مدیران برنامه

مشاوره پایان نامه و استخراج مقالات مدیریت

مدیران برنامه

مشاوره پایان نامه و استخراج مقالات مدیریت

مدیران برنامه

مشاوره و انجام پایان نامه و استخراج مقالات معتبر مدیریت. انجام پایان نامه به روش فرایند تحلیل شبکه ای(ANP) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)

۲۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

ارزیابی عوامل موثر در توسعه صنعت گردشگری منطقه آزاد چابهار با بهره گیری از روش فرایند تحلیل  شبکه ای 


چکیده


 گردشگری صنعتی است که توسعه آن نیازمند شناخت و آگاهی کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در هر منطقه است. منطقه آزاد تجاری- صنعتی چابهار یکی از مناطق آزاد ایران است که با توسعهی کارکردهای گردشگری می تواند سبب توسعه منطقهای در جنوب شرق کشور شود. این منطقه با وجود جاذبههای متعدد گردشگری، نزدیکی به کشورهای حوزه خلیح فارس و همچنین برخورداری از منطقه آزاد تجاری-صنعتی، می تواند با مدیریت و برنامهریزی صحیح به قطب مهمی در سطح منطقه تبدیل و به عنوان یکی از محورهای مهم گردشگری کشور مطرح شود. در این راستا هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی و اولویت بندی عوامل موثر در توسعه گردشگری منطقه آزاد چابهار و ارائه راهکارهایی به منظور توسعه صنعت گردشگری در این منطقه می باشد. در پژوهش حاضر، روش تحقیق براساس نوع هدف، کاربردی و براساس نوع روش، توصیفی- تحلیلی است .بنابراین در تبیین ادبیات و سوابق موضوع و ارائه مدل شبکه ای پژوهش، از مطالعات کتابخانهای و برای جمع آوری اطالعات با توجه به ماهیت تحقیق از روشهای میدانی استفاده گردیده است. همچنین به منظور ارزیابی و اولویتبندی شاخصهای ارائه شده از روش فرایند تحلیل شبکهای )ANP )استفاده شده است. نتایج پژوهش تعیین می کند که از میان شاخصهای مورد بررسی، »زیرساختهای گردشگری« و »توان اقتصادی« بیشترین سهم را در توسعه منطقه ایفا می کنند. در واقع یافته ها نشان می دهد که این منطقه علی رغم برخورداری از ظرفیت تبدیل شدن به یک منطقه نمونه گردشگری، کمبود زیرساختها و ضعف تبلیغات را به عنوان موانع اساسی در راه رسیدن به توسعه گردشگری دارد. همچنین وجود فرصتهای شغلی، جاذبههای ورزشی- تفریحی و برخورداری از جذابیتهای طبیعی به عنوان نقاط قوت و جاذب در کنار سرمایهگذاری های زیر بنایی، از مهمترین رهیافتها به منظور توسعه گردشگری در این ناحیه تلقی می گردند. 


واژه های کلیدی: توسعه گردشگری، منطقه آزاد چابهار، روش فرایند تحلیل شبکه ای


مقدمه 

در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی امروزه گردشگری اقتصاد تجاری جهان است و بسیاری از برنامه ریزان از آن به عنوان رکن اصلی توسعه یاد می کنند. در واقع گردشگری در بسیاری از کشورهای جهان، یکی از پیچیده ترین کسب و کارهای بشری می باشد و به عنوان فعالیتی چند وجهی دارای کارکردها و اثرات مثبت گوناگون است که از جمله آنها می توان به اشتغالزایی، کسب درآمد، جذب ارز و تقویت زیرساختها و ... اشاره کرد. از سویی دیگر، بسیاری از کشورها در راستای دستیابی به اهدافی چون توسعه اقتصاد ملی، جذب سرمایه گذاری- های خارجی، ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و توسعه منطقه ای اقدام به تأسیس مناطق آزاد نموده اند. از این رو توسعه فعالیت های گردشگری در مناطق آزاد به منظور ایجاد تنوع در کسب درآمدهای ارزی و همچنین رونق اقتصادی در این مناطق، بیش از پیش مورد توجه قرار می گیرد. منطقه آزاد چابهار، از جمله مناطق آزاد ایران است که با گذشت دو دهه از تأسیس آن، عملکرد موفقیت آمیزی نداشته و به اهداف اقتصادی خود دست نیافته است. این منطقه به دلیل برخورداری از موقعیت خاص جغرافیایی و اقلیمی و توان های بالقوه و بکر گردشگری نظیر تپه های گل فشان، تاالب لیپار، کوه های مریخی و ... می تواند نقش مهمی را در توسعه صنعت گردشگری چابهار و تبدیل آن به یک مقصد گردشگری ایفا کند و این امکان را فراهم آورد که عالوه بر تجارت کاال که از ویژگیهای مناطق آزاد است، شکل دیگری از اقتصاد یعنی گردشگری در این منطقه در نظر گرفته شود. بر این اساس هدف از انجام این پژوهش، شناسایی عوامل موثر در توسعه گردشگری منطقه آزاد چابهار و نقش این عوامل در توسعه اقتصادی منطقه می باشد تا از این طریق تنوع در کسب درآمدهای ارزی و در نتیجه رشد و شکوفایی منطقه حاصل گردد. در این راستا، این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سوال است که : »عوامل موثر بر توسعه گردشگری منطقه آزاد چابهار کدامند و کدامیک از این عوامل می تواند بیش ترین نقش را در توسعه منطقه ایفا نماید؟« بدین منظور، ابتدا مهم ترین مفاهیم مرتبط با گردشگری در مناطق آزاد مطرح می گردد. سپس با توجه به مبانی نظری پژوهش، شاخص- های موثر در توسعه گردشگری مناطق آزاد استخراج می شود. در ادامه 2 ،شاخص های با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه ای ارائه شده مورد ارزیابی و رتبه بندی قرار گرفته و در پایان نیز با توجه به نتایج ارزیابی، راهکارها و پیشنهاداتی جهت توسعه گردشگری در منطقه آزاد چابهار ارائه می گرد


بررسی مفاهیم پایه و مبانی نظری 


 توسعه اقتصادی در هر کشوری نیازمند سرمایه گذاری در بخش ها و فعالیت های مختلف اقتصادی آن کشور است و بدون سرمایه گذاری در طرح های زیربنایی و روبنایی نمی توان انتظار گسترش اشتغال، تولید و رفاه اقتصادی را داشت. برای تحقق این مهم، امروزه بسیاری از کشورهای جهان، تمایل شدیدی به جذب سرمایه های خارجی پیدا کرده اند. در این راستا بسیاری از کشورها اعم از توسعه یافته و یا در حال توسعه اقدام به تأسیس مناطق آزاد نمودهاند. یکی از راهبردهای مهم در جهت تحقق اهداف مذکور، توسعه فعالیتهای گردشگری در این مناطق می باشد)ابراهیم زاده و آقاسی زاده،  در واقع مناطق آزاد تجاری با داشتن قابلیت هایی در جهت افزایش صادرات، اشتغالزایی، جذب سرمایه گذاری خارجی و جذب گردشگران داخلی و خارجی می توانند نقش مهمی در اقتصاد کشور ایفا کنند و همچنین ساختار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و قوانین حاکم بر آنها می تواند بستر مناسبی را برای توسعه گردشگری مهیا نماید. از این رو گردشگری در مناطق آزاد نقش مهمی را در نحوه برنامه ریزی و اتخاذ تصمیمات متناسب با قابلیت های این مناطق ایفا می کند. به عبارتی هر چند ماهیت ابتدایی و اصل پیدایش این مناطق بر اساس مولفه- های اقتصادی شکل گرفته است اما سرمایه گذاری در زیرساخت ها و استفاده از توانهای بالقوه منطقه ای به منظور توسعه گردشگری از اهمیت خاصی برخوردار است)قادری، فرجی راد و بروجنی،  از این رو می توان گردشگری را یکی از مهمترین فعالیت های انسان معاصر دانست که همراه با بوجود آوردن تغییراتی شگرف در سیمای زمین، اوضاع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و روش زندگی انسانها را دگرگون می سازد. همچنین این مقوله یکی از عوامل بسیار مهم در راستای تبادل فرهنگی و آشنایی با ملل دیگر از ابعاد متعدد طبیعی، فرهنگی وغیره می باشد.  در واقع مجموع فعالیتهایی که گردشگر به عنوان بخشی از سفر انجام می دهد و هر گونه فعالیت و فعل و انفعالی را که در جریان سفر یک سیاحتگر اتفاق می افتد را می توان گردشگری تلقی کرد. در اینراستا، گردشگری به مجموعهای از فعالیتها نظیر برنامهریزی سفر، مسافرت به مقصد، اقامت، بازگشت و غیره اطالق می شود که در جریان مسافرت یک گردشگر اتفاق می افتد. 


  متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۵ ، ۰۶:۴۱
حسن خوبیاری

استراتژی مقایسه شرکتهای هولدینگ با سایر شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران

                                           

چکیده:

در تحقیق حاضر به بررسی شرکت‌های هولدینگ در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. بدین معنی که شرکت‌های هولدینگ با سایر شرکت‌های موجود در بورس از نظر بازدهی و ریسک مورد بررسی قرار گرفته است. سوالات اصلی این تحقیق به این شرح می‌باشد:

1- آیا سرمایه‌گذاری در شرکت‌های هولدینگ نسبت به سایر شرکت‌های موجود در بورس از بازدهی بیشتری برخوردار است؟

2- آیا سرمایه‌گذاری در شرکتهای هولدینگ نسبت به سایر شرکت‌های موجود در بورس از ریسک کمتری برخوردار است؟

در ابتدای پژوهش کار شرکت‌های هولدینگ تشریح گردیده و نظریات مرتبط با اینگونه شرکت‌ها توضیح داده شده است ، سپس به مقایسه این شرکت‌ها با شرکت‌های موجود در بورس به تفکیک کد صنعت و به صورت کلی از دو جنبه ریسک و بازدهی پرداخته شده است .  نتایج بدست آمده نشان می دهد که سود و بازدهی شرکت‌های هولدینگ از سایر شرکت‌های موجود در بورس بیشتر نمی‌باشد ولی فرض برابری رد نمی‌گردد.

کلید واژه: هولدینگ ، ریسک ، بازدهی ، بورس اوراق بهادار ، شرکتهای بورس


مقدمه :

شرکت ها و سازمان ها با پیشرفت زمان دست به استراتژی های مختلف در جهت بقاء و سود بیشتر می زنند و هر شرکتی که در این راستا حرکت نکند به فنا (به دلیل عدم توانائی در رقابت) رهنمون خواهد شد. یکی از این استراتژی ها استراتژی تدافعی می باشد که باز از انواع این نوع استراتژی مشارکت می باشد که چند شرکت دست به آن می زنند هولدینگ نیز به نوعی استراتژی مشارکتی می باشد یک شرکت به چند شرکت دیگر که می توانند رقیب نیز باشند با یکدیگر ملحق می شوند که در آن یک سازمان مرکزی یا یک ستاد مرکزی هدایت و مدیریت کل این تشکیلات را بر عهده می گیرد. در ایران نیز چندین شرکت دست به این حرکت زده اند (هرچند که این نوع شرکتها در ایران نوپا می باشند) که می تواند در جهت خصوصی سازی و همچنین در جهت بقاء شرکت ها و حرکت در جهت عدم ورشکستگی تفکر خوبی باشدالبته اگر می خواهیم تفکر هولدینگ و تشکیل شرکت های هولدینگ اجرایی شود باید تمامی چارچوب آن اجرا شود و سلیقه ای و هر آنطور که پسند یک مدیر خاص است تفسیر و تعبیر نشود[1].

شرکتهای هولدینگ

 

تعریف:

 در زبان انگلیسی «هولدینگ» مترادف با "CORPORATE" و "PARENT" آورده شده است و در زبان فارسی شاید بتوان آن را مترادف با «فراگیر» و یا «مادر» قرار داد.

به طور کلی، سازمانهای هولدینگ را می توان چنین تعریف کرد: «گروهی از شرکتها که در آنها یک شرکت، مالکیت و اداره و یا فقط اداره کلیه شرکتها را برعهده داشته باشد، تحت عنوان هولدینگ قلمداد می شوند».

در واقع شرکت هولدینگ یا مادر، یک شرکت سهامی است که نقش اصلی آن مالکیت بر سهام دیگر شرکتها باشد. شرکتهای مادر حتی با خرید درصد کوچکی ازسهام یک شرکت دیگر (مانند 15درصد سهام آن) می توانند کنترل واقعی شرکت مزبور را به دست آورند؛ به ویژه، اگر سهام این شرکت در دست افراد مختلف باشد. شرکت مادر در حقیقت بنگاهی اقتصادی به شمار میرود که منافع آن از طریق تسلط و کنترل شرکتهای دیگر تامین می شود و در عین حال، امکانات جدیدی هم برای این شرکتها فراهم می آورد.

مدیریت یک شرکت معمولی با مدیریت شرکتهای هولدینگ بسیار متفاوت است. از آنجا که بازتاب عملکرد مدیریت و نتایج حاصل از تصمیمات اتخاذ شده برخود شرکت مادر (ستاد) تاثیر گذار خواهد بود، لذا ضروری است مدیریت ارشد به منظور تصمیم گیری و اعمال نظر، علاوه بر بررسی و شناخت ستاد سازمان، با دیدی وسیعتر و شناخت کامل از شرکتهای زیر مجموعه، تصمیم گیری کند. بنابراین ، مسائل و تصمیمات در سازمانهای هولدینگ همواره پیچیده ، ‌پر ابهام و گاهی نیز همواره با تناقض هایی است که اکنون این سازمانها را نیازمند اجرای مدیریت استراتژیک با الگوهای جدید و مناسب کرده است.

Rounded Rectangle: ستادسازمان

از آنجایی که سازمان هولدینگ ،‌سهامدار تعدادی شرکت تجاری در زمینه های کاری مختلف است، لذا باید هر یک از شرکت های مجموعه خود را نظارت، کنترل و هدایت نماید. اگر چه این شرکتهای تجاری عنصری از سازمان هولدینگ هستند، ولی هر شرکت به طور مستقل فعالیت می نماید. از این رو ساختار یک سازمان هولدینگ را می توان به صورت کلی به شکل زیر نمایش داد[3].


تاریخچه تاسیس

از نظر سیر تاریخی در سال 1833 اولین ادغام دو شرکت خارجی صورت گرفت که در جراید از آن با عنوان parent company (شرکت مادر و اصلی) یاد می شود.

سپس در اوایل قرن 19، شرکتهایی پیدا می شوند که می خواهند بین کسب و کارهایشان یا شرکتهای تابعه اتصال برقرار کنند. بنابراین اصطلاح عملی هولدینگ ها به معنی تکمیل زنجیره ارزش شرکتهای تابعه رایج می شود.

از نظر روند رشد هولدینگ ها در دهه 1980، ده هزار شرکت مادر برآورد میشود. در دهه 90، سی و پنج هزار و در سال 2000 بیش از دویست هزار شرکت مادر وجود دارد[7].

هولدینگ ها از نظر نوع معمولا چهار نوع هستند که عبارتند از هولدینگ هایی که از تجزیه یک شرکت بزرگ به وجود آمده اند، هولدینگ های محصولی، هولدینگ های زنجیره تامین و هولدینگ های مختلط.

