور،1381،ص6).
Saati(1990)، ویژگیهای فرآیند سلسله مراتبی را به شرح زیر بیان میکند:
1. یگانگی و یکتایی مدل[9]: فرآیند تحلیل سلسله مراتبی یک مدل یگانه، ساده و انعطافپذیر برای حل محدوده وسیعی از مسائل بدون ساختار است که به راحتی قابل درک برای همگان میباشد.
2. پیچیدگی[10]: برای حل مسائل پیچیده، AHP هم نگرش سیستمی و هم
تحلیل جزء به جزء را به صورت توام به کار میبرد. عموما افراد در تحلیل مسائل یا
کلنگری کرده و یا به جزئیات پرداخته و کلیات را رها
میکنند. در حالیکه AHP هر دو بعد را با هم به
کار میبندد.
3. همبستگی و وابستگی متقابل[11]: AHP وابستگی را به صورت خطی در نظر میگیرد، برای حل مسائلی که اجزاء به صورت غیرخطی وابستهاند نیز بکار گرفته میشود.
4. ساختار سلسله مراتبی[12]: AHP اجزای یک سیستم را به صورت سلسله مراتبی سازماندهی میکند، که این نوع سازماندهی با تفکر انسان تطابق داشته و اجزاء در سطوح مختلف طبقهبندی میشوند.
5. اندازهگیری[13]: فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، مقیاسی برای اندازهگیری معیارهای کیفی تهیه کرده و روشی برای تخمین و برآورد اولویتها فراهم میکند.
6. سازگاری[14]: فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، سازگاری منطقی قضاوتهای استفاده شده در تعیین اولویتها را محاسبه و ارائه مینماید.
7. تلفیق[15]: فرآیند تحلیل سلسله مراتبی منجر به برآورد رتبه نهایی هر گزینه میشود.
8. تعادل[16]: فرآیند تحلیل سلسله مراتبی اولویتهای وابسته به فاکتورها در یک سیستم را در نظر گرفته است و بین آنها تعادل برقرار میکند و فرد را قادر میسازد که بهترین گزینه را براساس اهدافش انتخاب کند.
9. قضاوت و توافق گروهی[17]: فرآیند تحلیل سلسله مراتبی بر توافق گروهی اصرار و پافشاری ندارد ولی تلفیق از قضاوتهای گوناگون را میتواند ارائه نماید.
10. تکرار فرآیند[18]: فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فرد را قادر میسازد که تعریف خود را از یک مسئله تصحیح کند و قضاوت خود را بهبود بخشد.
بکارگیری این روش مستلزم چهار قدم عمده زیر میباشد:
الف) مدل سازی
در این قدم، مسأله و هدف تصمیمگیری به صورت سلسله مراتبی از عناصر تصمیم که با هم در ارتباط میباشند، در آورده میشود. عناصر تصمیم شامل «شاخصهای تصمیمگیری» و «گزینههای تصمیم» میباشد. فرآیند تحلیل سلسله مراتبی نیازمند شکستن یک مساله با چندین شاخص به سلسله مراتبی از سطوح است. سطح بالا بیانگر هدف اصلی فرآیند تصمیمگیری است. سطح دوم، نشان دهنده شاخصهای عمده و اساسی "که ممکن است به شاخصهای فرعی و جزئیتر در سطح بعدی شکسته شود) میباشد. سطح آخر گزینههای تصمیم را ارائه میکند. در شکل زیر سلسله مراتب یک مساله تصمیم نشان داده شده است (مهرگان،1383،ص170).
ب) قضاوت ترجیحی (مقایسات زوجی)
انجام مقایساتی بین گزینههای مختلف تصمیم، بر اساس هر شاخص و قضاوت در مورد اهمیت شاخص تصمیم با انجام مقایسات زوجی، بعد از طراحی سلسله مراتب مساله تصمیم، تصمیم¬گیرنده میبایست مجموعه
ماتریس¬هایی که به طور عددی اهمیت یا ارجحیت نسبی شاخصها را نسبت به یکدیگر و هر گزینه تصمیم را با توجه به شاخصها نسبت به سایر گزینهها اندازهگیری مینماید، ایجاد کند. این کار با انجام مقایسات دو به دو بین عناصر تصمیم (مقایسه زوجی) و از طریق تخصیص امتیازات عددی که نشان دهنده ارجحیت یا اهمیت بین دو عنصر تصمیم است، صورت میگیرد. برای انجام این کار معمولا از مقایسه گزینهها با شاخصهایi ام نسبت به گزینهها یا شاخصهای j ام استفاده میشود که در جدول زیر نحوه ارزش¬گذاری شاخصها نسبت به هم نشان داده شده است
|
.
