مدیران برنامه

مشاوره پایان نامه و استخراج مقالات مدیریت

مدیران برنامه

مشاوره پایان نامه و استخراج مقالات مدیریت

مدیران برنامه

مشاوره و انجام پایان نامه و استخراج مقالات معتبر مدیریت. انجام پایان نامه به روش فرایند تحلیل شبکه ای(ANP) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)

۳۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرایند تحلیل شبکه ای» ثبت شده است

رویکرد گام به گام روش فرآیند تحلیل شبکه ای


رویکرد گام به گام روش فرآیند تحلیل شبکهای یکی از رویکردهای این روش برای حل مسائل می باشد. این رویکرد با انجام ضرب ماتریسی مساله را حل می کند. رویکرد گام به گام حل مساله را با دو بخش اصلی پیش خواهد برد. در بخش اول معیارهای مساله و در بخش دوم، گزینههای مساله رتبه بندی خواهند شد. این روش دارای 5 مرحله میباشد که با توجه به نتایج مراحل اول و دوم معیارهای مساله رتبهبندی خواهند شد. این رویکرد حل مساله را با تشکیل سوپر ماتریس انجام نمی- دهد بلکه با روش ضرب ماتریسی جواب مناسب مساله را بدست خواهد آورد. در این روش برای تعیین وابستگی درونی بین گزینه ها، تاثیر گزینهها بر یکدیگر بر مبنای هر معیار محاسبه میشود. این روش به پژوهشگر کمک میکند تا کلیه وابستگی-های بین معیارها و گزینهها را برای حل مساله در نظر بگیرد. لازم به ذکر میباشد برای حل این مساله نیاز به نرم افزار خاص نبوده و تنها با ضرب ماتریسها در مراحل مختلف میتوان جواب مناسب را محاسبه کرد. مراحل رویکرد گام به گام بدین صورت می باشد: 


مرحله اول: مقایسه زوجی معیارها با توجه به هدف مساله


هر یک از معیارهایی که برای مقایسه گزینههای مدل مورد استفاده قرار میگیرند دارای اهمیت متفاوتی نسبت به هدف مساله میباشند. در واقع همه معیارها برای هدف مساله وزن یکسانی ندارند. در مرحله اول با مقایسه زوجی معیارها نسبت به هدف، اهمیت هر یک از معیارها نسبت به هدف مساله مشخص میشود. پس از تشکیل ماتریس مقایسه زوجی معیارها نسبت

(W به هدف با محاسبه میانگین هندسی، وزن هر معیار نسبت به هدف مساله محاسبه خواهد شد. 


مرحله دوم: مقایسه زوجی بین معیارها با توجه به هر معیار


در بیشتر موارد، معیارهایی که برای مقایسه گزینهها مورد استفاده قرار میگیرند دارای وابستگی درونی با یکدیگر می باشند. در واقع معیارها بر یکدیگر تاثیر دارند و افزایش یا کاهش هر یک از آنها بی تاثیر بر معیارهای دیگر نمیباشد. در این مرحله اهمیت معیارها با توجه به هر معیار محاسبه میشود. اهمیت معیارها با توجه به وابستگی درونی بین معیارها محاسبه خواهد شد. کلیه معیارها نسبت به هر معیار به طور جداگانه مقایسه شده و وزن معیارها برای هر ماتریس مقایسه زوجی با کمک روش میانگین هندسی محاسبه خواهد شد. در نهایت اوزان بدست آمده برای معیارها که از مقایسات زوجی معیارها نسبت به نشاندهنده ماتریس اوزان معیارها نسبت به معیارها میباشد. W قرار خواهد گرفت. 2 W هر معیار بدست آمده در ماتریس 2 نشاندهنده وزن معیارها نسبت به معیار اول میباشد. W به طور مثال اوزان ستونی 21

W2 = (W٢1,……….,W٢n)

W با توجه به مقایسات انجام گرفته در این دو مرحله می توان ارجحیت معیارها را مشخص کرد، برای اینکار ماتریس 2

با یک ستون و به تعداد معیارها سطر) ضرب ) W (تعداد سطرها و ستونهایش به تعداد معیارها می باشد) را در ماتریس 1

وزن معیار اول W کرده و بر اساس وزن بدست آمده معیارها رتبهبندی خواهند شد. با ضرب سطر اول در ماتریس ستونی 1

محاسبه خواهد شد.

WC = W2 * W1


مرحله سوم: مقایسه زوجی بین گزینه ها با توجه به معیارها

در این مرحله با فرض اینکه وابستگی درونی بین گزینه ها وجود ندارد، با مقایسه زوجی گزینهها نسبت به هر یک از معیارها، وزن هریک از گزینهها برای معیارها، مشخص میشود. گزینه های مدل نسبت به هر معیار مساله دارای اهمیت ویژه- ای می باشد، برای تعیین اهمیت گزینهها نسبت به هر معیار، گزینه ها به طور جداگانه نسبت به هر معیار مقایسه خواهد شد. پس از تشکیل ماتریس مقایسات زوجی گزینهها نسبت به هر معیار، وزن گزینههای هر ماتریس با کمک روش میانگین نشاندهنده وزن گزینه ها نسبت به معیار اول می باشد. W هندسی محاسبه خواهد شد. به طور مثال 31

مرحله چهارم: مقایسه زوجی بین گزینه ها نسبت به گزینه ها

در بعضی مسائل گزینههایی که مورد مقایسه قرار میگیرند دارای وابستگی درونی میباشند. در واقع گزینهها بر یکدیگر تاثیر میگذارند. این تاثیر در انتخاب مناسب گزینهها تاثیر خواهد گذاشت. در این مرحله گزینهها با توجه به هر یک از گزینهها مقایسه خواهند شد. در واقع با توجه به وابستگی درونی بین گزینهها، آنها با یکدیگر مقایسه میشوند. اهمیت گزینهها با توجهبه تاثیر گزینهها بر یکدیگر محاسبه میشوند. در این روش میزان تاثیری که گزینهها بر یکدیگر میگذارند بر اساس تک تکW معیارها سنجیده میشود. در واقع میزان تاثیر گزینهها با توجه به یک معیار مشخص سنجیده میشود. به طور مثال 41 نشاندهنده W نشاندهنده وزن گزینه ها با توجه به وابستگی درونی گزینه ها نسبت به معیار اول می باشد. یا می توان گفت 41

تاثیر گزینهها بر یکدیگر نسبت به معیار اول میباشد. تعیین اهمیت گزینهها با توجه به وابستگی درونی گزینهها بر یکدیگر برای کلیه معیارها انجام خواهد گرفت. سپس برای تعیین ارجحیت گزینهها نسبت به معیارها، ماتریسهای مقایسات زوجی گزینهها نسبت به گزینهها نرمالیزه شده و در ماتریس ستونی مقایسات زوجی گزینهها نسبت به معیارها که در مرحله قبلی محاسبه شد ضرب میشود. این کار برای ماتریس مقایسات زوجی ) W ماتریس نرمالیزه شده 41 WA کلیه معیارها انجام خواهد گرفت. به طور مثال برای محاسبه 1 وزن گزینه ها نسبت به معیار اول) ضرب کرده ) W گزینه ها نسبت به گزینه ها با توجه به معیار اول) را در ماتریس ستونی 31 تا اهمیت نهایی گزینهها نسبت به معیارها محاسبه خواهد شد. اینکار برای کلیه معیارها انجام خواهد گرفت و با توجه به نتایج ماتریسی است که به تعداد گزینه ها،سطر و به تعداد معیارها، ستون WA) . تشکیل خواهد یافت WA بدست آمده ماتریس

WA1 = W41*W31

WA2 = W42*W32

WAm = W4m * W3n

WA = (WA1 ,……………WAm)



مرحله پنجم: تعیین ارجحیت گزینه ها ارجحیت گزینه ها با توجه به روش WC در WA در مرحله آخر گزینههای مساله رتبهبندی خواهند شد. با ضرب ماتریس در (WA) بدست خواهد آمد. برای تعیین ارجحیت گزینه ها در این رویکرد ماتریس اهمیت گزینهها نسبت به معیارها ANP ضرب خواهد شد و با توجه به وزن بدست آمده برای گزینهها، ارجحیت آنها مشخص خواهد (WC) ماتریس وزن معیارها شد.

WANP = WA * WC


  دانلود متن کامل 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۴۳
حسن خوبیاری

AHP and ANP as Particular Cases of Markov Chains


Abstract: The models and methods of AHP/ANP analysis are considered. It is shown that AHP/ANP models are the particular cases of finite Markov chains, i.e. discrete random processes with Markov property. Applying models, methods and algorithms of Markov chains theory will stimulate the progress in researches on multicriteria decision making problems and its application in various spheres and particularly in investment planning and management. A new approach to sensitivity analysis in intervals of uncertainty of data is proposed.