در دنیا کشورهای آمریکا و انگلیس در استفاده از هولدینگ پیشگام هستند. در آمریکا قوانین زیادی راجع به هولدینگ های عمومی وجود دارد. امروزه اغلب کشورهای پیشرفته مانند آلمان، ژاپن، کانادا، کره جنوبی و مالزی از ساختار هولدینگ استفاده می کنند. در کشورهای در حال توسعه نیز از قبیل الجزایر، مصر ، عربستان، ترکیه و ... شاهد رواج هولدینگ هستیم.

در کشور ما نیز بسیاری از شرکتهای بزرگ مانند شرکت نفت، شرکت شیلات، شرکت توانیر‌، گروه سدید، شرکت ثامن ،‌ بنیاد مستضعفان، شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی (شستا)، شرکت سرمایه گذاری ملی ایران (سما) ،‌ایران خودرو، سازمان اقتصادی کوثر و... از ساختار هولدینگ یا مشابه آن استفاده می کنند[8].

 

 سرمایه گذاری در هولدینگ ها

از نظر ماهیتی ، تشکیل یک شرکت هولدینگ و یا سازمانی که برای سودآفرینی از طریق خرید و فروش اوراق بهادار است همگی مترادف با امر سرمایه گذاری است. اما شرکت سرمایه گذاری معادل "INVESTMENT-CO" است و نهادی است که سود آفرینی را در داد و ستد اوراق بهادار پی می گیرد ؛ حال آنکه هولدینگ ، سازمانی است که میزان سهامش در شرکتها به او مسئولیت اداره آنها و سود آفرینی از طریق بنگاهداری را منتقل می نماید و سرمایه گذاری در شرکت ، یعنی دارا شدن سهام آن شرکت در حد خرده سهامدار یا اقلیت نسبی یا اقلیت یا نفوذ و یا اکثریت نسبی و یا اکثریت مطلق که هر یک از حدود مذکور اختیارات متفاوتی به ترتیب در حد حضور در جمع سهامداران در حد دارا بودن حق تعیین حداقل یک عضو هیأت مدیره در حد دارا بودن حق حذف اختیار مطلق سهامدار عمده در مجمع فوق العاده ، در حد دارا بودن حق تعیین اکثریت اعضاء هیأت مدیره در حد دارا بودن حق اختیار مجمع فوق العاده را دارد.

به عبارت دیگر سازمان هولدینگ ، سازمانی است که در سایر شرکتها سرمایه گذاری می کند یا شرکتی جدید ایجاد می نماید و یا برای ایجاد ، گسترش و یا بهبود امکانات در شرکتهای خود سرمایه گذاری می کند ؛ که این خود از الزامات بنگاه داری نیز محسوب می شود تا از این طریق کسب سود نماید. حال آنکه شرکت خاص سرمایه گذاری ، عمدتاً خرید و فروش اوراق بهادار ( سهام ، اوراق قرضه و مشارکت ) انجام می دهد و به دنبال کسب سود از این طریق در بازار بورس است. ولی متأسفانه در ایران هر دو نوع شرکت فوق الذکر را ، غالباً شرکت سرمایه گذاری می نامند. در حالی که همانطور که گفته شد این سازمانها از لحاظ سبک اداره ، نوع ، نحوه ، هدف و ماهیت سرمایه گذاری با هم تفاوتهای اساسی دارند[5,6].

بورس اوراق بهادار تهران

به منظور ایجاد یک بازار رسمی و دائمی برای خرید و فروش سهام شرکتها و سایر اوراق بهادار ، به موجب قانون مصوب اردیبهشت ماه 1345 مجلس شورای ملی ، بورس اوراق بهادار تهران ، در بهمن ماه سال 1346 فعالیت خود را آغاز کرد . در قانون تاسیس بورس هدف از ایجاد آن تجهیز پس اندازهای خصوصی و تخصیص این پس اندازها به سرمایه گذاریهای صنعتی و تولیدی اعلام گردید . بورس اوراق بهادار تهران مانند سایر بورس های اوراق بهادار در جهان از تشکیلات و نظام ویژه ای برخوردار است . در جدول 1-2 قسمت الف و ب برخی از شاخصهای عملکرد بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره 1377 الی 1380 آورده شده است

روش تحقیق:

 جامعه آماری تحقیق حاضر شرکت های هولدینگ حاضر در بورس تهران و مقایسه آنها با سایر شرکت های موجود در بورس تهران می باشد . اطلاعات و آمار مربوط به سالهای 86-82 این شرکت ها با یکدیگر مقایسه می گردد.  فرضیات اصلی این تحقیق عبارت است از : 1-سود شرکتهای هولدینگ از سایر شرکتهای موجود در بورس بیشتر است .

2- ریسک شرکتهای هولدینگ از سایر شرکتهای موجود در بورس کمتر است .

شرکتهای موجود در بورس در کدهای مختلف تقسیم بندی شده اند و به کدهای مختلف تعلق دارند حال با توجه به این مطلب و برای اینکه کلیه فرضیات موجود مورد بررسی قرار گیرد یکبار شرکتهای هولدینگ را با همه شرکتهای بورس و در فرضهای دیگر این شرکتها با کلیه کدهای موجود در بورس مورد مقایسه قرار می گیرد. چه از جنبه ریسک ، چه از جنبه بازده و در نهایت نتایج مورد استفاده قرار می گیرد


  متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۰۶:۵۰
حسن خوبیاری

A combined MCDM model based on DEMATEL and ANP for the selection of airline service quality improvement criteria: A study based on the Taiwanese airline industry


abstract The aim of this study is to select airline service quality improvement criteria for the Taiwanese airline industry. Numerous factors such as low railway prices, the development of high-speed rail, increases in petroleum prices, increases in foreign airline competition, and the recent economic depression have led many airlines in Taiwan to encounter financial difficulties and even closure. Researchers have begun to identify critical service quality improvement criteria with the goal of increasing the competitive advantages of airlines. Most of the selected criteria, however, suffer from a major technical problem: all of the measurement dimensions are independent, leading to inadequate criteria for measuring service quality. Our calculations consider the interrelationships and effects among the evaluation dimensions and criteria to precisely rank and select criteria. The value of this study is that it provides airlines with a direction for measuring and improving their service quality with the goal of developing sustained competitive advantage over the long term


Keywords: Service quality Airline Taiwanese airline industry DEMATEL ANP MCDM


Introduction 

In light of Taiwan's demographics and geographical structure as an island, its interactions and global trade depend largely on marine transit and airlift activities (Civil Aeronautics Administration [CAA], 2009). However, airlift activities are much more important in determining efficiency than marine transit activities, and effi- ciency in these activities is necessary to improve the Taiwanese economy and its international relationships. With the current domestic and international pressures stemming from, for example, low railway prices, the development of high-speed rail, increases in petroleum prices, increases in foreign airline competition, and the recent economic depression, an increasing number of airlines are facing financial difficulties due to a deficit and low market share, and some airlines failed to survive beyond late 2008. To resolve these difficulties, an increasing number of airlines have focused on improving their service quality to provide customers with a comfortable and safe experience while transporting them to their destinations on time (Wu et al., 2012). In this study, we do not consider low-cost carriers such as Ryanair. Based on O'Connell and Williams's (2005) research findings, passengers who travel on low-cost carriers pay great attention to price and arrange their itineraries to take advantage of the least expensive airfares. Thus, they do not focus on other factors when they book their travel, and the brand reputations of low fare airlines have been embedded into their minds (O'Connell and Williams, 2005). O'Connell and Williams also find that passengers who use full service airlines do pay attention to price but tolerate higher airfare to acquire the advantages of the additional products and/or services provided by such airlines (O'Connell and Williams, 2005). In short, the market segment of low-cost carriers is customers who do not pay attention to service quality but to price, while the market segment of full service carriers primarily pays attention to service quality over price. Therefore, it would not be appropriate to incorporate low-cost carriers in this study, as we aim to provide a direction for airlines that use service quality as part of their strategy for developing sustained competitive advantages in the long term by helping them to measure and improve their service quality. Lowcost carriers are therefore beyond the scope of this study. Although a stream of studies has developed numerous related models accompanied by various evaluation indices, the study of such indices has been predicated on a major technical problem; 


