مقاله مدیریت
چکیده
نظر به نقش کلیدی و اهمیت فزایندۀ بهرهگیری از قابلیتها و مزایای فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطات در پاسخگویی به نیازهای بسیط و نوپدید شهری، امروزه توسعۀ پارادایم مدیریت شهری مبتنی بر کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات در راستای مدیریت فرایندها و تعاملات شهری و ارتقای زندگی شهروندان، از عناصر الزامی و ارکان اساسی توسعۀ پایدار شهرها به شمار میرود. از این جهت با توجه به جایگاه نهادهای مدیریت شهری به عنوان متولّیان تدوین و اجرای سیاستهای توسعۀ شهری، طبیعتاً مسئولیت مدیریت و برنامهریزی جامع و راهبردی جهت توسعۀ فاوای شهری بر عهدۀ این نهادها بوده که این امر به نوبۀ خود، نیازمند چهارچوبی علمی و کاربردی است.
مقالۀ حاضر ارائهدهندۀ دستاوردهای پژوهشهای تئوریک و تجاربی عملی است که با تأکید بر نقش نهادهای مدیریت شهری در مدیریت گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات در سیستمهای شهری، الگویی مفهومی را جهت مدیریت و برنامهریزی استراتژیک توسعۀ کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام مدیریت شهری و ارتقای فرایندهای شهری عرضه میدارد. در این راستا، ابتدا با رویکردی سیستمی، مدلی از فرایند توسعۀ ارکان مدیریت سیستمهای شهری در جهت گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات - که در قالب شکلگیری مدیریت شهری الکترونیکی متجلّی میگردد - ارائه شده است. سپس با الهام از مدل مذکور و مبانی نظری مدیریت استراتژیک و الگوهای برنامهریزی فناوری اطلاعات و ارتباطات، چهارچوبی علمی و کاربردی جهت مدیریت و برنامهریزی توسعۀ فاوا در مدیریت شهری معرفی گشته و به همراه الگوها و ابزارهایی بهینهسازی شده جهت استفاده در قالب این چهارچوب، ارائه و تشریح شده است. لازم به ذکر است که این چهارچوب در تجارب عملی نیز با موفقیت و نتایجی مطلوب به مرحلۀ اجرا در آمده است.
کلمات کلیدی
برنامهریزی استراتژیک، فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا / ICT)، خدمات الکترونیک، مدیریت شهری، شهرداری، مدل مفهومی و سیستمی
1- مقدمه
در عصر حاضر، از اطلاعات به عنوان مهمترین و راهبردیترین عامل موفقیت مدیریت سازمانهای دولتی و خصوصی، یاد میشود. به دلیل اهمیت اطلاعات در فرایندهای مدیریت، برنامهریزی و تصمیمگیری، بهرهگیری از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی در سازمانها با سرعت و به نحو چشمگیری توسعه یافته و تمامی فعالیتهای سازمانی را تحت تأثیر قرار داده است.
از سویی دیگر با توسعۀ روزافزون فناوری اطلاعات و ارتباطات و بهکارگیری گستردۀ آن در جوامع شهری، زندگی شهروندان نیز دستخوش تحوّلات گستردهای شده است. شهرهای امروزی به عنوان تجلّیگاه شکل نوین زندگی در عصر اطلاعات و ارتباطات، به سبب تمرکز و حجم بیشینۀ تعاملات اجتماعی و اقتصادی، نیازی اجتنابناپذیر به بهرهگیری از این فناوریها دارند.
بهکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در تعاملات و تراکنشهای میان شهروندان و سازمانهای ارائهدهندۀ اطلاعات و خدمات شهری، به عنوان راهکاری اثربخش و کارآمد در راستای توسعۀ شهری و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان به شمار میرود. با توسعۀ خدمات الکترونیک تعاملی، دیگر نیازی به سفرهای شهری و مراجعۀ حضوری شهروندان جهت دستیابی به اطلاعات و خدمات مورد نیاز نبوده و آنها میتوانند نیازمندیهای خود را از هر مکان و در تمامی اوقات دریافت نموده و از روند امور خود مطلع گردند.
با توجه به معیارهای جهانی توسعۀ شهری، بسیاری از کلانشهرهای کشورمان نیز به لحاظ بسیاری از شاخصهای اجتماعی و اقتصادی توسعه (مانند درآمد سرانه، سطح خدمات آموزشی، درمانی، فرهنگی، فرصتهای اشتغال و امکانات سرمایهگذاری)، در سالهای اخیر با رشد چشمگیری مواجه بوده و به تبع آن، شهروندان نیز مایل به دریافت آسانتر و گستردهتر خدمات شهری میباشند.