 Keywords: Analytic Hierarchy Process, Analytic Network Process, Markov Chains, Sensitivity Analysis


1. INTRODUCTION


 AHP and ANP (Saaty T.L., 1980, Saaty T.L. and Vargas L. G. 1996, Saaty T. L. and Özdemir, M. S. 2005) are well known as multicriteria decision making methods that can help general decision operation by decomposing a complicated problem into a multilevel hierarchical structure of objective, criteria and alternatives. AHP and ANP are very effective when subjectivity exists and it is very suitable to solve problems where the decision criteria can be organized in logical schemes described by a direct graph, composed by a user. One can see three main parts in these techniques: 1) determination of relative priorities from discrete or continuous paired comparisons, 2) a logical schema (hierarchy or network) – directed graph (set of nodes connected by arcs) – for synthesizing the numerical weights or absolute priorities for each element (node of schema) taking in account all the data and 3) check and control on the consistency of the judgments for all elements of logical schema. A digraph of AHP is considered as a stratified schema which describes the logic of decision of the problem (its model), proposed by researcher. The choice of schema is constrained by definite rules: 1) a hierarchy must contain K+1 levels (sets of elements), k = 0,1,…, K, 2) only one node-top at 0-level (decision goal), 3) the actors, criteria, sub-criteria, … occupy levels k = 1,…, K-1, 4) the alternatives are situated on K-level, 5) each element of the schema, except for the top one, is subordinate to one or more other elements of precedent level and 6) each element of the schema must be connected by a path with at least one node-alternative. The loops and connections between the elements of one level are disallowed. Many decisions problems cannot be structured hierarchically because they involve the interaction and dependence of higher level elements in a hierarchy on lower level elements (Saaty T. L. and Özdemir, M. S. 2005). ANP is not constrained by strict rules of hierarchy. Its schema isn’t stratified, the arcs may connect the elements of one or different levels in unordered way. Here below we propose to consider AHP/ANP model as a particular case of finite-state Markov chains with discrete time (Kemeny J.G. and Snell J.L. 1960), determined by AHP/ANP digraph with the priorities on it’s arcs interpreted as the probabilities of transition between the Markov chain states (nodes of digraph). 2. AHP AS A NON-HOMOGENEOUS MARKOV CHAIN The transition probabilities (as AHP relative priorities of elements of next level) are depending only on the process state at moment t (number of level) and not on the way by which the process has attained this state. So Markov propriety is accomplished by the procedure of constructing the AHP model. The matrices At = ||aij(t)||, iSt , jSt+1 of AHP relative priorities (interpreted here as transition probabilities) are rectangular stochastic ntnt+1-matrices where nt is quantity of elements on t-level, t = 0, 1,…, K-1, K. In initial moment t = 0 the Markov process is in the state i = 0, S0 = {0}, with probability 0 = 1. In the next moment t = 1 the process occupy the states from S1 = {1,2,…,n1} with probabilities 1 = 0A0 = (0a01, 0a02,…, 0a0n1) = {a01, a02,…, a0n1}, etc. If t is nt-vector-row then the probability distribution of states on t+1-level is equal to The vector K determines the final probabilities (absolute priorities) of alternatives. It is easy to see identity of (1) to the main relationship of AHP.


download full text

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۵ ، ۱۴:۲۵
حسن خوبیاری

ارزیابی استراتژیک تامین کنندگان وابسته با استفاده فرایند تصمیم گیری چند شاخصه ترکیبی

 

چکیده

امروزه مقوله تامین استراتژیک به عنوان یکی از مباحث مهم در میان سازمان های تولیدی و صنعتی مورد توجه قرار گرفته است و برای برقراری ارتباطات بلند مدت و بهبود زیربنای تامین مواد اولیه به کار می رود. از آنجا که انتخاب تامین کنندگان مناسب برای سازمان یک مسئله ی تصمیم گیری چند معیاره است و شامل معیارهای ملموس و غیر ملموس می باشد این مقاله درصدد است تا یک چارچوب تحلیلی برای ارزیابی و اولویت بندی استراتژیک تامین­کنندگان وابسته (تامین­کنندگان ورودی های استراتژیک برای سازمان) با استفاده از روش ترکیبی ANP-LA ارائه نماید. این رویکرد یکپارچه روابط بین معیارهای مورد نظر را برای انتخاب استراتژیک تامین­کنندگان وابسته مورد بررسی قرار میدهد و در انتها نتایج حاصل از این تحقیق با یک مثال کاربردی بیان می شود.

کلمات کلیدی

تامین استراتژیک، شراکت استراتژیک، تامین­کنندگان وابسته، فرآیند تحلیل شبکه [1](ANP)، روش تخصیص خطی [2](LA)

 

 

  مقدمه

امروزه تعدد و تنوع زیاد بین قطعات مورد نیاز برای ساخت محصولات مدرن به قدری زیاد شده است که مسئله ی تامین و خرید این قطعات و مواد اولیه و همچنین مدیریت تامین کنندگان این مواد برای سازمان ها به عنوان یک چالش بزرگ تبدیل شده است. با وجود پدیده جهانی شدن و از بین رفتن موانع تجاری و اقتصادی بین مناطق مختلف جغرافیایی امروزه سازمان ها در انجام فعالیت های اقتصادی و صنعتی خود مشتری محوری را سرلوحه ی کار خود قرار داده اند و به تبع آن وجود تامین کنندگان مناسب برای این سازمان ها یک نیاز اساسی به شمار می آید. بنابراین در این میان مدیریت روابط تامین کنندگان(SRM) اهمیت بالایی پیدا کرده است.

 مدیریت تامین در سطح جهانی، فرایند خرید را نیز در بر می گیرد، اما بیشتر روی عوامل استراتژیک تمرکز دارد]2 [.امروزه بیشتر شرکتهای صنعتی بزرگ بیش از نیمی از منافع مالیشان را برروی خرید مواد اولیه و قطعات مورد نیاز سرمایه گذاری کرده و این سهم سرمایه گذاری سازمان ها را به سمت کوچک سازی و توجه بیشتر به منبع یابی بیرونی سوق داده است]3 [. از طرفی به منظور کسب مزایای رقابتی، سازمان­ها می­بایست موفقیت­ها و قابلیت­های درون سازمانی خود را از طریق انتخاب تامین کنندگان مناسب بهبود بخشند. انتخاب تامین کنندگان شایسته به عنوان یک مسئله مهم در مدیریت سازمان­های تجاری مدرن مطرح می­باشد]4[.

دکتر مهدی غضنفری]3 [، در مقاله ای تحت عنوان؛ (مدیریت استراتژیک تامین کنندگان)، پس از معرفی مدل های مطرح در زمینه مدیریت تامین کنندگان و تحلیل و مقایسه آنها، به معرفی شراکت های استراتژیک و رده بندی استراتژیک تامین کنندگان پرداخته است. در این تحقیق این چنین بیان شده است که تمامی اقلامی که در یک سازمان مورد نیاز هستند، از یک درجه ی اهمیت برخوردار نیستند، بلکه نسبت به اهمیت شان به گروه ها و طبقات مختلفی تقسیم می شوند. شناخت اهمیت و اولویت اقلام جهت تامین به موقع آنها ضروری می باشد.

 امروزه دیگر سیستم تولید انبوه، به شکل خالص خود در هیچ جای دنیا وجود نداشته و به علت رقابت فشرده و تحولات فناوری، سیستم های تامین تغییر کرده است. بررسی ها نشان می دهد که در تولید انبوه گرایش به سمت تک منبعی شدن وجود داشته و به طور متوسط تعداد تامین کنندگان کاهش یافته است]1[. در یک تقسیم بندی کلی، ورودی های هر سازمان را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد:

·         ورودی های ضروری اما غیر استراتژیک[i]

·         ورودی های استراتژیک[ii]

ورودی های استراتژیک به ورودی های با ارزش بالایی اطلاق می شوند که شایستگی های پایه ای شرکت خریدار را رقم زده و در متنوع سازی محصولات آن شرکت نقش بالقوه ای ایفا می کنند. در مقابل ورودی های ضروری اما غیر استراتژیک، به ورودی هایی اطلاق می شوند که مشخصه ی مهمی در خلق تمایز در محصولات نهایی خریدار به شمار نمی روند]3 [.

در این مقاله سعی بر این است که با توجه به جایگاه و نقش مهم کالاها و ورودی های استراتژیک در ایجاد مزیت رقابتی  برای یک سازمان تولیدی، یک چارچوب تحلیلی به منظور ارزیابی و اولویت بندی تامین کنندگان این کالاها (تامین کنندگان وابسته) بر پایه ی روش ترکیبی ANP-LA ارائه گردد. از آنجا که تعدد وتنوع معیارهایی که برای انتخاب تامین کنندگان در نظر گرفته می شود با سطح ارتباط میان تامین کنندگان و خریداران ارتباط مستقیم دارد. بنابراین ،هر چه روابط گسترده تر باشد، عوامل بیشتر و پیچیده تری در انتخاب تامین کنندگان تاثیر می گذارد]1[.