pany. An ANP is usually conducted to loosen the restrictions of hierarchical structures (Yang et al., 2008) and was originally proposed by Saaty (1996). The ANP is used to address the hierarchical representation of relationships by taking the dependency of the factors (e.g., criteria and/or indices) into account while calculating the data (Yüksel and Dagdeviren, 2007). Many decision-related problems are difficult to structure hierarchically because they involve interaction and dependence between higher- (e.g., dimensions and/or criteria) and lower-level elements (e.g., criteria and/or indices). The ANP replaces hierarchies with networks and emphasizes the interdependent relationships among various decision criteria, therefore allowing for a more systematic analysis (Franek and Kresta, 2013). The current research demonstrates the advantages and reliability of each method (Lin and Wu, 2008; Momoh and Zhu, 2003). In this study, the DEMATEL is adopted to determine causal relationships and different impacts among service improvement dimensions. The IRM of the service improvement dimensions, which is developed through the DEMATEL, becomes a network evaluation structure for an ANP analysis, which is then used to calculate the relative weights of the service improvement criteria. The remainder of this study is organized as follows. Service quality in the airline industry is discussed in Section 2. A combined MCDM model is proposed in Section 3. An empirical study is conducted in Section 4. A discussion on the application of our results to practice is presented in Section 5. A conclusion is presented in the final section.


download full text 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۱۴
حسن خوبیاری

کاربرد ترکیب دی ماتل، تحلیل شبکه و تاپسیس در اولویت بندی سبد سرمایه گذاری


چکیده 

بدون شک الزمه رشد اقتصادی، تولید بیشتر و سرمایه گذاری افزونتر است. هدف از این مقاله ارائه رویکردی جامع است که بتواند از عهده نشان دادن وابستگیهای میان نسبتهای مالی برآید و بتواند چگونگی انتخاب سبد سرمایه گذاری شرکتهای بورسی را در مرحله اجرا نشان دهد. طی این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این پرسشها هستیم که معیارهای مهم ، همبستگی و ارتباط بین معیارها و اولویت معیارها برای انتخاب مناسب ترین سبد سرمایه گذاری چیست؟ جهت پاسخگویی به پرسشهای فوق از ترکیب تکنیک هایDANP) دی ماتل ، فرایند تحلیل شبکه) و تاپسیس استفاده نموده،وبه ارائه مدلی جهت بررسی معیارهای سرمایهگذاری و ارتباط میان آنها ، اولویتبندی و انتخاب سبد سرمایهگذاری مناسب پرداختیم. جامعه تحقیق نیز شامل شرکتهای سرمایه گذاری پذیرفته شده در بازار بورس ایران که در مجموع 84 شرکت می باشد. نتایج نشان می دهد سه معیار بازده مجموع داراییها ، حاشیه سود خالص و حاشیه سود ناخالص که متعلق به ابعاد سود آوری هستند دارای بیشترین،و دومعیار متوسط دوره وصول مطالبات ونسبت گردش حسابهای دریافتی به ترتیب دارای کمترین درجه اهمیت می باشند.از نظر رتبه بندی الومینیوم ایران ، پتروشیمی خارک وسرمایه گذاری صنایع بهشهر به ترتیب رتبه های اول تا سوم و شرکتهای صنایع آذرآب ،نورد آلومینیوم هرمزگان وهپکو 84تا 84 راکسب کردند. واژههای کلیدی: تصمیم گیری چند معیاره، دیماتل ، فرایند تحلیل شبکه، تاپسیس، نسبتهای مالی.


مقدمه

 جوهر تمامی فعالیت های مدیریت تصمیم گیری است. تصمیم گیری عبارت است از انتخاب یک راه حل از میان راه حل های مختلف موجود. مدیران و تصمیم گیرندگان بر اساس نتایج تصمیماتی که اتخاذ می نمایند مورد قضاوت قرار می گیرند. در بعد فردی نیز تصمیم گیری جزیی از زندگی روزمره ماست. در جهان امروز دیگر نمی توانیم با یک شاخص به قضاوت آنچه می بینیم بپردازیم]9 .]از سویی دیگر سرمایه گذاری نقش کلیدی و مهم در رشد و توسعه اقتصادی جوامع ایفا مینماید]23 .]از دیدگاه کلی سرمایه گذاری به معنای مصرف پول های در دسترس برای دستیابی به پول های بیشتر در آینده است ؛ به عبارت دیگر سرمایه گذاری یعنی به تعویق انداختن مصرف فعلی برای دستیابی به امکان مصرف بیشتر در آینده ]2.] با توجه به شرایط و نیاز اقتصادی کشور به سرمایه گذار داخلی و خارجی ، بورس به عنوان یک فرصت سرمایه گذاری جذاب مد نظر سرمایه گذاری است. از این رو چگونگی مدیریت سرمایه گذار در بورس برای سرمایه گذاری داخلی و خارجی می تواند با اهمیت باشد.  بدون شک بازارهای سرمایه تاثیر مهمی بر بیشتر مردم جهان دارد. سرمایه گذاران با معیارهای زیادی برای سرمایه گذاری روبرو هستندکه آنها را برای ارزیابی و انتخاب سبد سرمایهگذاری در راستای رسیدن به بیشترین بازده با مشکل روبرو کرده است. به منظور اینکه سرمایه گذاران بدانند که چه ضابطههایی برای انتخاب سهام ارزشمند است باید مدلهایی در اختیار داشته باشند تا آنها را برای این رسیدن به این هدف یاری نماید. در این تحقیق سعی گردیده است با ارایه مدلی آنها را در انتخاب سبد سرمایه گذاری مناسب یاری نماییم. با توجه به اهمیت موضوع اهداف تحقیق حاضر را میتوان به شرح زیر دسته بندی نمود:  تعیین همبستگی و ارتباط بین معیارهای انتخاب شرکت ها برای سرمایه گذاری  ارائه مدلی برای تصمیم گیری درست سرمایه گذاران  تعیین معیارهای مهم کمی در انتخاب شرکت ها برای سرمایه گذاری و به این ترتیب سواالتی که در تحقیق حاضر به دنبال پاسخگویی به آنها هستیم شامل موارد زیر می باشد:  از دید سرمایهگذاران معیارهای مهم در انتخاب شرکتها جهت سرمایه گذاری چیست؟  همبستگی و ارتباط بین معیارها چگونه می تواند فرایند تصمیم گیری و انتخاب شرکت مناسب را تحت تاثیر قرار دهد؟  مناسب ترین سبد سرمایه گذاری چگونه انتخاب می گردد؟


