بکارگیری فرایند
تحلیل شبکه ای (ANP) در انتخاب استراتژی رقابتی بازاریابی
چکیده:
انتخاب استراتژی
مناسب، کاری پیچیده و حتی مخاطره آمیز است،
زیرا هر استراتژی، سازمان را به محیط رقابتی خاصی هدایت میکند و چگونگی برنامهریزی مدیران را برای تطبیق نقاط قوت و ضعفهای سازمانی با فرصتها و
تهدیدات محیطی معین میسازد. همواره انتخاب مهمترین و کلیدیترین استراتژیها که
ارزش تخصیص منابع را داشته باشد، چالش اصلی مدیران است.
هدف پژوهش حاضر انتخاب استراتژی رقابتی بازاریابی از بین سه استراتژی تمایز،
تمرکز و رهبری در کاهش هزینه برای شرکت آذرباتری ارومیه بوده و به شیوه توصیفی انجام شده است. در این پژوهش ابتدا به کمک رویکرد مبتنی
بر منبع (RBV)، پنج معیار تصمیمگیری شرکت آذرباتری شامل قابلیتهای مدیریتی، قابلیتهای ارتباط با مشتری، قابلیتهای
نوآوری در بازار، داراییهای منابع انسانی و داراییهای اعتباری شناخته شدند. سپس
اقدام به توزیع پرسشنامه در شرکت آذرباتری گردید و دادههای جمع آوری شده با
استفاده از نرم افزار Super
Decision و فرآیند تحلیل
شبکهای (ANP) تجزیه و تحلیل و استراتژیهای رقابتی
بازاریابی (استراتژی تمایز، تمرکز و رهبری در کاهش هزینه) اولویتبندی شدند. نتایج حاکی از آن بود که استراتژی
رهبری در کاهش هزینه بالاترین اولویت را داراست، و این استراتژی بعنوان استراتژی
رقابتی بازاریابی برای شرکت آذرباتری انتخاب گردید.
واژههای کلیدی: استراتژی رقابتی بازاریابی، تصمیمگیری چند معیاره، فرایند تحلیل شبکهای، رویکرد مبتنی بر منبع، شرکت آذر
باتری ارومیه
1- مقدمه
امروزه رشد و رقابت روزافزون شرکتها آنان برای داشتن
سهم بیشتری از بازار، باعث ایجاد فضایی بسیار سخت برای تصمیمگیری مدیران شده است.
در چنین فضایی یک اشتباه یا یک تصمیم نادرست مدیران این شرکتها ممکن است به شکست
دائم شان منجر شود. داشتن استراتژی رقابتی اجتناب ناپذیر است، استراتژیهای رقابتی
در واقع جهت دهی برایند عملکرد مدیران را برای شکست رقیبان قدرتمند در بازار
نمایان می سازند [6]. اگر شرکتی بخواهد
موفق شود باید نسبت به شرکتهای رقیب ارزش بیشتری به مشتری عرضه کند و او را بیشتر
ارضا نماید، این شرکتها باید کالا و خدمات خود را به گونهای عرضه کنند که از
دیدگاه مصرف کننده به مراتب بیش از کالاها و خدمات شرکتهای رقیب موجب رضایت شود [4].
هیچ استراتژی بازاریابی منحصر به فردی نمی تواند برای همه
شرکتها مناسب ترین استراتژی باشد. هر شرکتی در مقایسه با شرکتهای رقیب باید به اندازه، بزرگی و جایگاهی که در صنعت دارد توجه کند. شرکتهای بزرگ که در صنعت پیشرو هستند یا از جایگاه بالاتری
برخوردارند، می توانند از استراتژی خاصی استفاده کنند، در حالی که شرکتهای
کوچکتر، از نظر مالی، از عهده چنین کاری بر نمی آیند. ولی تنها بزرگ بودن شرکت
کافی نیست. بسیاری از استراتژیها برای شرکتهای بزرگ مفید واقع می شوند، ولی برخی
از استراتژیها هم موجب زیان و نابودی شرکت می گردند [12].