تا کنون تحقیقات زیادی در زمینه ارزیابی و اولویت بندی تامین کنندگان صورت گرفته است و تعدادی از محققان در مطالعات خود شاخص ها و معیارهای مختلفی را برای این ارزیابی ها مورد استفاده قرار داده اند. دسته ای از تحقیقات انجام شده تمرکز خود را بر روی شناسایی معیارها و ارزیابی درجه اهمیت آنها بصورت جداگانه قرار داده اند و دسته ای دیگر نیز شناسایی و اولویت­بندی تامین کنندگان را با بکارگیری روش­های خاص از قبیل تحلیل بر پایه: سیستم­های پشتیبانی تصمیم [5,6]،  برنامه­ریزی ریاضی [8,10,11]، فرایند تحلیل سلسله مراتبی [5,9] (­AHP)، تحلیل پوششی داده­ها [5,7,10] و مدل­های آماری  [5]انجام داده­اند.

 هر کدام از روش­های فوق رفتار معیار­های انتخاب و همچنین گزینه­ها (تامین کنندگان) را به صورت مستقل در نظر گرفته­اند. به عبارت دیگر هیچ گونه رابطه و وابستگی بین معیار­ها یا گزینه­ها وجود ندارد. اما در فضای واقعی کسب و کار، وجود روابط بین معیار­ها یا گزینه­ها از اهمیت بالایی برخوردار است]4[. از این رو با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) می­توان روابط بین معیار­ها یا گزینه­ها را مورد بررسی قرار داد]2 [. روش پیشنهادی در این تحقیق نتیجه ترکیب کردن فرایند تحلیل شبکه (ANP) با روش (Linear Assignment) برای ارزیابی استراتژیک تامین کنندگان وابسته و انتخاب مناسب ترین آنها می­باشد. .

مبانی نظری تحقیق

ارزیابی استراتژیک تامین کنندگان

امروزه تامین کنندگان و مشتریان به عنوان رقبای یک سازمان شناخته نمی شوند بلکه آنها اعضایی از یک مجموعه اصلی با نام زنجیره تامین می باشند که هدف هر یک حداکثر کردن سود و افزایش بهره وری کل زنجیره می باشد[12].

انتخاب تامین کنندگان به عنوان یکی از مفاهیم استراتژیک در مدیریت زنجیره تامین مطرح بوده و یکی از اساسی ترین مسولیت های مدیریت به شمار می رود از آنجاییکه که عملکرد تامین کنندگان اثر اساسی را برروی موفقیت و یا شکست یک زنجیره دارد لذا هم اکنون انتخاب تامین کننده به عنوان یک وظیفه استراتژیک شناخته می شود[13].

 شراکت های استراتژیک

شراکت استراتژیک میان سازمان خریدار و تامین کننده زمانی ضروری به نظر می رسد که سازمان تامین کننده، ورودی های استراتژیک برای سازمان خریدار فراهم می کند.عموما چنین ورودی های جزء قطعات استاندارد صنعتی نبوده و با قرار گرفتن در کنار سایر اجزاء در محصول نهایی است که منافعشان به چشم می آید]3[.

به واسطه منافع بالقوه خرید سفارشی( به عنوان مثال، کیفیت بالاتر و تنوع محصول)، تامین ورودی های استراتژیک، سطح بالایی از هماهنگی میان خریدار و تامین کننده را می طلبند. بنابراین، شراکت استراتژیک، نیازمند دخالت طرفین شراکت در عملیات متقابل است.

با توجه به توضیحات فوق واضح است که سازمان تامین کننده باید به منظور هماهنگ شدن با سازمان خریدار و تامین اجزای سفارش شده، سرمایه گذاری های عمده ای در خصوص رابطه فی مابین به عمل آورد. این سرمایه گذاری می تواند در مواردی نظیر تجهیزات و ماشین آلات خاص، پرسنل خاص و فرآیندهای پیوسته تولید انجام شود.

به واسطه دخالت های عملیاتی و نیز سرمایه گذاری های ویژه در خصوص رابطه فی مابین، مرزهای سازمانی میان خریدار و تامین کننده یکی پس از دیگری از میان برداشته شده و سرنوشت طرفین به یکدیگر گره خواهد خورد ]3[. معمولا برقرای شراکت استراتژیک بیشتر در موارد زیر ضروری تلقی می شود:

·         در صنایع محصولات ترکیبی، جایی که تقاضاهای پیچیده و متنوع، ارزش هماهنگی های بین شراکتی را افزایش می دهد.

·         در طول یک توسعه بلند مدت اقتصادی، زمانی که کمبود منابع شایع باشد.

·         زمانی که ایجاد ارزش در بلند مدت( به عنوان مثال، کیفیت و تکنولوژی) هدف قرار گیرد.

 تامین کنندگان وابسته

امروزه سازمان ها به منظور مدیریت نمودن صحیح تامین کنندگان خود  آنها را به دو گروه تقسیم می کنند گرو ه اول تامین کنندگانی هستند که قطعات ضروری اما غیر استراتژیک را تامین کرده و گروه دوم شامل تامین­کنندگانی است که قطعات استراتژیک را تامین می کنند در اصطلاح حرفه ای به تامین کنندگان گروه اول تامین  کنندگان مستقل و به تامین کنندگان گروه دوم تامین کنندگان وابسته می گویند]3[.

تامین کنندگان وابسته، شامل آن دسته از تامین کنندگانی است که به واسطه سطح مصرف قطعه تامینی و سطح وابستگی متقابل موجود میان آنها و سازمان خریدار مورد نظر مجبورند به طور نزدیک و تنگاتنگی با سازمان مذکور هماهنگی کنند]3[.

نکته ای که در اینجا جالب توجه می باشد اینست که هر تامین کننده ای نمی تواند به عضویت این گروه از تامین کنندگان درآید. این امر در درجه اول از آنجا ناشی می شود که اغلب ماهیت اطلاعات تبادلی میان سازمان و تامین کنندگان وابسته اختصاصی و محرمانه بوده  و سازمان نیاز دارد که به طور نزدیکی با چنین تامین کنندگانی هماهنگ شود. به طور کلی غالبا مساعدت های ویژه سازمان خریدار به تامین کنندگان وابسته اش تعلق گرفته و باقی تامین کنندگان مجبورند که همراستا با فعالیت های سازمان خریداربه کارشان ادامه داده و  یا حداقل به هر طریقی شایستگی ها و انگیزه مشارکتشان را برای مراجع ذی صلاح سازمان خریدار به اثبات برسانند تا لااقل در آینده بتوانند با جلب نظر مسئولان سازمان مذکور در قالب تامین کنندگان وابسته قرار گیرند و نهایت اینکه با بکارگیری چنین الگویی منافع ارزیابی و اولویت بندی تامین کنندگان قابل رویت است و از سوی دیگر برای بهینه سازی استراتژیک هر سازمانی، این دو گروه از تامین کنندگان باید به گونه ای متفاوت تحت مدیریت واقع شوند]3[.

 چارچوب مفهومی تحقیق

چارچوب مفهومی تحقیق حاضر به صورت یک فرآیند ترکیبی از روش های تصمیم گیری می باشد. دلایل انتخاب روش ترکیبی فرآیند تحلیل شبکه (ANP) و روش تخصیص خطی (Linear Assignment)  به شرح زیر می باشد:

·     در فضای واقعی کسب و کار، وجود روابط بین معیار­ها با یکدیگراز اهمیت بالایی برخوردار است. از این رو با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) می­توان روابط بین معیار­ها یا گزینه­ها را مورد بررسی قرار داد و تاثیر این روابط را در محاسبه اوزان نهایی مشاهده نمود.