ج) محاسبه وزن نسبی[19]
در فرآیند سسله مراتبی عناصر هر سطح نسبت به عنصر مربوطه خود در سطح بالاتر بصورت زوجی مقایسه شده و وزن آنها محاسبه میگردد. که این وزنها را وزن نسبی مینامیم.
تعیین وزن «عناصر تصمیم» نسبت به هم از طریق مجموعهای از محاسبات عددی .قدم بعدی در فرآیند تحلیل سلسله مراتبی انجام محاسبات لازم برای تعیین اولویت هر یک از عناصر تصمیم با استفاده از اطلاعات ماتریسهای مقایسات زوجی است. خلاصه عملیات ریاضی در این مرحله به صورت زیر است.
مجموع اعداد هر ستون از ماتریس مقایسات زوجی را محاسبه کرده، سپس هر عنصر ستون را بر مجموع اعداد آن ستون تقسیم میکنیم. ماتریس جدیدی که بدین صورت بدست میآید، «ماتریس مقایسات نرمال شده» نامیده میشود.
میانگین اعداد هر سطر از ماتریس مقایسات نرمال شده را محاسبه میکنیم. این میانگین وزن نسبی عناصر تصمیم با سطرهای ماتریس را ارائه میکند.
د) ادغام وزنهای نسبی
به منظور رتبهبندی گزینههای تصمیم، در این مرحله بایستی وزن نسبی هرعنصر را در وزن عناصر بالاتر ضرب کرد تا وزن نهایی آن بدست آید. با انجام این مرحله برای هر گزینه، مقدار وزن نهایی بدست میآید که آن را وزن مطلق مینامیم.
روشهای محاسبه وزن نسبی
درفرآیند تحلیل سلسله مراتبی ابتدا عناصر به صورت زوجی مقایسه شده و ماتریس
مقایسه زوجی تشکیل
میگردد، سپس با استفاده از این ماتریس وزن نسبی عناصر محاسبه میگردد.
کلیه مقایسهها در فرآیند تحلیل سلسله مراتبی به صورت
زوجی انجام میگیرد. در این مقایسهها
تصمیمگیرندگان از قضاوتهای شفاهی استفاده خواهند کرد، به گونهای که اگر عنصر A با عنصر B مقایسه شود تصمیمگیرنده خواهد
گفت که اهمیت A
بر B
یکی از حالات زیر است:
· کاملا مرجح یا کاملا مهمتر یا کاملا مطلوبتر
· ترجیح با اهمیت یا مطلوبیت خیلی قوی
· ترجیح با اهمیت یا مطلوبیت قوی
· کمی مرجح یا کمی مهمتر یا کمی مطلوبتر
· ترجیح با اهمیت یا مطلوبیت یکسان
این قضاوتهاتوسط ساعتی به مقادیر کمی بین 1 تا 9 تبدیل شدهاند که در جدول زیر مشخص گردیدهاند.
مقدار |
ترجیحات (قضاوت شفاهی) |
|
9 |
Extremely preferred |
کاملا مرجح یا کاملا مهم تر یا کاملا مطلوب تر |
7 |
very strongly preferred |
ترجیح با اهمیت یا مطلوبیت خیلی قوی |
5 |
strongly preferred |
ترجیح با اهمیت یا مطلوبیت قوی |
3 |
Moderately preferred |
کمی مرجح یا کمی مهمتر یا کمی مطلوب تر |
1 |
Equally preferred |
ترجیح با اهمیت یا مطلوبیت یکسان |
8،6،4،2 |
_ |
ترجیحات بین فواصل قوی |
جدول شماره1:مقادیر ترجیحات برای مقایسه زوجی
هنگامیکه ماتریس زوجی تشکیل گردید، میتوانیم وزن هر گزینه را محاسبه کنیم. جهت محاسبه وزن هر گزینه از ماتریس زوجی (وزن نسبی)، چندین روش پیشنهاد شده است که اهم آنها عبارتند از:
- روش حداقل مربعات معمولی
- روش حداقل مربعات لگاریتمی
- روش بردار ویژه
- روشهای تقریبی (مانند میانگین حسابی)
محاسبه وزن نهایی (مطلق)[20]:
از آنجا که وزن معیارها منعکسکننده اهمیت آنها در تعیین هدف بوده و وزن هر گزینه نسبت به معیارها، سهم آن گزینه در معیارهای مربوطه میباشد، به سهولت میتوان گفت که وزن نهایی هر گزینه از مجموع حاصلضرب وزن هر معیار در وزن گزینه مربوطه از آن معیار بدست میآید.