تصمیم گیری با معیار های چندگانه 

در بسیاری از موارد تصمیم گیری ها هنگامی مطلوب و مورد رضایت تصمیم گیرنده است که بر اساس چندین معیار بررسی و تجزیه و تحلیل شده باشند. در برخی مسائل که معیارهای تصمیم گیری هم کیفی و هم کمی هستند، که غالباً همواحد هم نیستند، می بایست به دنبال روش های تصمیم گیری مناسب رفت. این روش ها به روش های تصمیم گیری با معیار های چندگانه معروفاند]4 .] 1 فرایند تحلیل سلسله مراتبی یکی از روشهای تصمیم گیری چند معیاره است که توسط ساعتی ارائه شده است. در این روش اجزاء سیستم شامل عوامل، زیر عوامل و گزینه ها به صورت سلسله مراتبی از باال به پایین طرح ریزی می شوند. در این مدل که حداقل از سه سطح تشکیل می گردد سطح اول بیانگر هدف اساسی مسئله اخذ تصمیم ، سطح دوم شامل معیارها و سطح سوم گزینه یا راه حلها را در بر می گیرد. فرایند تحلیل شبکه ای یکی از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره است که توسط توماس ساعتی و بر پایه تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی به منظور ارتقاء قابلیت های این تکنیک در سال 1336 معرفی گردید]16 .]مزیت فرایند تحلیل شبکه این است که با مجاز شمردن وابستگی، از فرایند سلسله مراتبی که فقط شامل حالت استقالل است، فراتر می رود. در حقیقت فرایند سلسله مراتبی به عنوان حالت خاصی از فرایند تحلیل شبکه به شمار می رود. همچنین ساختار شبکه ای فرایند تحلیل شبکه، این امکان را فراهم می سازد که هر مساله تصمیم گیری را بدون نگرانی از اینکه چه چیزی نخست و چه چیزی در پی می آید، ارائه کنیم . ضمن اینکه فرایند تحلیل شبکه یک ساختار غیر خطی است، در حالیکه یک سلسله مراتب با یک هدف در باالترین سطح ، و گزینه ها در سطح زیرین، ساختاری خطی دارد


متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۰۷:۵۳
حسن خوبیاری

کاربرد تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی AHP در رتبه­ بندی شاخص­های ارزیابی جاذبه های توریستی

 

 چکیده

 

 تحقیق در عملیات به عنوان یک روش علمی ریاضی تبدیل به یک ابزار مناسب جهت استفاده در بسیاری از حوزه های تصمیمگیری و مدیریتی شده است. مدلهای ارایه شده در شاخه های مختلف تحقیق در عملیات میتوانند به صورت عملی مدیران را جهت شناسایی وضعیت جاری و ارایه راهکارهای لازم به منظور ارتقا و پیشرفت یاری رسانند. مقاله حاضر، راهنمایی کاربردی در زمینه ارزیابی موثر و کارآمد جاذبههای توریستی برای سیاستگذاران و برنامهریزان توسعه توریسم میباشد که قصد دارد بر اساس نظرسنجی به روش دلفی به مهمترین شاخصهای ارزیابی جاذبههای توریستی و رتبهبندی آنها با استفاده از تکنیک AHP دست یابد. در حال حاضر متأسفانه به دلیل عدم شناخت دقیق شاخصهای ارزیابی و معیارهای رتبهبندی آنها، در ارزیابی و برنامهریزی توسعه جاذبههای توریستی کاستیهای زیادی مشاهده میشود. بررسیهای صورت گرفته نیز بیانگر آن است که تاکنون تحقیقاتی تکنیکال و اثباتی در این حوزه صورت نگرفته و تنها در بعضی از تحقیقات به گردآوری شاخصها اکتفا شده است. نگارندگان در این مقاله ابتدا با استفاده از مستندات مرتبط و سپس با نظرسنجی از خبرگان شاخصهای ارزیابی جاذبههای توریستی، معیارها و زیرمعیارهای اولیه رتبهبندی آنها را شناسایی و تدوین کرده و به طراحی ساختار سلسله مراتبی اقدام ورزیدند. در پایان، با استفاده از دو پرسشنامه طراحی شده و سپس با استفاده از نرمافزار Choice Expert شاخصهای ارزیابی جاذبههای توریستی با توجه به معیارهای تعیین شده، رتبهبندی شدند

 

. کلمات کلیدی: فرآیند تحلیل سلسله مراتبی AHP شاخص، ارزیابی، جاذبههای توریستی

 

 

مقدمه

 

 در بیش از شش دهه گذشته، توریسم به توسعه و تنوع مستمر خود ادامه داده تا به یکی از بزرگترین بخشهای اقتصادی در حال رشد دنیا تبدیل شود. مقاصد جدید بسیار زیادی در کنار مقاصد قدیمی در اروپا و آمریکای شمالی ظهور کردهاند. تعداد توریستهای دنیا در سال 2010 ،940 میلیون نفربوده که انتظار میرود این تعداد در سال 2020 به 6/1 میلیارد نفر برسد [1 .[با افزایش استانداردهای زندگی و درآمد افراد، کاهش محدودیتهای مسافرت و آسانتر و ارزانتر شدن حمل و نقل انتظار میرود توریسم همچنان به رشد خود ادامه داده، تعداد توریستها بیشتر شده و نقش توریسم در اقتصاد دنیا بیش از پیش شود. صنعت توریسم امروزه نسبت به گذشته متنوعتر و پیچیدهتر شده است. در حال حاضر، توریستها به جای اقامتهای طولانی، اقامتهای کوتاهمدتتری در مقاصد توریستی داشته، اما بر تعداد سفرهای خود افزودهاند. آنها تاکید بیشتری بر محیط زیست مقاصد داشته، ارزش بیشتری را نسبت به هزینهکرد خود انتظار دارند و متقاضی ارایه خدمات بهتری هستند. در نتیجه برای موفقیت در زمینه توریسم، یک منطقه باید از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی پایداری داشته و به منظور داشتن پایداری، باید به دقت برنامهریزی و مدیریت شود و عوامل مختلف را در ملاحظات خود مورد توجه قرار دهد [2 .[ بدون شک بهرهمندی از منابع و جاذبههای توریستی موجود، در پیدایش و توسعه توریسم نقش اساسی را ایفاء میکند. به کارگیری موثر و کارآمد منابع توریستی نیز مستلزم نگاهی همه جانبه و علمی به این مقوله میباشد. مقاصد توریستی نیازمند مدیریت و برنامهریزی هستند، چرا که منابع محدودند و خواستهها برای بهرهمندی از آنها نامحدود میباشد. در صورتی که برنامهریزی و مدیریت موثری در زمینه استفاده از منابع و جاذبههای توریستی وجود نداشته باشد، امکان استفاده از این منافع کاهش مییابد و در برخی موارد موجب اتلاف منابع میشود. به همین دلیل، ضروری است که شناختی عمیق و مبتنی بر واقعیت در رابطه با جاذبهها، شاخصها و معیارهای رتبهبندی آنها حاصل گردد تا اولویت توسعه آنها بر مبنای یافتههایی متقن تعیین شده و بهینهسازی اقدامات توسعهای در این زمینه تضمین شود


متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۰۷:۳۴
حسن خوبیاری

ترکیب سیستم دانش پایه و تحلیل فرآیند شبکه ای برای برنامه ریزی استراتژیک، رویکرد کارت امتیازی متوازن، مطالعه موردی: شهر


چکیده 

کارت امتیازی متوازن و معیارهای کنترل عملکرد، برای اولین بار توسط کاپلان نورتون توسعه داده شد. کارت امتیازی متوازن یک دید جامع از عملکرد کلی و اهداف استراتژیک سازمان را فراهم می کند. کارت امتیازی متوازن معیارهای مالی را با شاخص های عملکرد کلیدی برای ایجاد نمایی که ارزیابی جنبه های مالی و غیرمالی را همزمان در نظر می گیرد، ادغام می نماید. به این دلیل که برنامه ریزی استراتژیک یک نیاز واقعی در تجارت است این مطالعه از یک رویکرد ترکیبی به کارت امتیازی متوازن و سیستم های دانش پایه استفاده می کند که در نهایت از روش تحلیل فرآیند شبکه ای (ANP (استفاده می کند . این سیستم استراتژی های عملیاتی، مدیریتی یا شرکتی را با چشم اندازهای جنبه های رشد و یادگیری ، فرآیندهای داخلی، رضایت مشتری و عملکرد مالی انتخاب و مرتب می کند. همچنین این سیستم تصمیم گیرنده را در مشخص کردن وزن استراتژی های خاص کمک می کند. کارت امتیازی متوازن براساس سیستم دانش پایه برنامه ریزی استراتژیک اتوماتیک و کارا را تسهیل می کند. مدل توسعه داده شده در شهرداری منطقه 4تهران پیاده سازی شده که در انتها نتایج آن ارایه می شود. کلید واژه: سیستم دانش پایه، کارت امتیازی متوازن، تحلیل فرآینـد شبکه ای، شهرداری تهران