·     به علت تعدد معیار­ها و همچنین امکان افزایش گزینه­های مورد نظرسازمان( تامین کنندگان)، ادامه کار با فرایند تحلیل شبکه(ANP) باعث افزایش مقایسات زوجی می­شود.که این امر باعث پیچیدگی ، زمان بر بودن و پایین آمدن دقت در محاسبات می­گردد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۴۳
حسن خوبیاری

کاربرد فرایند تحلیل شبکه ای در اولویت بندی ساختگاه های پرورش میگو


چکیده 


مطالعه حاضر تلاشی در جهت بررسی شدت آسیب پذیری از سیل در ساختگاههای پیشنهادی برای احداث شبکههای پروش میگو در سواحل جنوبی کشور و تعیین اولویت بندی آنها از این حیث میباشد. در این راستا از روش فرایند تحلیل شبکها ی بهره جسته شد. ANP به منظور اصلاح روش AHP و بر اساس تکنیک سوپر ماتریسها ارایه گردیده است. این روش قادر است برای مسایل پیچیده با ساختار غیر ردهای به کار رود و از مزایای عمده آن امکان در نظر گرفتن ارتباط متقابل سطوح مختلف تصمیم نسبت به هم و همچنین ارتباط داخلی معیارهای تصمیم در یک سطح میباشد. بنابراین در این مطالعه علاوه بر بررسی تاثیر پذیری سایتها از عوامل دخیل در سیلگیری، تغییرات و اهمیت نسبی عوامل ذکر شده بر اساس سایتها نیز به طور جداگانه مد نظر قرار میگیرد. که عملاً در روشهای مرسوم تصمیم گیری از جمله AHP نادیده گرفته میشود و بر این اساس اولویت بندی گزینهها صورت میگیرد. کلمات کلیدی: فرایند تحلیل شـبکه ای، فراینـد تحلیـل سلسـله مراتبی، اولویتبندی، سیلگیری، سوپر ماتریس، مقایسات زوجی


مقدمه


 بدون تردید دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی در میان کشورها همراه با برنامه ریزی و سیاست های مبتنی بر توان تولیدی آنها صورت پذیرفته است. براین اساس اولین گام در تدوین برنامه ها و سیاست های اقتصادی، تعیین مزیت های نسبی در بخشهای عمده اقتصادی به منظور تخصیص بهینه منابع محدود و اولویت بندی آنهاست. توسعه شبکههای پرورش میگو در سواحل خلیج فارس ودریای عمان از جمله مسایل مهم در استانهای ساحلی جنوب محسوب میشود که نقش تعیین کنندهای در رشد اقتصادی، اجتماعی آنها داراست. لذا لزوم برنامه ریزی و تدوین سیاستهای اقتصادی و فنی در این زمینه امری مسلم و اجتناب ناپذیر به نظر میرسد. از مسایل مطرح در زمینه احداث شبکههای پرورش میگو مکانیابی اراضی مناسب جهت توسعه آنها میباشد. در تشخیص و تعیین اولویتها در انتخاب این اراضی عوامل متعددی نقش دارد که سیلگیری و تاثیرات سوء ناشی از آن از این جمله میباشد. تجربیات و وقایع ثبت شده در استانهای جنوبی نشان میدهد که سیل از عمده بلایای طبیعی بوده است که به طور مستمر نواحی ساحلی را تحت الشعاع قرار میدهد. بنابراین ضربه پذیری مستحدثاتی که در این مناطق ساخته میشود توجه و اهتمام خاصی را نسبت به سایر عوامل ایجاب میکند. در این راستا به  استفاده از روشهای تصمیم گیری چند شاخصه منظور انتخاب گزینههای برتر امری سودمند تلقی میگردد که توجه محققین و صاحب نظران زیادی را به خود جلب نموده است. روشهای متعددی به منظور اولویت بندی گزینهها در قالب مدلهای MADM ارایه شده است. با توجه به اینکه بیش از پنج دهه از ارائه اولین روشهای تعیین اولویتها یا گزینههای برتر در طرحها، برنامهها و بخشهای مختلف اقتصادی میگذرد؛ در طی این مدت روشهای مورد استفاده روند تکاملی داشته و از محاسبههای صرف عوامل کمی به سوی محاسبه عوامل کیفی و از نظرات فردی به تصمیمگیریهای گروهی ارتقاء یافته است یکی از کارآمد ترین تکنیکهای است که اولین  تصمیم گیری فرایند تحلیل سلسله مراتبی بار توسط توماس ال ساعتی در 1980 مطرح شد. این روش بر اساس مقایسههای زوجی بنا نهاده شده و امکان بررسی سناریوهای مختلف را به مدیران میدهد فرآیند AHP ترکیب معیارهای کیفی همراه با معیارهای کمی را به طور همزمان اینمیسازد امکانپذیر روش با استفاده از یک شبکه سیستمی، شاخصهای مختلف و ضوابط و معیارهای چندگانه با ساختارهای چند سطحی اولویتدار را برای رتبهبندی یا تعیین اهمیت گزینههای مختلف یک فرآیند تصمیمگیری پیچیده مورد استفاده قرار میدهد وانایی در تجزیه وتحلیل یک مساله تصمیم گیری با یک ساختار ردهای زیر بنای اساسی در استفاده از روش AHP است. لازمه داشتن یک ساختار ردهای این است که ارجحیت ممکن از یک سطح موجود بستگی به عناصر سطوح پایینتر نداشته و از آنها مستقل باشد در غیر 3 این صورت سیستم تصمیمگیری موجود غیرردهای و بازخور تلقی میشود و کاربرد روش AHP مورد شک واقع خواهد شد با توجه به طیف وسیع سیستمهای تصمیمگیری بازخور، به منظور اصلاح روش AHP روشی موسوم به (ANP (بر اساس تکنیک سوپر ماتریسها 4 فرایند تحلیل شبکهای ارایه گردید. این روش قادر است برای مسایل پیچیده با ساختار غیر ردهای به کار رود و از مزایای عمده آن امکان در نظر گرفتن ارتباط متقابل سطوح مختلف تصمیم نسبت به هم و همچنین ارتباط داخلی معیارهای تصمیم در یک سطح میباشد قابلیتهای منحصر به فرد روش ANP در مقایسه با AHP باعث گرایش بیشتر اکثر محققین و مدیران به آن شده است. از جمله کاربردهای اخیر روش ANP میتوان به مواردی چون: مکانیابی انبارهای نگهداری تجهیزات الکترونیکی (اولویت بندی و تصمیم گیری در مـــورد مـــکـــان و زمـــان انجـــام بازیهای قهرمانـــی پطراحی و انتخاب گزینههای پروژههای عمرانی بـــراساس تاثیرات زیســــت محیــــطی پمدیریت و اولویت بندی منابع تغذیه کارخانه بررسی گزینههای سوخت رسانی به مناطق مسکونی بررسی و مکانیابی ساختگاههای صنعتی و تعیین مناسبترین مکان دفع زباله اشاره کرد. با توجه اهمیت مکانیابی شبکههای پرورش میگو در سواحل جنوبی و همچنین توانمندیهای منحصر به فرد فرایند تحلیل شبکهای، مطالعه حاضر تلاشی در جهت کاربرد روش ANP به منظور بررسی شدت ضربه پذیری از سیل در ساختگاههای پیشنهادی برای احداث شبکههای پروش میگو و تعیین اولویت بندی آنها از این حیث میباشد. 


فرایند تحلیل سلسله مراتبیAHP 

فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP (یک سنتز ریاضی و یک شیوه جبری تصمیمگیری با مقیاس نسبی است. در این روش با استفاده از یک شبکه سیستمی، شاخصهای مختلف و ضوابط و معیارهای چندگانه با ساختارهای چند سطحی اولویتدار برای رتبهبندی یا تعیین اهمیت گزینههای مختلف یک فرآیند تصمیمگیری پیچیده مورد استفاده قرار میگیرد. فرایند تحلیل سلسله مراتبی هنگامی که عمل تصمیمگیری با چند گزینه رقیب و معیار تصمیمگیری روبروست میتواند مورد استفاده قرار گیرد. اساس روشAHP بر مقایسههای زوجی یا دوبهدویی آلترناتیوها و معیارهای تصمیمگیری است.


  دریافت متن کامل مقاله


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۵ ، ۰۶:۴۳
حسن خوبیاری

ارزیابی عوامل موثر در توسعه صنعت گردشگری منطقه آزاد چابهار با بهره گیری از روش فرایند تحلیل  شبکه ای 


چکیده


 گردشگری صنعتی است که توسعه آن نیازمند شناخت و آگاهی کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در هر منطقه است. منطقه آزاد تجاری- صنعتی چابهار یکی از مناطق آزاد ایران است که با توسعهی کارکردهای گردشگری می تواند سبب توسعه منطقهای در جنوب شرق کشور شود. این منطقه با وجود جاذبههای متعدد گردشگری، نزدیکی به کشورهای حوزه خلیح فارس و همچنین برخورداری از منطقه آزاد تجاری-صنعتی، می تواند با مدیریت و برنامهریزی صحیح به قطب مهمی در سطح منطقه تبدیل و به عنوان یکی از محورهای مهم گردشگری کشور مطرح شود. در این راستا هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی و اولویت بندی عوامل موثر در توسعه گردشگری منطقه آزاد چابهار و ارائه راهکارهایی به منظور توسعه صنعت گردشگری در این منطقه می باشد. در پژوهش حاضر، روش تحقیق براساس نوع هدف، کاربردی و براساس نوع روش، توصیفی- تحلیلی است .بنابراین در تبیین ادبیات و سوابق موضوع و ارائه مدل شبکه ای پژوهش، از مطالعات کتابخانهای و برای جمع آوری اطالعات با توجه به ماهیت تحقیق از روشهای میدانی استفاده گردیده است. همچنین به منظور ارزیابی و اولویتبندی شاخصهای ارائه شده از روش فرایند تحلیل شبکهای )ANP )استفاده شده است. نتایج پژوهش تعیین می کند که از میان شاخصهای مورد بررسی، »زیرساختهای گردشگری« و »توان اقتصادی« بیشترین سهم را در توسعه منطقه ایفا می کنند. در واقع یافته ها نشان می دهد که این منطقه علی رغم برخورداری از ظرفیت تبدیل شدن به یک منطقه نمونه گردشگری، کمبود زیرساختها و ضعف تبلیغات را به عنوان موانع اساسی در راه رسیدن به توسعه گردشگری دارد. همچنین وجود فرصتهای شغلی، جاذبههای ورزشی- تفریحی و برخورداری از جذابیتهای طبیعی به عنوان نقاط قوت و جاذب در کنار سرمایهگذاری های زیر بنایی، از مهمترین رهیافتها به منظور توسعه گردشگری در این ناحیه تلقی می گردند. 