سازگاری در قضاوتها
تقریباً تمامی محاسبات مربوط به فرآیند تحلیل سلسله مراتبی بر اساس قضاوت اولیه تصمیمگیرنده که در قالب ماتریس مقایسات زوجی ظاهر میشود، صورت میپذیرد و هرگونه خطا و ناسازگاری در مقایسه و تعیین اهمیت بین گزینهها و شاخصها نتیجه نهایی به دست آمده از محاسبات را مخدوش میسازد. نرخ ناسازگاری[21] که در ادامه با نحوه محاسبه آن آشنا خواهیم شد، وسیلهای است که سازگاری را مشخص ساخته و نشان میدهد که تا چه حد میتوان به اولویتهای حاصل از مقایسات اعتماد کرد. برای مثال اگر گزینه A نسبت به B مهمتر (ارزش ترجیحی 5) و B نسبتا مهمتر (ارزش ترجیحی 3) باشد، آنگاه باید انتظار داشت A نسبت به C خیلی مهمتر (ارزش ترجیحی 7 یا بیشتر) ارزیابی گردد یا اگر ارزش ترجیحی A نسبت به B، 2 و B نسبت به C، 3 باشد آنگاه ارزش A نسبت به C باید ارزش ترجیحی 4 را ارائه کند. شاید مقایسه دو گزینه امری ساده باشد، اما وقتیکه تعداد مقایسات افزایش یابد اطمینان از سازگاری مقایسات به راحتی میسر نبوده و باید با به کارگیری نرخ سازگاری به این اعتماد دست یافت. تجربه نشان داده است که اگر نرخ ناسازگاری کمتر از 10/0 باشد سازگاری مقایسات قابل قبول بوده و در غیر اینصورت مقایسهها باید تجدید نظر شود. قدمهای زیر برای محاسبه نرخ ناسازگاری به کار گرفته میشود:
گام 1. محاسبه بردار مجموع وزنی: ماتریس مقایسات زوجی را در بردار ستونی «وزن نسبی» ضرب کنید، بردار جدیدی را که به این طریق بدست میآورید، بردار مجموع وزنی[22] بنامید.
گام 2. محاسبه بردار سازگاری: عناصر بردار مجموع وزنی را بر بردار اولویت نسبی تقسیم کنید. بردار حاصل شاخص سازگاری[23] نامیده میشود.
گام 3. بدست آوردن lmax، میانگین عناصر برداری سازگاری lmax را به دست میدهد.
گام 4. محاسبه شاخص سازگاری: شاخص سازگاری بصورت زیر تعریف میشود:
n: عبارتست از تعداد گزینههای موجود در مساله.
گام 5. محاسبه نسبت سازگاری: نسبت سازگاری از تقسیم شاخص سازگاری برشاخص تصادفی[24] بدست میآید.
نسبت سازگاری 1/0 یا کمتر سازگاری در مقایسات را بیان میکند(مهرگان،1383،ص173-170)
شاخص تصادفی از جدول زیر استخراج میشود.
شاخص تصادفی (مهرگان،1383،ص173)
10 |
9 |
8 |
7 |
6 |
5 |
4 |
3 |
2 |
1 |
N |
51/1 |
45/1 |
41/1 |
32/1 |
24/1 |
12/1 |
9/0 |
58/0 |
0 |
0 |
RI |
منابع:
مهرگان، محمد رضا، " پژوهش عملیاتی پیشرفته "، انتشارات کتاب دانشگاهی، چاپ اول، 1383.
قدسی پور، سید حسن، " مباحثی در تصمیم گیری چند معیاره "، انتشارات دانشگاه امیر کبیر، چاپ سوم، 1381.
منبع:
Gis98.ir
[1] - Multiple Attribute Decision Making
[2]- Saati
[3]- Multiple Object Decision Making
[4]- Integrated Watershed Management(IWM)
[5]- Reciprocal Condition
[6]- Homogeneity
[7]- Dependency
[8]- Expectation
[9]- Unity
[10]- Complexity
[11]- Interdependence
[12]- Hierarchy Structuring
[13]- Measurement
[14]- Consistency
[15]- Synthesis
[16]- Tradeoffs
[17]- Judgment and Consensus
[18]- Process Repetition
[19]- Local Priority
[20]- Overall Priority
[21] - Inconsistency Ratio (I.R)
[22] - Weighted Sum Vector (WSV)
[23] - Consistency Index (CI)
[24] - Random Index (RI)