مقدمه

 علاقه ی اعضای هیات علمی و محققین در دهه ی اخیر در مورد نفوذ و اعتبار کارت امتیازی متوازن بر عملکرد سازمان و برنامه ریزی استراتژیک افزایش پیدا کرده است. کارت امتیازی متوازن طراحی شده توسط کاپلان و نورتون از یک توالی که فعالیت های تولید کننده ارزش برای شرکت را از چهار منظر درنظر می گیرد، استفاده می کند. چهار منظر عبارتند از : رشد و یادگیری، فرآیند داخلی، مشتری، مالی . شاخص های عملکرد در هر جنبه به عنوان معیار خروجی مرکزی در جنبه بعدی استفاده می شود. این توسعه ی اولیه کارت امتیازی متوازن که توسط نورتون و کاپلان ارائه شده است به طور گسترده در شرکتهای خدماتی و تولیدی، سازمان های غیرانتفاعی ، نهادهای دولتی و دیگر صنایع در اطراف جهان استفاده شده است. در حال حاضر شرکتها به طور فزاینده ای سیستم های سنجش عملکرد جدیدی که بر حسب اندازه گیری های غیرمالی است ، را اجرا می کنند.  تحقیقات مرتبط را نشان می دهد. کارت امتیازی متوازن در اوایل دهه 1990 از یک ابزار اندازه گیری عملکرد به ابزاری برای برنامه ریزی استراتژیک توسعه داده شد. متدلوژی کارت متیازی متوازن یک ساختار برای فعالیت های مدیریت استراتژیک ایجاد می کند. کارت امتیازی متوازن 4 فرآیند مدیریتی جدید را معرفی می کند که به طور جداگانه و ترکیبی در ایجاد اهداف استراتژیک بلند مدت و فعالیت های کوتاه مدت شرکت دارند.  . (کارت امتیازی متوازن با ترکیب چهار جنبه مالی، مشتری، فرایندهای داخلی و رشد و یادگیری مدیران را به ادراک ارتباطات بیشمار و تاثیرات منطقی آنها کمک می کند

این ادراک، مدیران را برای تفکر در ورای تصورات سنتی در مورد موانع وظیفه ای و در نهایت بهبود تصمیم گیری و حل مشکلات کمک می کند. بازنگری استراتژی ها و اجرای آنها، تیم های مدیریتی را برای بازنگری برنامه های استراتژیک و فرآیندهای برنامه ریزی که شامل شاخص های کارت امتیازی متوازن و نقشه های استراتژی است ، کمک می کند.  برنامه ریزی استراتژیک یک ضرورت واقعی در هر سازمانی می باشد. برنامه ریزی استراتژیک با برنامه های عملیاتی تفاوت دارد. یک برنامه استراتژیک باید اداراکی، نظری ، فکری و عملی باشد. بدلیل پیچیدگی و اهمیت برنامه ریزی استراتژیک، سیستم های دانش پایه برای حمایت تصمیم گیران به طور مکرر استفاده می شود. سیستم های دانش پایه ، ابزاری کامپیوتری هستند که تصمیم گیری مدیریتی را با ارائه پیشنهادات تاثیر بخش متفاوت تسهیل می نماید. در دهه ی 1990 سیستم های دانش پایه ی هوشمند نقش مهمی را به عنوان ابزارهای حمایت از تصمیم گیری های جدید ایفا کردند. اما مطالعات کمی بر روی ترکیب سیستم های دانش پایه  با کارت امتیازی متوازن در مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک انجام شده است.  بنابراین این مطالعه یک سیستم دانش پایه هوشمند را برای برنامه ریزی استراتژیک طراحی می کند که استراتژی های شرکت را بر اساس جنبه های کارت امتیازی متوازن انتخاب و مرتب می کند. این سیستم دانش پایه می تواند به عنوان ابزاری برای برنامه ریزی استراتژیک یا پیاده سازی استراتژی بر مبنای اطلاعات تصمیم گیر استفاده شود. در واقع کارت امتیازی متوازن براساس سیستم دانش پایه برای توسعه ی برنامه ریزی استراتژیک و اجرای آن در سیستم هایی که به حمایت نیاز دارند، طراحی شده است. نتیجتا سیستم دانش پایه از یک رابط کاربری استفاده می کند و استراتژی های مدیریت را بر اساس ارزیابی چشم انداز و استراتژی موجود کسب و کار پیشنهاد می دهد. بر اساس ارتباطات بالا این مطالعه دو هدف مرتبط دارد : 1 – ارائه یک چارچوب یکپارچه برای ابزار های کارت امتیازی متوازن و سیستم دانش پایه که از فرآیند تحلیل شبکه ای استفاده می کند . 2 – توسعه ی یک کارت امتیازی متوازن براساس سیستم دانش پایه برای برنامه ریزی استراتژیک که استراتژی های شرکت را از چهار منظر عملکردی رشد و یادگیری، فرآیند داخلی، مشتری و عملکرد مالی انتخاب و مرتب سازی می نماید. با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای نیز بررسی می شود که مدیریت چگونه می تواند اهداف و معیارها را با استفاده از سلسله مراتب کارت امتیازی متوازن انتخاب کند. این کار به دو موضوع مهم اشاره دارد : اتخاذ اهداف و انتخاب معیارهای مناسب . هیئت مدیره شرکتها به خوبی می دانند که اجرای سریع تغییرات بسیار مشکل است؛ هرچند برنامه ریزی استراتژیک برای اجرای استراتژی ها بسیار مهم است. در نهایت این مطالعه استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای برای اولویت بندی همه ی معیارها و استراتژی ها را در چارچوب کارت امتیازی متوازن شرح می دهد و تلاش می کند برای ایجاد یک برنامه ریزی استراتژیک هوشمند بر اساس کارت امتیازی متوازن که به مخفف BSCKBS نامیده می شود

 فرآیند تحلیل شبکه ای و کارت امتیازی متوازن


 برای تعیین معیار های اندازه گیری عملکرد و همچنین انتخاب استراتژی ها در اجرای کارت امتیازی متوازن روش های تصمیم گیری با معیارهای چندگانه به طور زیادی استفاده شده است که فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP (نیز در زمینه های زیادی مورد استفاده قرار گرفته است . موضوعات تحقیقات مرتبط عبارتند از: انتخاب سیاست های مدیریتی یک بیمارستان با استفاده از آنالیز سر به سر و فرآیند تحلیل شبکه ای که برای دستیابی به سیاست ها و تحلیل شرایط از 2009 (استفاده از یک مدل ترکیبی برای ارزیابی عملکرد محیط 38 کارت امتیازی متوازن استفاده می شود ( وو، لین و پنگ 2011 (39 زیستی از طریق کارت امتیازی متوازن سبز و فرآیند تحلیل شبکه ای فازی ( تی سنگ، لن، وانگ، چیو . چانگ استفاده از کارت امتیازی متوازن و فرآیند تحلیل شبکه ای و آنالیز حساسیت برای مشخص کردن اثربخشی مدل ارائه شده برای فرآیند توسعه محصول جدید ( لی، چن و تانگ40 2008 (استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای و کارت امتیازی 2010 (ترکیب کارت امتیازی متوازن، فرآیند تحلیل شبکه 41 متوازن مطالعه موردی یک شرکت تولیدی (یوکسل، داگدویرن 2007 (ایجاد یک 42 ای و مدلسازی تفسیری برای ارزیابی سازمانهای تولید غذای ارگانیک در هند مدل منعطف برای توسعه خدمات ارتباط الکترونیکی با استفاده از روش های تصمیم گیری با معیارهای چندگانه و 2009 (یک رویکرد 43 استفاده از کارت امتیازی متوازن برای ایجاد معیارهای ارزیابی عملکرد. کارت امتیازی متوازن برای ایجاد مدل ارزیابی عملکرد برای هتل ها بر پایه ترکیب تحلیل پوششی داده ها و فرآیند تحلیل شبکه ای

   متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۵ ، ۰۶:۵۳
حسن خوبیاری

به کارگیری رویکردی ترکیبی از فرایند تحلیل شبکه ای و دیماتل


چکیده انتخاب رسانه ی تبلیغاتی مناسب، یکی از مهمترین تصمیمات در برنامهریزی تبلیغات می باشد و تصمیمگیری در این زمینـه با پیچیدگیهای خاصی همراه است. در این راستا، هدف از این مطالعه، ارایه رویکردی ترکیبی از تکنیکهای کمی فرایند تحلیل شبکه (ای ANP (و دیماتل (DEMATEL می) باشد، به طوری که علاوه بر مرتفع ساختن ایرادات تکنیـک فراینـد تحلیل سلسله مراتبی (AHP ( ، مساله انتخاب مناسبترین رسانه ی تبلیغاتی با انطباق تـر بیش ی بـر واقعیـات حـل گـردد در. فرایند اجرایی تحقیق که جهت اولویتبندی رسانههای تبلیغاتی برای یک شرکت نمایندگی فروش وایمکس انجام گرفتـه است، در ابتدا بر اساس مطالعات پایهای و نظرسنجی از خبرگان، مهمترین شاخصهای انتخاب رسـانه ی تبلیغـاتی مشـخص گردیدند. سپس، در قالب ساختاری شبکهای، به مقایسات زوجی عناصر مختلف پرداخته شد. جهت ارزیابی روابط موجود بین شاخصها نیز از تکنیک دیماتل بهره گرفتـه شـده اسـت . در نهایـت، بـر اسـاس نتـایج حاصـل از سـوپرماتریس تحلیـل شبکهای، وزنهای ها رسانه ی تبلیغاتی تعیـین گردیـده و اولویـت آن هـا بـه ترتیـب کاتـالوگ و بروشـور، بیلبـور د، مجلـه و روزنامه، تلویزیون و رادیو، پیامک و پست الکترونیک، و وب سایت مشخص .شد کلمات کلیدی: تبلیغات، رسانه ی تبلیغاتی، تصمیمگیری چندشاخصه، فرایند تحلیل شبکه ای، دیماتل 



مقدمه


 امروزه، برنامههای ترفیع در سیستم بازاریابی کسب وکار، به یـ جز ی لاینفـک در واحـدهای اقتصـادی مبـدل شـده است، به گونه ای که بقا و تداوم هر تجارتی تا حدود زیادی به موفقیت و یا عدم موفقیت فعالیتهـای ترفیعـی آن بستگی دارد. فعالیتهای ترفیعی، مجموعهای از تبلیغات، فروش حضوری، پیشبرد فروش و روابـط عمـومی اسـت که برای دستیابی به اهداف برنامه ف ی روش استفاده می . ]1 ]شود در میان عناصر ترفیع، تبلیغات از حساسیت خاصـی برخوردار است. تبلیغات به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای افزایش فروش و شناخت از خدمات تولیـد کننـده در بازار و ] 2 ]برقراری ارتباط برای افرادی است که قصد فروش محصول یا خدمتی را دارند ]. 3 ]نکته یزحا ی اهمیت در دنیای تبلیغات جوامع امروزی، افزایش تعداد هـا رسـانه ی تبلیغـاتی اسـت کـه بـر گسـتردگی تبلیغـات ، بـیش از گذشته دامن زده است لذا ؛]4 ، ]انتخاب مناسبترین ها رسانه ی تبلیغات، از مهـم تـرین تصـمیمات بخـش بازاریـابی شرکتها محسوب میشود که بیشک اثر بسزایی بر سایر بخش ها و فعالیتهای شرکت خواهد داشت . مشـخص است که انتخاب رسانه ی تبلیغاتی بای د با دقت و حساسیت خاصی انجام گیرد و در بسیاری از موارد، انتخاب اشتباه در این زمینه، باعث میگردد که شـرکت از تبلیغـات خـود سـود نبـرد و ایـن در حـالی اسـت کـه گـاهی اوقـات ، شرکتهای رقیب از تبلیغات آن شرکت ب ]. 5 ]دبر ه نفع خود بهره می رسـانه هـای متعـددی جهـت تبلیغـات وجـود دارند، مانند رسانههای صوتی و تصویری اعم از تلویزیون و رادیو، نصب بیلبورد در سطح شهر، چاپ کاتـالوگ و بروشور و غیره که هر یک دارای ویژگیهای خاصی اسـت کـه بـه تبـع آن اثـرات آن هـا بـر فـروش محصـولات متفاوت خواهد بود. در مورد مساله ی انتخاب رسانه ی تبلیغاتی در حوزه ی بازاریابی به صـورت خـاص، تحقیقـات متعددی صورت گرفته است. فرایند سنتی انتخاب رسانه به طور معمول بر قضاوت و تجربـه مبتنـی بـوده و توانـایی لازم به منظور در نظر گرفتن ت بـ ها عداد بالای ترکیبات متفاوت رسانه ر اسـاس شـاخص هـای متعـدد وجـود نداشـته است. آن چه مورد نیاز میباشد، یک سیستم پشتیبانی تصمیمگیری است که در دنیای واقعـی کـاربرد داشـته باشـد . ]6 ]از طرفی، در اغلب مدلهایی که در بر نامهریزی رسانهای اسـتفاده مـی گـرد د، خصوصـیات و قابلیـت هـای هـر رسانه و معیارهای کیفی تر کم مدنظر قرار میگیرد و در جایی که از قضاوتهـای کارشناسـانه اسـتفاده مـی شـود، چون این رویه فاقد ملزومات یک رویه ی سیستماتیک میباشد، در زمان بروز ترکیبـات م تعـدد رسـانه هـا وافـی بـه مقصود نیست .]7 ] در زمینه انتخاب رسانه، علاوه بر مدلهای نظری مبتنی بر قضاوت صرف کارشناسان، مدلهـای کمـی بـرای کمک به ساختاردهی و ارزیابی ها رسانه نیز طراحی شده است .]8 ]هدف از انجام ایـن مطالعـه، ارایـه ی راهکـاری مناسب برای انتخاب مناسبترین رسانههای تبلیغاتی بر مبنای رویکردی ترکیبی از تکنیک های کمی فرایند تحلیل ( ای شبکه ANP ( و دیماتل ( DEMATEL ( در قالب تصمیمگیری چند شاخصه ( MADM ( بـرای ی ا ایجـاد زمینـه برای تبلیغات کارا و اثربخش است. در مطالعات گذشته از تکنیکهایی نظیر فرایند تحلیل سلسـله مراتبـی (AHP ( جهت حل مسایل تصمیمگیری مشابه بهره گرفته شده است؛ امـا مفروضـات ایـن تکنیـک نظیـر بـرآورد اوزان هـر سطح مستقل از سطوح دیگر، مستقل بودن متغیرهای هر سطح از یکدیگر و عدم وجود ارتباطات بین آنها و عـدم وجود بازخور در سطوح مختلف به یکدیگر، گاهی اوقات در شرایط واقعی تصمیمگیری ممکن است نقض شـو د ؛]9 ]لذا مدل ارایه شده در این تحقیق، مشکلات اشاره شده را مرتفع ساخته با شرایط واقعی مساله تناسب ی تر بیش دارد. ی در ساختار مقاله حاضر، ابتدا پیرامون تبلیغات و رسانههای تبلیغاتی بحث شده اسـت . سـپس، بـا معرفـی دو تکنیک کمی فرایند تحلیل شبکهای و دیماتل که در این تحقیق از آنهـا بهـره گرفتـه شـده اسـت، مـدلی بـا یـک رویکرد ترکیبی جهت انتخاب و اولویتبندی مناسـب تـرین رسـانه هـای تبلیغـاتی ارایـه گردیـد ه و در قالـب یـک مطالعه ی موردی در حوزه ی تبلیغات وایمکس پیادهسازی شده است.