واژه های کلیدی: توسعه گردشگری، منطقه آزاد چابهار، روش فرایند تحلیل شبکه ای


مقدمه 

در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی امروزه گردشگری اقتصاد تجاری جهان است و بسیاری از برنامه ریزان از آن به عنوان رکن اصلی توسعه یاد می کنند. در واقع گردشگری در بسیاری از کشورهای جهان، یکی از پیچیده ترین کسب و کارهای بشری می باشد و به عنوان فعالیتی چند وجهی دارای کارکردها و اثرات مثبت گوناگون است که از جمله آنها می توان به اشتغالزایی، کسب درآمد، جذب ارز و تقویت زیرساختها و ... اشاره کرد. از سویی دیگر، بسیاری از کشورها در راستای دستیابی به اهدافی چون توسعه اقتصاد ملی، جذب سرمایه گذاری- های خارجی، ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و توسعه منطقه ای اقدام به تأسیس مناطق آزاد نموده اند. از این رو توسعه فعالیت های گردشگری در مناطق آزاد به منظور ایجاد تنوع در کسب درآمدهای ارزی و همچنین رونق اقتصادی در این مناطق، بیش از پیش مورد توجه قرار می گیرد. منطقه آزاد چابهار، از جمله مناطق آزاد ایران است که با گذشت دو دهه از تأسیس آن، عملکرد موفقیت آمیزی نداشته و به اهداف اقتصادی خود دست نیافته است. این منطقه به دلیل برخورداری از موقعیت خاص جغرافیایی و اقلیمی و توان های بالقوه و بکر گردشگری نظیر تپه های گل فشان، تاالب لیپار، کوه های مریخی و ... می تواند نقش مهمی را در توسعه صنعت گردشگری چابهار و تبدیل آن به یک مقصد گردشگری ایفا کند و این امکان را فراهم آورد که عالوه بر تجارت کاال که از ویژگیهای مناطق آزاد است، شکل دیگری از اقتصاد یعنی گردشگری در این منطقه در نظر گرفته شود. بر این اساس هدف از انجام این پژوهش، شناسایی عوامل موثر در توسعه گردشگری منطقه آزاد چابهار و نقش این عوامل در توسعه اقتصادی منطقه می باشد تا از این طریق تنوع در کسب درآمدهای ارزی و در نتیجه رشد و شکوفایی منطقه حاصل گردد. در این راستا، این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سوال است که : »عوامل موثر بر توسعه گردشگری منطقه آزاد چابهار کدامند و کدامیک از این عوامل می تواند بیش ترین نقش را در توسعه منطقه ایفا نماید؟« بدین منظور، ابتدا مهم ترین مفاهیم مرتبط با گردشگری در مناطق آزاد مطرح می گردد. سپس با توجه به مبانی نظری پژوهش، شاخص- های موثر در توسعه گردشگری مناطق آزاد استخراج می شود. در ادامه 2 ،شاخص های با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه ای ارائه شده مورد ارزیابی و رتبه بندی قرار گرفته و در پایان نیز با توجه به نتایج ارزیابی، راهکارها و پیشنهاداتی جهت توسعه گردشگری در منطقه آزاد چابهار ارائه می گرد


بررسی مفاهیم پایه و مبانی نظری 


 توسعه اقتصادی در هر کشوری نیازمند سرمایه گذاری در بخش ها و فعالیت های مختلف اقتصادی آن کشور است و بدون سرمایه گذاری در طرح های زیربنایی و روبنایی نمی توان انتظار گسترش اشتغال، تولید و رفاه اقتصادی را داشت. برای تحقق این مهم، امروزه بسیاری از کشورهای جهان، تمایل شدیدی به جذب سرمایه های خارجی پیدا کرده اند. در این راستا بسیاری از کشورها اعم از توسعه یافته و یا در حال توسعه اقدام به تأسیس مناطق آزاد نمودهاند. یکی از راهبردهای مهم در جهت تحقق اهداف مذکور، توسعه فعالیتهای گردشگری در این مناطق می باشد)ابراهیم زاده و آقاسی زاده،  در واقع مناطق آزاد تجاری با داشتن قابلیت هایی در جهت افزایش صادرات، اشتغالزایی، جذب سرمایه گذاری خارجی و جذب گردشگران داخلی و خارجی می توانند نقش مهمی در اقتصاد کشور ایفا کنند و همچنین ساختار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و قوانین حاکم بر آنها می تواند بستر مناسبی را برای توسعه گردشگری مهیا نماید. از این رو گردشگری در مناطق آزاد نقش مهمی را در نحوه برنامه ریزی و اتخاذ تصمیمات متناسب با قابلیت های این مناطق ایفا می کند. به عبارتی هر چند ماهیت ابتدایی و اصل پیدایش این مناطق بر اساس مولفه- های اقتصادی شکل گرفته است اما سرمایه گذاری در زیرساخت ها و استفاده از توانهای بالقوه منطقه ای به منظور توسعه گردشگری از اهمیت خاصی برخوردار است)قادری، فرجی راد و بروجنی،  از این رو می توان گردشگری را یکی از مهمترین فعالیت های انسان معاصر دانست که همراه با بوجود آوردن تغییراتی شگرف در سیمای زمین، اوضاع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و روش زندگی انسانها را دگرگون می سازد. همچنین این مقوله یکی از عوامل بسیار مهم در راستای تبادل فرهنگی و آشنایی با ملل دیگر از ابعاد متعدد طبیعی، فرهنگی وغیره می باشد.  در واقع مجموع فعالیتهایی که گردشگر به عنوان بخشی از سفر انجام می دهد و هر گونه فعالیت و فعل و انفعالی را که در جریان سفر یک سیاحتگر اتفاق می افتد را می توان گردشگری تلقی کرد. در اینراستا، گردشگری به مجموعهای از فعالیتها نظیر برنامهریزی سفر، مسافرت به مقصد، اقامت، بازگشت و غیره اطالق می شود که در جریان مسافرت یک گردشگر اتفاق می افتد. 


  متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۵ ، ۰۶:۴۱
حسن خوبیاری

کاربرد ترکیب دی ماتل، تحلیل شبکه و تاپسیس در اولویت بندی سبد سرمایه گذاری


چکیده 

بدون شک الزمه رشد اقتصادی، تولید بیشتر و سرمایه گذاری افزونتر است. هدف از این مقاله ارائه رویکردی جامع است که بتواند از عهده نشان دادن وابستگیهای میان نسبتهای مالی برآید و بتواند چگونگی انتخاب سبد سرمایه گذاری شرکتهای بورسی را در مرحله اجرا نشان دهد. طی این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این پرسشها هستیم که معیارهای مهم ، همبستگی و ارتباط بین معیارها و اولویت معیارها برای انتخاب مناسب ترین سبد سرمایه گذاری چیست؟ جهت پاسخگویی به پرسشهای فوق از ترکیب تکنیک هایDANP) دی ماتل ، فرایند تحلیل شبکه) و تاپسیس استفاده نموده،وبه ارائه مدلی جهت بررسی معیارهای سرمایهگذاری و ارتباط میان آنها ، اولویتبندی و انتخاب سبد سرمایهگذاری مناسب پرداختیم. جامعه تحقیق نیز شامل شرکتهای سرمایه گذاری پذیرفته شده در بازار بورس ایران که در مجموع 84 شرکت می باشد. نتایج نشان می دهد سه معیار بازده مجموع داراییها ، حاشیه سود خالص و حاشیه سود ناخالص که متعلق به ابعاد سود آوری هستند دارای بیشترین،و دومعیار متوسط دوره وصول مطالبات ونسبت گردش حسابهای دریافتی به ترتیب دارای کمترین درجه اهمیت می باشند.از نظر رتبه بندی الومینیوم ایران ، پتروشیمی خارک وسرمایه گذاری صنایع بهشهر به ترتیب رتبه های اول تا سوم و شرکتهای صنایع آذرآب ،نورد آلومینیوم هرمزگان وهپکو 84تا 84 راکسب کردند. واژههای کلیدی: تصمیم گیری چند معیاره، دیماتل ، فرایند تحلیل شبکه، تاپسیس، نسبتهای مالی.