از آنجا که هیچ سازمانی نمیتواند منابع نامحدود داشته
باشد، استراتژیستها باید در این مورد که کدامیک از استراتژیها میتواند بیشترین
منفعت را به سازمان برسانند، تصمیمگیری نمایند. تصمیماتی که در زمینه تدوین
استراتژیها گرفته میشود سازمان را متعهد میسازد که برای یک دوره بلند مدت
محصولاتی خاص تولید نماید، در بازارهای خاصی به فعالیت بپردازد و سرانجام از منابع
و فناوریهای شناختهشدهای استفاده کند [8]. انتخاب استراتژی
مناسب کاری پیچیده و حتی مخاطره آمیز است، زیرا هر استراتژی، سازمان را به محیط
رقابتی خاصی هدایت میکند و چگونگی برنامهریزی مدیران را برای تطبیق نقاط قوت و
ضعفهای سازمانی با فرصتها و تهدیدات محیطی معین میسازد. همواره انتخاب مهمترین
و کلیدی ترین استراتژیها (با در نظر گرفتن محدودیت منابع سازمانی و هزینهبر بودن
استراتژیها) که ارزش تخصیص منابع را داشته باشد، چالش اصلی مدیران است [3]. همانگونه که بیان شد به علت محدود بودن منابع سازمانی و فضای رقابتی شدید بین
شرکتها، هیچ مؤسسهای نمیتواند بدون استفاده از استراتژی مناسب به اهداف خود دست
یابد و انتخاب یک استراتژی مناسب یک مسئله مهم برای سازمانها می باشد .باتوجه به
محیط متحول و در حال تغییر فقط داشتن یک استراتژی مناسب میتواند به بنگاه در
تداوم حیات و کسب مزیت رقابتی کمک کند. شرکت آذر باتری به عنوان تولید کننده انواع
باتری برای خوروهای سبک و سنگین از این قاعده مستثنا نبوده و در راستای تثبیت و
بهبود موقعیت رقابتی خویش درصدد تدوین استراتژی رقابتی بازاریابی برآمده است، که
فرایند اجرای آن، موضوع مقاله حاضر را در بر میگیرد. و در این پژوهش دو سؤال مطرح
گردید که عبارتند از: 1- معیارهای تصمیمگیری شرکت آذرباتری در انتخاب استراتژی
رقابتی بازاریابی کدامند؟ 2- استراتژی رقابتی بازاریابی برای شرکت آذرباتری چیست؟
همان طور که عنوان شد برای پاسخ به این سوالات از رویکرد مبتنی بر منبع و فرایند
تحلیل شبکهای استفاده شده است. در مورد موضوع انتخاب استراتژی پژوهش های متعددی
انجام شده است. در واقع اکثر پژوهشها در خصوص
انتخاب استراتژیها با استفاده از روش سلسله مراتبی انجام گرفته است و پژوهشهایی
که در آنها از فرایند تحلیل شبکه ای استفاده شده بیشتر در ضمینۀ برنامه ریزی
استراتژیک بوده و موضوع این تحقیق که ارائه روشی برای انتخاب استراتژی بازاریابی
با استفاده از فرایند تحلیل شبکهای است به نوبه خود استفاده از یک ابزار جدید جهت
انتخاب استراتژی بازاریابی برای یک شرکت خصوصی تولیدی می باشد. در ذیل تعدادی از این پژوهشها ارائه شده است.
در سال 2010، پرسین مدل تحلیل شبکهای را در انتخاب استراتژیهای
مدیریت دانش مورد استفاده قرار داد [19]. چن تسای لین و
همکارانش در سال 2010 پژوهشی را
با عنوان" رویکرد فرایند تحلیلی شبکه برای انتخاب استراتژیهای بازاریابی در
تایوان: راه اندازی هتلهای توریستی" به انجام رساندن [17].
آلای
بیوگل و همکارانش، پژوهشی را با عنوان" سنجش معیارها و طرح
ریزی 4p در بازاریابی با استفاده
از فرایند تحلیلی شبکهای" در سال 2012 به انجام رساندن [14] و در سال 2012،گورنر به
مقایسه کاربرد روش ANP و AHP را در تصمیمگیری
استراتژیک برای یک شرکت تولیدی پرداخت [16].
عبدولوند و نجف
زاده در سال 1389 روش ANP را در انتخاب
استراتژی انطباق/ استاندارد برای شرکتهای بین المللی ایران بکار بردند [11]. سعید صحت و عیسی پریزادی پژوهشی را در سال 1389 با عنوان " به
کارگیری تکنیک فرایند تحلیل شبکهای در تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید (مطالعه
موردی شرکت سهامی بیمه ایران)" ارائه نمودند [10]. بهروز دری و احسان حمزه ای در سال
1389 پژوهشی را به نام "تعیین استراتژی پاسخ به ریسک در مدیریت ریسک به وسیله
تکنیک ANP(مطالعه
موردی: پروژه توسعۀ میدان نفتی آزادگان شمال)" انجام دادند [7]. در سال 1391، ایمان مهدوی
پژوهشی با عنوان"تصمیمگیری استراتژیک: بکارگیری فرایند تحلیل
شبکهای (ANP) در تصمیمگیری پیچیده و انتخاب مناسبترین استراتژی ( مطالعه
موردی: استراتژیهای جاری شرکت مگا)" به انجام رساند [13].
2-
جامعه آماری و تعداد نمونه
جامعه
آماری این پژوهش را کلیه مدیران و کارشناسان ارشد شرکت آذرباتری، که بالغ بر 15
نفر می باشند، تشکیل می دهد. (15 پرسشنامه جهت انجام مقایسات زوجی معیارها تکمیل گردید).
3- اهداف پژوهش
1. شناسایی معیارهای
تصمیم گیری شرکت آذر باتری در انتخاب استراتژی رقابتی بازاریابی
2. انتخاب
استراتژی رقابتی بازاریابی برای شرکت آذر باتری
4- مروری بر ادبیات
موضوع
·
استراتژی رقابتی
بازاریابی:
استراتژیهای رقابتی
بازاریابی مدنظر در این پژوهش استراتژیهای پورتر می باشند.