افزایش جمعیت و گسترش جغرافیایی شهرها و به تبع آن افزایش مراکز تجاری و خدماتی، پیچیدگی امور اقتصادی و نیازهای اساسی شهرنشینان به دریافت خدمات و تهیۀ ملزومات زندگی از یک سو و از سوی دیگر، نداشتن اطلاعات و ارتباطات صحیح و کافی، معضلاتی نظیر ترددهای شهری غیر ضروری و اتلاف وقت و دریافت خدمات نامناسب و پرهزینه را به وجود میآورد. ازدحام و تراکم جمعیت، مشکلات حملونقل و ترافیک شهری همراه با اتلاف منابع و آلودگیهای زیستمحیطی، منشاء یافتن چارهای برای کاهش معضلات کلانشهرها شده است. به عنوان مثال، طبق بررسیهای انجام شده، هفتاد درصد سفرهای درون شهری، برای کسب اطلاعات و تنها سی درصد آنها برای دسترسی به کالا و خدمات است. با در نظر گرفتن میلیونها سفر درونشهری و مصرف بیرویۀ منابع، میتوان به نقش مهم فناوری اطلاعات و ارتباطات در کاهش معضلات شهری پی برد؛ چرا که اگر ارتباطات و تأمین اطلاعات و خدمات مورد نیاز شهروندان به نحوی کارآمد و بهنگام صورت گیرد، از ترافیک شهری و پیامدهای نامطلوب آن کاسته خواهند شد. ]1[
طبیعتاً متولّی اصلی برنامهریزی و مدیریت پروژههای توسعۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات در شهرها، نهادهای مدیریت شهری و شهرداریها هستند. به همین سبب امروزه، تحقیق و توسعه در حوزۀ مدیریت شهری جهت شناسایی فرصتهای بهرهگیری از مزایای فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشف راهکارهای بهبود کارایی و اثربخشی فرایندهای مدیریت شهری و همچنین توسعۀ خدماترسانی و پاسخگویی به نیازهای شهروندان، از جمله اهدافی هستند که امروزه تحقق آنها در مدیریت شهری الکترونیکی جستجو میگردد.
با توجه به نقش کلیدی فناوری اطلاعات و ارتباطات در راستای تحقق آرمانهای مدیریت شهری، امروزه توسعۀ این فناوری و مزایای متعدد آن در عرصۀ خدماترسانی شهرداریها، در کانون توجه نهادهای مدیریت شهری قرار گرفته است. بدین ترتیب میتوان، اهمیت توسعۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام مدیریت شهری و نیاز به برنامهریزی جامع و راهبردی در این راستا را به روشنی دریافت.
2- مروری بر مبانی نظری و ادبیات تحقیق
2-1- ابعاد و مزایای توسعۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام مدیریت شهری
اهمیت اطلاعات و ارتباطات، به عنوان یکی از ارکان اساسی زندگی در جوامع شهری امروز، در قالب دو مقولۀ عمده مطرح میگردد:
• اطلاعرسانی شهری: دسترسی شهروندان به اطلاعات مورد نیاز
• ارتباطات شهری: ارتباط میان شهروندان و سازمانهای ارائهدهندۀ مایحتاج و خدمات شهری
دسترسی به موارد فوق به طریقی آسان، سریع و ارزان، از ضرورتهای زندگی در شهرهای امروزی میباشد. صرفنظر از دامنۀ وسیع قابلیتها و مزایای فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی در بخشهای مختلف زندگی بشری، دسترسی سریع به اطلاعات و انجام امور، بدون در نظر گرفتن فواصل جغرافیایی و زمانی، از محوریترین دستاوردهای آن است.
هماکنون در بسیاری از شهرهای توسعهیافتۀ جهان، همزمان با ایجاد زیرساختهای عمران شهری، نسبت به گسترش و ارتقای دو مقولۀ اطلاعرسانی و ارتباطات شهری اقدام شده و امروزه نتایج آن را به شکل استقرار شهرهای الکترونیک و مجازی مشاهده مینماییم، که ضمن صرفهجویی در مصرف منابع شهری، امکان دسترسی سریع و آسان شهروندان به اطلاعات و خدمات را در خانه یا محل کار فراهم ساخته و از این طریق بسیاری از معضلات جاری و مسائل مبتلابه کلانشهرها، کاهش یافته است.
توسعۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات شهری، مزایای متعددی را در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، برای شهروندان و متولّیان مدیریت شهری به دنبال خواهد داشت. فناوری اطلاعات و ارتباطات میتواند با زمینهسازی و تسهیل مشارکت شهروندان، موجبات اثربخشی و کارایی برنامههای شهری و افزایش مقبولیت اجتماعی طرحهای توسعۀ شهری را فراهم سازد. بدین ترتیب که مدیران میتوانند به صورت تعاملی و پیوسته از نیازها، پیشنهادات، نقطهنظرات و آرای شهروندان مطلع شده و در تصمیمسازیهای مدیریتی و ادارۀ شهر از آنها استفاده کنند. علاوه بر موارد فوق، آگاهی شهروندان از حقوق و مسئولیتهای متقابل شهروندی، در کنار امکان پیگیری مستمر مطالبات و نیازهای شهری، منجر به ایجاد شفافیت شده و از این طریق فساد اداری ریشهکن خواهد شد.
بنابراین توسعۀ کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام مدیریت شهری، دارای دامنۀ وسیعی از عملکردها و قابلیتهایی است که با حصول مزایای عمدۀ ذیل، به بهرهوری مدیریت شهری، تحقق شعار شهروندمداری و رضایت شهروندان میانجامد:
• فراهم نمودن زمینۀ نوآوری و افزایش تنوع و گسترش دامنۀ فرایندهای شهری
• بهبود کیفیت خدماترسانی به شهروندان از طریق افزایش سرعت، دقت، اطمینان و سهولت دسترسی به اطلاعات و خدمات
• کاهش معضلات کلانشهرها در زمینۀ تردد و ترافیک شهری و تبعات نامطلوب آن بر محیطزیست شهری
• اصلاح الگوی مصرف و مدیریت بهینۀ منابع گوناگون (اقتصادی، انسانی، سرمایههای فرهنگی- اجتماعی، زمان، انرژی و …)
• توسعۀ فرهنگ شهروندی و ارتقای سطح آگاهی جامعۀ شهروندان از حقوق و مسئولیتهای متقابل زندگی شهری
• تسهیل مشارکت شهروندان در فرایندهای تصمیمسازی و در پی آن شفافسازی، کاهش فساد اداری و برقراری عدالت اجتماعی
2-2- مدلهای مدیریت و برنامهریزی استراتژیک فاوا
لازمۀ مدیریت موفق پروژههای فناوری اطلاعات و ارتباطات، تبعیت و بهرهگیری از الگوهای مدیریت و برنامهریزی استراتژیک است ]3[. ظهور مفهوم برنامهریزی استراتژیک، از پیامدهای تفکر سیستمی است. این شیوۀ برنامهریزی، با استفاده از دیدگاه برنامهریزی سیستمها و تئوریهای مدیریت و تصمیمگیری سازمانی شکل گرفت. الگوی برنامهریزی استراتژیک، ابتدا در بخش خصوصی و سپس در برنامهریزیهای بخش عمومی مورد استقبال قرار گرفت. نظریههای برنامهریزی استراتژیک، در مسیر تکامل خود، به سمت برنامهریزی فرایندی، تصمیمسازی، برنامهریزی محلّی و مشارکتی و تلفیق برنامهریزی و اجرا، حرکت نموده است. ]4[
«برایسون» برنامهریزی استراتژیک را کوششی منظم برای اتخاذ تصمیمها و فعّالیتهای اساسی شکلدهنده و جهتدهندۀ فعّالیتهای سازمانی در محدودۀ قانونی، تعریف میکند. این در حالیست که دانشمندان دیگری از جمله «بنونیست»، «هریس» و «دیسومین» و «مورگان»، برنامهریزی استراتژیک را برنامۀ درک و افراز فعّالیتها، با حفظ پیوستگی آنها و با فرض منابع یکسان برای جهتدهی و دستیافتن به اهداف سازمان میدانند. چندین صاحبنظر دیگر از جمله «چارنی»، «کرالینگر» و «استینر»، برنامهریزی استراتژیک را فرمولهکردن اهداف بلندمدت سازمانی و انتخاب استراتژی برای دستیافتن به این اهداف، تعریف کردهاند. ]5[
در منابع نظری مختلف، روشهای برنامهریزی گوناگون و ابزارهای متنوعی برای برنامهریزی فناوری اطلاعات و ارتباطات، معرفی شدهاند. میتوان گفت که به طور کلّی یک روش عمومی برای برنامهریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و ارتباطات در تمامی شرایط و مجموعهها وجود ندارد ]8[، بلکه باید هر روش را متناسب با اهداف و شرایط استراتژیک خاص یک مجموعه، بومیسازی نمود.
جهت دانلود متن کامل مقاله اینجا کلیک نمایید