مقدمه

 جوهر تمامی فعالیت های مدیریت تصمیم گیری است. تصمیم گیری عبارت است از انتخاب یک راه حل از میان راه حل های مختلف موجود. مدیران و تصمیم گیرندگان بر اساس نتایج تصمیماتی که اتخاذ می نمایند مورد قضاوت قرار می گیرند. در بعد فردی نیز تصمیم گیری جزیی از زندگی روزمره ماست. در جهان امروز دیگر نمی توانیم با یک شاخص به قضاوت آنچه می بینیم بپردازیم]9 .]از سویی دیگر سرمایه گذاری نقش کلیدی و مهم در رشد و توسعه اقتصادی جوامع ایفا مینماید]23 .]از دیدگاه کلی سرمایه گذاری به معنای مصرف پول های در دسترس برای دستیابی به پول های بیشتر در آینده است ؛ به عبارت دیگر سرمایه گذاری یعنی به تعویق انداختن مصرف فعلی برای دستیابی به امکان مصرف بیشتر در آینده ]2.] با توجه به شرایط و نیاز اقتصادی کشور به سرمایه گذار داخلی و خارجی ، بورس به عنوان یک فرصت سرمایه گذاری جذاب مد نظر سرمایه گذاری است. از این رو چگونگی مدیریت سرمایه گذار در بورس برای سرمایه گذاری داخلی و خارجی می تواند با اهمیت باشد.  بدون شک بازارهای سرمایه تاثیر مهمی بر بیشتر مردم جهان دارد. سرمایه گذاران با معیارهای زیادی برای سرمایه گذاری روبرو هستندکه آنها را برای ارزیابی و انتخاب سبد سرمایهگذاری در راستای رسیدن به بیشترین بازده با مشکل روبرو کرده است. به منظور اینکه سرمایه گذاران بدانند که چه ضابطههایی برای انتخاب سهام ارزشمند است باید مدلهایی در اختیار داشته باشند تا آنها را برای این رسیدن به این هدف یاری نماید. در این تحقیق سعی گردیده است با ارایه مدلی آنها را در انتخاب سبد سرمایه گذاری مناسب یاری نماییم. با توجه به اهمیت موضوع اهداف تحقیق حاضر را میتوان به شرح زیر دسته بندی نمود:  تعیین همبستگی و ارتباط بین معیارهای انتخاب شرکت ها برای سرمایه گذاری  ارائه مدلی برای تصمیم گیری درست سرمایه گذاران  تعیین معیارهای مهم کمی در انتخاب شرکت ها برای سرمایه گذاری و به این ترتیب سواالتی که در تحقیق حاضر به دنبال پاسخگویی به آنها هستیم شامل موارد زیر می باشد:  از دید سرمایهگذاران معیارهای مهم در انتخاب شرکتها جهت سرمایه گذاری چیست؟  همبستگی و ارتباط بین معیارها چگونه می تواند فرایند تصمیم گیری و انتخاب شرکت مناسب را تحت تاثیر قرار دهد؟  مناسب ترین سبد سرمایه گذاری چگونه انتخاب می گردد؟


تصمیم گیری با معیار های چندگانه 

در بسیاری از موارد تصمیم گیری ها هنگامی مطلوب و مورد رضایت تصمیم گیرنده است که بر اساس چندین معیار بررسی و تجزیه و تحلیل شده باشند. در برخی مسائل که معیارهای تصمیم گیری هم کیفی و هم کمی هستند، که غالباً همواحد هم نیستند، می بایست به دنبال روش های تصمیم گیری مناسب رفت. این روش ها به روش های تصمیم گیری با معیار های چندگانه معروفاند]4 .] 1 فرایند تحلیل سلسله مراتبی یکی از روشهای تصمیم گیری چند معیاره است که توسط ساعتی ارائه شده است. در این روش اجزاء سیستم شامل عوامل، زیر عوامل و گزینه ها به صورت سلسله مراتبی از باال به پایین طرح ریزی می شوند. در این مدل که حداقل از سه سطح تشکیل می گردد سطح اول بیانگر هدف اساسی مسئله اخذ تصمیم ، سطح دوم شامل معیارها و سطح سوم گزینه یا راه حلها را در بر می گیرد. فرایند تحلیل شبکه ای یکی از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره است که توسط توماس ساعتی و بر پایه تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی به منظور ارتقاء قابلیت های این تکنیک در سال 1336 معرفی گردید]16 .]مزیت فرایند تحلیل شبکه این است که با مجاز شمردن وابستگی، از فرایند سلسله مراتبی که فقط شامل حالت استقالل است، فراتر می رود. در حقیقت فرایند سلسله مراتبی به عنوان حالت خاصی از فرایند تحلیل شبکه به شمار می رود. همچنین ساختار شبکه ای فرایند تحلیل شبکه، این امکان را فراهم می سازد که هر مساله تصمیم گیری را بدون نگرانی از اینکه چه چیزی نخست و چه چیزی در پی می آید، ارائه کنیم . ضمن اینکه فرایند تحلیل شبکه یک ساختار غیر خطی است، در حالیکه یک سلسله مراتب با یک هدف در باالترین سطح ، و گزینه ها در سطح زیرین، ساختاری خطی دارد


متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۰۷:۵۳
حسن خوبیاری
کاربرد فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) در برنامه ریزی توریسم مطالعه موردی: ناحیه کوهستانی غرب گیلان
 
 
 
چکیده: 

دسترسی به جاذبه ها و رتبه بندی مقاصد گردشگری از ابعاد مهم برنامه ریزی توسعه توریسم به شمار می آید. در مقاله حاضر با استفاده از روش RDS از طریق منابع کتابخانه ای و با نظرسنجی از نمونه آماری مبتنی بر روش کوکران و روش نمونه گیری ساده، کاربرد فرایند تحلیل شبکه ای ANP در برنامه ریزی توریسم غرب گیلان بررسی شده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش ANP به کمک نرم افزار Super Decisions ضمن مطالعه جاذبه های توریستی ناحیه  کوهستانی غرب گیلان، جاذبه ها و مقاصد توریستی این منطقه نیز رتبه بندی شده است. برای این منظور، مولفه های اکوتوریستی، آثار تاریخی، سبک معیشت نیمه نومادیزم و وضعیت زیرساخت ها از مهم ترین شاخص های رتبه بندی مقاصد گردشگری انتخاب شدند. سپس با تحلیل و ارزیابی معیارها در مدل فرایند تحلیل شبکه ای، هفت گزینه از میان نواحی کوهستانی غرب گیلان پیشنهاد شدند، که به ترتیب عبارت اند از روستاهای آق اولر با 38.23 درصد، سراگاه با 34.23 درصد، سوباتان با 8.16 درصد، رندانه با 6.05 درصد، لومه دشت با 5.54 درصد، دشت دامان با 4.97 درصد و حیران با 2.80 درصد از درجه اهمیت.

 
کلید واژه: برنامه ریزی توریسم، غرب گیلان، فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، فرایند تحلیل شبکه ای (ANP)، نرم افزار Super Decisions


دانلود متن کامل
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۵ ، ۰۷:۲۱
حسن خوبیاری

تعیین ترکیب بهینه منابع انرژی ایران، با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای



چکیده:
 

امروزه به دلیل بحران های سیاسی، اقتصادی، محدودیت ذخایر فسیلی، نگرانی های زیست محیطی، رشد اقتصادی، ضریب مصرف و بسیاری از عوامل دیگر، آن دسته از منابع انرژی که تجدیدپذیر، پاکیزه و کم هزینه اند، ترجیح داده می شوند. متاسفانه هیچ یک از منابع انرژی به تنهایی نمی توانند همه این خواسته ها را برآورده کنند و ما مجبوریم که از منابع مختلف انرژی استفاده کنیم، اما این که از کدام منبع، چگونه و به چه میزان استفاده کنیم، مساله دشواری است. از این رو، مساله تعیین ترکیب بهینه منابع انرژی، یکی از مهم ترین مسایلی است که هر کشوری با آن مواجه است. مسایل مربوط به انرژی عموما اهداف چندگانه متضادی نظیر عوامل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را دربرمی گیرند. به همین علت به روش هایی نیاز است که بتوانند این معیارهای درگیر با یکدیگر را هم زمان لحاظ کنند. فرآیند تحلیل شبکه ای یکی از روش های تصمیم گیری چند شاخصه است که تعاملات و بازخوردهای میان معیارها و آلترناتیوها را به خوبی منعکس می کند. در این تحقیق از روش ANP برای تعیین سهم مناسب حامل های انرژی ایران استفاده و این نتایج، حاصل شده است که: گاز طبیعی بیش ترین اولویت و بنزین و انرژی خورشیدی کم ترین اولویت دارند، هم چنین سهم انرژی های تجدید پذیر در سیستم انرژی ایران باید افزایش یابد.