استراتژیهای رقابتی بازاریابی
پورتر:
مایکل پورتر در سال
1980 چهار خط مشی بازاریابی را پیشنهاد می کند که در این میان یکی از آنها بازنده
است. که شرکتها با توجه به شرایط خود و شرایط بازار یکی از سه استراتژی دیگر را
انتخاب می کنند [12].
1- رهبری در کاهش
هزینه: شرکتی که از این خط مشی پیروی می کند تلاش خواهد کرد هزینه های تولید و
توزیع خود را کاهش دهد و به این طریق قیمت تمام شده آن نسبت به رقبا پایین تر و
دارای مزیت است.
2- تمایز: بر این
اساس که تشابهات در بازار و منابع آن باعث افزایش رقابت در بازار می شود باید به
دنبال تمایز در کالا یا خدمات بود، به علاوه بایوت و هروی در سال 1997 اظهار
داشتند که فشار استراتژی تمایز باعث می شود تا خریداران و علاقه های آنها برای شرکت
در الویت قرار بگیرد که این امر باعث افزایش ارائه خدمات متفاوت در بازار می شود.
3- تمرکز: بر اساس
این استراتژی شرکت به جای اینکه تمام بازار را بعنوان بازار هدف انتخاب کند فقط
قسمتهای کوچکی از آن را انتخاب و فعالیتهای خود را بر آن تمرکز می دهد.
4- میانه روی: شرکتهایی
که از خط مشی مشخصی پیروی نمی کنند، یعنی می خواهند همه استراتژیهای ذکر شده را
با هم و در حد متوسط انجام دهند، این شرکتها به عقیده پورتر محکوم به شکست هستند.
·
رویکرد مبتنی بر
منابع
دیدگاه مبتنی بر
منابع شرکت رویکردی نوینی در مباحث نظری مدیریت استرتژیک است که مبنای تدوین
استراتژیها را منابع، قابلیت ها و شایستگیها محوری سازمان درنظر می گیرد. در این
دیدگاه، اثربخشی منابع در سوق دادن سازمان به سوی موفقیت یکسان نیستند. منابع در
چارچوب زنجیره ارزش، به قابلیت و سپس شایستگی محوری و سرانجام به مزیت رقابتی
تبدیل می شوند. بنابراین در فرایند برنامه ریزی استراتژیک، مسئله اساسی شناسایی
قابلیتهای استراتژیک و نیز عملیاتی کردن و اندازهگیری آنهاست [5].
رویکرد مبتنی بر
منابع، بر منابع داخلی شرکت، به مثابه منابع بالقوه مزیت رقابتی تاکید می ورزد. بررسی
و تجزیه تحلیل محیط خارجی برای کشف فرصتها و تهدیدها، نمی تواند به تنهایی موجب
برتری رقابتی شرکت شود. مدیران استراتژیک باید به درون شرکت نیز توجه کنند تا
بتوانند عوامل استراتژیک داخلی، یعنی توانمدیها و ضعفها را نیز بازشناسند. پیروان
این رویکرد، توانمدیها و منابع شرکت را منبع اصلی مزیت رقابتی بر می شمارند. آنها
استدلال می کنند که استراتژیها باید بر عواملی متمرکز باشند که سازمان در آن
بهترین است [15].
·
تصمیمگیری چند
معیاره
روش
تصمیمگیری چند معیاره شامل یک سری از تکنیکها (از جمله جمع وزنها یا تحلیلهای
همگرایی) است که اجازه می دهد، طیفی از معیارهای وابسته به یک مبحث امتیازدهی و
وزن دهی شده و سپس بوسیله کارشناسان و گروههای ذینفع رتبه بندی شوند [1].
·
روش تحلیل شبکهای
فرایند تحلیل شبکهای، یکی از تکنیکهای
تصمیمگیری چندمعیاره (MCDM) موسوم به فرایند تحلیل سلسله مراتبی یا روش تحلیل سلسله مراتبی
توسعه یافته است که طی آن سلسله مراتب به شبکهها تبدیل شدهاند. در روش تحلیل
سلسله مراتبی، مسائل به چند سطح مختلف تجزیه میشوند و مجموع این سطوح تشکیل یک
سلسله مراتب را میدهد. در این روش، هر یک از عناصر، به عناصر سطح بالاتر وابسته
میباشند. این امر نیز ضعفهای اصلی این روش به شمار میرود [20]. همچنین شمار معیارهای قابل بهرهگیری
در این فرایند تحلیل سلسله مراتبی محدود است و برتری اساسی مدل تحلیل شبکهای بر
این روش این است که فرایند تحلیل شبکهای وابستگی درونی بین معیارها را در نظر می
گیرد ولی فرایند تحلیل سلسله مراتبی این وابستگی را در نظر نمی گیرد [18].