 
کلید واژه: برنامه ریزی انرژی، تعیین سهم منابع انرژی، روش های تصمیم گیری چند شاخصه (MADM)، فرآیند تحلیل شبکه ای


مقدمه

انرژی به عنوان عاملی کلیدی در ایجاد توسـعة پایـدار در جوامـع مختلـف محسـوب میشود که در کشورهای فقیر به صورت سنتی و در کشورهای توسعه یافتهتر بـه شـکل انرژیهای نوین و با استفاده از تکنولوژیهای پیشـرفته مـورد اسـتفاده قـرار مـیگیـرد. توسعة پایدار، توسعهای است که نیازهای نسل حاضر را بدون ایـنکـه توانـایی بـرآوردن نیازهای نسلهای آینده را به مخاطره بیندازد، بـرآورده کنـد (کمیتـة جهـانی توسـعه و محیط زیست، 1987) (کوآدوس ، 2001 .(این نوع توسـعه دارای سـه بعـد اجتمـاعی، اقتصادی و زیست محیطی است. نقش انرژی در توسعة پایـدار، فـراهم کـردن خـدماتی است که ضمن رعایت این سه بعد، توسعه را ممکـن مـیکنـد. در حـال حاضـر چـالش سیاست انرژی، کاهش هزینههای زیست محیطی تولید و مصرف انرژی و در عـین حـال گسترش دستیابی به منابع انرژی اولیه و تأمین انرژی است. جمهوری اسلامی ایران با توجه به دارا بودن مقادیر قابل توجهی از ذخایر نفت وگاز، یکی از صادرکنندگان انرژی اولیه در دنیا محسوب میشود. هـر چنـد کـه در سـه دهـة اخیر، بهدلیل فرآیند رو به رشد توسعة اقتصادی و اجتماعی، بهرهگیری از منـابع انـرژی کشور جهت صادرات به دو علت اجتناب ناپذیر زیر کاهش یافته است: از یک سو، بهبود 2 استانداردهای زندگی و پشتیبانی از طرحهای تقویـت تولیـد ناخـالص داخلـی ، منجر به افزایش شدید تقاضای انرژی در بخشهای داخلی شده است و از سـوی دیگـر، اقتصاد کشور به شدت به درآمدهای نفتی حاصل از صادرات وابسته است. بنابراین تحت چنین شرایطی، باید با دستیابی به سیاست انرژی بلندمدت و پایدار برای کشـور رونـد کنونی بهرهگیری از انرژیهای پایان پذیر، تعـدیل شـود. عـلاوه بـر ایـن، ارزش واقعـی سوختهای فسیلی بسیار فراتر از آن است که فقط آنها را بهدلیل ارزش حرارتی شـان بسوزانیم و همچنین بهدلیل محدود بودن عمر این ذخایر، سهم نسلهای آینده نیز باید در نظر گرفته شود، شاید آنها راه حل های بهتری برای بهکارگیری این گنج ها داشـته باشند (قرشی ، 2007 .(البته هنوز افرادی هستند که سئوال میکنند کـه بـا توجـه بـه ذخائر نفت و گاز ایران آیا باز هم ما به منابع انرژی دیگر نظیر انرژیهای تجدید پذیر یـا انرژی هستهای نیاز داریم یا خیر؟ پاسخ صحیح به این سـئوال مسـتلزم مطالعـة دقیـق  علمی است. از اینرو این موضوع تحت عنوانترکیب منابع انرژی یـا انـرژی مـیکس، در مجامع علمی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. از لحاظ استراتژیک هیچ کشوری انرژی مورد نیازش را فقط از یک منبع تأمین نمیکند حتی اگر در آن کشور به فراوانی یافـت شود. مثلا" اگر در کشوری منابع آبی زیاد است، به این سمت نمـیرود کـه بـرق مـورد نیازش را فقط از آب تأمین کند. اما این که چه سهمی به انرژی میکس اختصـاص داده شود، نیاز به محاسباتی دارد که باید انجام شود. به همین علت و بهدلیل اهمیتی که این موضوع برای کشوری چون ایران دارد در این تحقیق تلاش شده است که بـا اسـتفاده از یکی از روشهای تصمیمگیری چند شاخصه، بهنام فرآیند تحلیل شبکهای، سهم هریـک از منابع انرژی ایران را تعیین شود. در بخش 2 ،مروری بر ادبیات موضوع خواهیم داشـت، در بخـش 3 ،دربـاره فرآینـد تحلیل شبکهای توضیحاتی را به اختصار ارائه میکنیم. در بخش 4 ،به مدلسازی مسئلة تعیین ترکیب بهینة منابع انرژی ایران با استفاده از روش ANP ،میپـردازیم. در بخـش 5 ،دادههای مسئله به اختصار بیان میشوند. در بخش 6 ،به اجرای مـدل و ارایـة نتـایج پرداخته میشود، در بخش 7 ،تحلیل حساسیت موضوع و سرانجام در بخـش 8 ،نتیجـة تحقیق ارائه شده است.
 
مروری بر مطالعات تجربی

مسئلة تعیین ترکیب بهینة منابع انرژی، از معیارهای متعددی نظیر عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی و ...، تأثیر می پـذیرد و البتـه نتـایج حاصـل از ایـن مسئله نیز بر معیارهای فوق اثرگذار است. بنابراین برای اینکه بتوانیم این مسئله را حل کنیم، به روش تصمیمگیری قدرتمندی نیاز داریم، که همة معیارها و اثرات متقابل آنها روی یکدیگر را در نظر بگیرد و بهگونهای صحیح آنها را کنترل کند. AHP روش 1 یکی از های تصمیم گیری چند معیاره است که کاربرد بسیار زیادی در حل مسائل برنامه ریزی داشته است. علت این امر آن است که میتوان برای یک مسـئلة آن عناصر سطوح بالایی از عناصر سطوح پایینی مستقلند، همچنین عناصری که در یک سطح قرار دارند نیز از هم مستقل هستند (زو ، 2006 .(روش فوق بـرای حـل مسـائل برنامهریزی انرژی های تجدیدپذیر (محسن ، 1997 ،چدید ، 2002 و الکـارنی ، 1998،( ارزیــابی و تخصــیص منــابع انــرژی (هــابز ، 1997 و راماناتــان ، a 1995 وb 1995،( برنامهریزی حمل و نقل (یلـدا ، 2003 و پـوه ، 1999 و تـی زنـگ ، 2005 ،(تحلیـل ، 1996 و 1997 (و بسیاری از موضـوعات دیگـر در ١٠ هزینههای زیست محیطی (هوآنگ انرژی، به کار رفته است. ، که تعمیم AHP است، اولین بار توسط ساعتی در سال1997 میلادی ١١ روش ANP مطرح شد. در مواردیکه سطوح پایینی روی سطوح بالایی اثر گذارند و یا عناصـری کـه در یک سطح قرار دارند مستقل از هم نیستند، دیگـر نمـیتـوان از روشAHP اسـتفاده کرد. به همین دلیل، ساعتی، روشANP را مطرح کرد .ANP ،شکل کلـیتـری از AHP است، اما به ساختار سلسله مراتبی آن نیاز نـدارد و در نتیجـه روابـط پیچیـدهتـر بـین سطوح مختلف تصمیم را بهصورت شبکهای نمایش می دهد و تعـاملات و بازخوردهـای میان معیارها و آلترناتیوها را در نظر میگیرد. این روش نسبتاً جدید اسـت، بـه همـین دلیل ادبیات موضوع گستردهای ندارد. اما کاربرد آن در زمینههای مختلف به سـرعت در حال گسترش است. (1982 ،(از روش AHP بـرای تعیـین ترکیـب مناسـب ١٢ اولین بار ساعتی وغلام نژاد منابع انرژی کشور آمریکا و اولویت بندی آنها استفاده کردنـد. فاکتورهـای مهمـی کـه روی عرضه و تقاضای آینده انرژی در آمریکا اثرگذارنـد و در ایـن مقالـه در نظـر گرفتـه شدهاند شامل در دسترس بودن (موجود بودن) منابع انرژی، مواد و تکنولوژیهای مورد نیاز برای تولید و بهرهبرداری از آنها، اثرات اجتماعی، اثرات سلامتی، امنیـت و زیسـت پیچیده، سلسله مراتبی ساده و انعطاف پذیر تشکیل داد و معیارهای کمی و کیفی را بـا هم در مسئله بهکار برد.AHP ،از ساختار ردهای از بالا به پایین برخـوردار اسـت، کـه در محیطی، امنیت ملی و هزینهها هستند. آلترناتیوهای مسئله نیـز شـامل: زغـال سـنگ، انرژی هستهای، نفت، گاز طبیعی، انرژی خورشیدی، منابع دیگر انرژی نظیر انرژی زمین گرمایی، سنگهای رستی نفتی و نفتهای سنگین و حفاظت و صرفهجویی انرژیاند. با توجه به نتایج این تحقیق، نویسندگان پیشنهاد داده بودنـد کـه سـهم هریـک از منـابع انرژی آمریکا در سال 2000 باید بهگونة زیـر باشـد تـا بـا توجـه بـه معیارهـای مـذکور بیشترین بهرهوری حاصل شود: زغـال سـنگ 31 ،%هسـتهای 9 ،%خورشـیدی 5/30،% نفت 1/8 ،%گاز طبیعی 5/13 %و منابع دیگر 9/7 .% پس از آن افراد مختلفی در زمینههای متعدد برنامهریزی انرژی آن را بهکاربردند. در سال 2005 ،اولوتاس ، از روشANP جهت تعیین سیاست انرژی مناسـب بـرای کشـور ترکیه استفاده کرد. در این تحقیق، منـافع، فرصـتهـا، هزینـه هـا و ریسـک، بـهعنـوان معیارهای کنترلی در نظر گرفته شدهاند و برای هریک از آنها شبکة جداگانهای طراحی شده است.

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۵ ، ۱۱:۳۴
حسن خوبیاری

انتخاب تأمین کننده با استفاده از روش تلفیقی فرایند تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل روابط خاکستری



چکیده 

پیشینه پژوهش نشان داده است که برای انتخاب تأمین کننده مناسب در زنجیره تأمین بهترر اسرت کره در ارزیرابی ترأم ین کنندگان هم زمان به معیارهای کمی و کیفی توجه شود. برای این منظور باید از ابزاری استفاده کنریم کره تلفیرن مناسرب معیارهای کمی و کیفی را در نظر بگیرد. هدف این مقاله توسعه و بکارگیری یک مدل ارزیابی برای انتخاب تأمین کننده برا در نظر گرفتن معیارهای کمی و کیفی می باشد. به این منظور در این پژوهش از روش تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل روابط خاکستری استفاده شده است. روش پژوهش در این پژهش از نوع میدانی و توسعه ای است. داده هرای مربرو بره ترأم ین کنندگان و اوزان معیارها بر اساس مستندات و نظرات مدیران انتخاب و فراهم شده است. برای ارزیابی تأمین کنندگان ابتردا معیارهای کیفی و کمی مشخص گردیده و برای تعیین وزن معیارها از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. سپس بررای رتبه بندی تأمین کنندگان از روش تحلیل روابط خاکستری استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که با اسرتفاده از روش تلفیقی ارائه شده می توان معیارهای کمی و کیفی را به صورت هم زمان در ارزیابی تأمین کنندگان مورد اسرتفاده رررار داد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که انعطاف پذیرتری و کاربرد آسان این روش تلفیقی از مزیت های ایر ن مردل اسرت. بره منظور بررسی اعتبار مدل تلفیقی، مجموعه تأمین کنندگان با در نظر گرفتن ضریب تشخیص های متفاوت مرورد بررسری و ارزیابی ررار گرفت. با در نظر گرفتن ضریب تشخیص های متفاوت بین 1/0 تا 1 نتایج مشابهی بدست آمد و نتیجه گرفتره می شود که روش تلفیقی ارائه شده برای انتخاب تأمین کننده، یک روش رابل اعتماد می باشد.. کلمات کلیدی: روش ارزیابی تأمینکننده، مدیریت زنجیره تأمین، تحلیل سلسله مراتبی، تحلیل روابط خاکستری.


دانلود متن کامل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۵ ، ۰۷:۲۸
حسن خوبیاری

اولویت بندی چالشهای پیادهسازی نرم افزار CMMS با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP (در شرکتهای گاز استانی (مطالعه موردی شرکت گاز استان فارس)



چکیده

امروزه وجود سیستمی که بتوان تمامی اطلاعات نگهداری و تعمیرات را در آن ذخیره و بازیابی نمود و در جهت روانسازی جریان اطلاعات، افزایش و اطمینان از صحت عملکرد تجهیزات مورد استفاده قرار داد، در سازمانها به خوبی احساس میشود. با وجود محاسن متعدد، بسیاری از سازمانها در فرآیند پیادهسازی این سیستمها با مشکلات فراوانی روبرو میشوند. در تحقیق حاضر 6 چالش اصلی به همراه 20 عامل زیرمجموعه جهت استقرار نرمافزار CMMS در شرکتهای گاز استانی مورد بررسی قرار گرفتهاند. با توجه به ویژگیهای خاص روش ANP از جمله قابلیت استفاده در محیطهایی مطمئن و وجود ارتباط بین معیارها، از این روش جهت اولویتبندی چالشها استفاده گردیده است. در پایان نتایج مطالعه حاکی از آن بود که فرهنگ خشک سازمانی و دیدگاه مدیران تاثیر بیشتری بر فرآیند استقرار دارند. 


کلید واژه: ANP ، CMMS ، اولویت بندی ، چالشهای پیاده سازی


مقدمه

سیستمهای مدیریت نگهداری و تعمیـرات مکـانیزه ( CMMS طور فزایندهای در مدیریت کنترل و نگهداری تجهیـزات در صـنایع تولیــدی و خــدماتی پیشــرفته مــورد اســتفاده قــرار مــیگیرنــد. سرمایهگذاری سازمانها روی CMMS روز بروز بیشـتر مـیشـود و این سیستمها معمولا به گونهای طراحی میشوند که الزامات کنترل مدارک و بخشی از فلسـفه مـدیریت نگهـداری و تعمیـرات بهـرهور ) را نیز پشتیبانی میکنند. افزایش حجم اطلاعات در 2 فراگیر ( TPM واحدهای نگهداری و تعمیـرات و لـزوم بررسـی و تجزیـه و تحلیـل اطلاعـات بـه منظـور تصـمیمگیـری مناسـب، از اهمیـت و کـاربرد سیستمهای CMMS است. شـرکتهای گـاز اسـتانی بـه عنـوان آخـرین حلقـه گازرسـانی بـه مشترکین، مسئولیت توزیع گاز و رضایت مشترکین را بعهده دارنـد


ایستگاههای تقلیل فشار، شبکه های گاز و ایستگاههای حفاظـت از زنگ، تاسیساتی هستند که برای ایـن منظـور نصـب شـده و مـورد استفاده قرار گرفتهاند. اطمینان از صحت عملکرد این تاسیسـات در حوزه مسئولیت این شرکتها بـوده و بـرای آن گروههـای تعمیراتـی درنظر گرفته شده است و یکی از هزینـههـای اصـلی ایـن شـرکتها هزینههای نگهداری و تعمیرات تجهیزات می باشد. امـا حجـم زیـاد تاسیسات و عملیات نگهـداری و تعمیـرات در ایـن شـرکتها امکـان انجام تحلیلهای مناسب در جهت افزایش طول عمر مفید استفاده از تاسیسات همزمان با کاهش هزینه ها را فراهم نمـیکنـد. بنـابراین ضرورت استفاده از یک نرمافزار نگهداری و تعمیرات در این شرکتها بوجود آمده است اما به دلیل وجود مشکلاتی در زمینه پیادهسـازی این نرمافزار تاکنون هیچ شرکت گاز استانی موفق بـه پیـادهسـازی کامل این نرمافزار نشده است. شـرکت گـاز اسـتان فـارس بـا درک اهمیت وجود چنین نرمافزاری از سـال 1386 مطالعـات خـود را در زمینه پیادهسازی نرمافزار CMMS شروع نموده و تا کنون توانسـته است بخشهایی از ایـن نـرمافـزار را پیـادهسـازی نمایـد. امـا وجـود مشکلات و چالشهایی که در این زمینـه وجـود دارد، باعـث شـده زمان پیادهسازی این نرمافزار بیشتر از زمان تخمین زده شده بوده خواسته های مورد انتظار کاملا برآورده نشوند. در این مقاله پـس از بررسی عوامل تاثیرگذار بر استقرار این نرمافزار شش چالش اصلی با عناوین نیازسـنجی درسـت و دقیـق از CMMS ،دیـدگاه مـدیران، دیدگاه کاربران، امکانات سخت افزاری، امکانات نـرمافـزاری، تـامین کننده نرم افزار در نظر گرفته شده و سـپس بـا اسـتفاده از تکنیـک تحلیل فرآیند شبکهای این چالشها اولویتبندی شدهاند. خروجـی روش تحلیل فرآیند شبکهای میتواند بـه عنـوان راهنمـایی جهـت مقابله با این چالشها در سایر شرکتهای گاز استانی مورد استفاده قرار گیرد.


دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۵ ، ۰۷:۲۴
حسن خوبیاری