مروری بر ادبیات و پیشینه ی تحقیق 


 تبلیغات و ها رسانه ی تبلیغاتی در واقـع، تبلیغـات، بخـش مکمـل برنامـه ی بازاریـابی اسـت کـه ایجـاد رابطـه را بـا مشـتری بـرای مطلـع کـردن و تأثیرگذاری بر روی نگـرش و رفتـار او شـامل مـی شـود .]10 ]بـر کسـی پوشـیده نیسـت کـه تبلیغـات در تقاضـای مصرفکننده نقش مهمی دارد لذا ؛]11 ]از مت داولترین ابزارهـایی اسـت کـه شـرکت هـا بـرای هـدایت ارتباطـات تشویق کننده خود به سوی خریداران و جوامع هدف خود از آن استفاده میکنند. به عقیده ی کـاتلر و آرمسـترانگ ، ]12 ]تبلیغ به معنای رساندن پیام، شناساندن امری به دیگران، یا امری را خوب یا بد وانمود کردن است و پیام های دیداری و گفتاری را شامل میشود که برای ترویج عقیده یا محصولی از طرف یک منبع بـه وسـیله ی کانـال هـای تبلیغاتی ( ها رسانه ی تبلیغاتی به ) گروههای ویژهای یـا بـه کـل جامعـه منتقـل و بـرای آن پـول پرداخـت شـود ؛ لـذا تبلیغات، نوعی پرداخت پولی برای ارتباطات غیرشخصـی اسـت کـه از سـوی افـراد و یـا بنگـاه هـای معـین انجـام میپذیرد و در آن از رسانهها با پوشش گسترده برای تشویق ایا ت ثیر بر مخاطبـان اسـتفاده مـی گـردد .]10 ]بـه طـور کلی، میتوان گفت هر بازاریابی حرفهای بدون تبلیغات، کارایی لازم را نخواهد دا . شت بیهوده نیست که بـه رغـم هزینههای نسبتاً بالای تبلیغات، از آن به عنوان سرمایهگذاری - و نه هزینه - نام برده می .]13]شود مدیران بازاریابی برای تهیه ی برنامـه ی تبلیغـاتی بایـد پـنج تصـمیم عمـ ده اتخـاذ کننـد کـه عبـارت اسـت از هدفگذاری ام( موریت)، بودجهبنـدی، انتخـاب پیـام تبلیغـاتی، انتخـاب رسـانه ی تبلیغـاتی و ارزیـابی برنامـه . 


فرایند تحلیل شبکه ای

 ساعتی  تکنیک تحلیل شبکه را که یکی از پرکاربردترین تکنیکهای مورد استفاده در تصـمیم گیـری هـای چندشاخصه است، برای اولین بار مطرح .کرد در واقع، ، ای فرایند تحلیل شبکه فرم کلیتـر تکنیـک فراینـد تحلیـل سلسله مراتبی (AHP (است که روش جامع و قدرتمندی را برای تصمیمگیری دقیق با استفاده از اطلاعات تجربـی و یا قضـاوت هـای شخصـی هـر تصـمیم گیرنـده در اختیـار نهـاده و بـا فـراهم کـ ردن سـاختاری بـرای سـازماندهی شاخصهای متفاوت و ارزیابی اهمیت و ارجحیت هر یک از آنها نسبت به گزینه ها، فرایند تصمیمگیری را آسان می ].16 ]سازد انتقاداتی که از مفروضات تکنیک تحلیل سلسله مراتبی ص ای ورت گرفت، موجب شد تا تحلیل شـبکه مـورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گیرد. برآورد اوزان هر سطح مستقل از سطوح دیگر، مستقل بودن متغیرهای هـر سطح از یکدیگر و عدم وجـود ارتباطـات بـین آن و هـا عـدم وجـود بـازخور در سـطوح مختلـف بـه یکـدیگر، از عمدهترین مفروضاتی است که در شرایط واقعی تصمیمگیری ممکـن اسـت نقـض شـو ؛]9]د لـذا تکنیـک تحلیـل ای شبکه ، با ویژگیهای خاص خود، این انتقادات را مرتفع ساخته است. شکل 2 ،بـا توجـه بـه مـوارد اشـاره شـده، تفاوت بین این دو تکنیک را بهتر مشخص می .کند در این شکل که مربوط بـه مـدل سـاختاری یـک مسـاله ی سـه سطحی با سه معیار (شاخص) و دو گزینه میباشد، دو حالـت سلسـله مراتبـی و شـبکه ای نمـایش داده شـده اسـت . تفاوت این دو مدل ساختاری، در روابطی است که بین شاخصها در حالت شبکه ای وجـود دارد، در صـورتی کـه در ساختار سلسله مراتبی، چنین فرضی مورد پذیرش نمیباشد ؛ 


متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۴۴
حسن خوبیاری
کاربرد فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) در برنامه ریزی توریسم مطالعه موردی: ناحیه کوهستانی غرب گیلان
 
 
 
چکیده: 

دسترسی به جاذبه ها و رتبه بندی مقاصد گردشگری از ابعاد مهم برنامه ریزی توسعه توریسم به شمار می آید. در مقاله حاضر با استفاده از روش RDS از طریق منابع کتابخانه ای و با نظرسنجی از نمونه آماری مبتنی بر روش کوکران و روش نمونه گیری ساده، کاربرد فرایند تحلیل شبکه ای ANP در برنامه ریزی توریسم غرب گیلان بررسی شده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش ANP به کمک نرم افزار Super Decisions ضمن مطالعه جاذبه های توریستی ناحیه  کوهستانی غرب گیلان، جاذبه ها و مقاصد توریستی این منطقه نیز رتبه بندی شده است. برای این منظور، مولفه های اکوتوریستی، آثار تاریخی، سبک معیشت نیمه نومادیزم و وضعیت زیرساخت ها از مهم ترین شاخص های رتبه بندی مقاصد گردشگری انتخاب شدند. سپس با تحلیل و ارزیابی معیارها در مدل فرایند تحلیل شبکه ای، هفت گزینه از میان نواحی کوهستانی غرب گیلان پیشنهاد شدند، که به ترتیب عبارت اند از روستاهای آق اولر با 38.23 درصد، سراگاه با 34.23 درصد، سوباتان با 8.16 درصد، رندانه با 6.05 درصد، لومه دشت با 5.54 درصد، دشت دامان با 4.97 درصد و حیران با 2.80 درصد از درجه اهمیت.

 
کلید واژه: برنامه ریزی توریسم، غرب گیلان، فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، فرایند تحلیل شبکه ای (ANP)، نرم افزار Super Decisions


دانلود متن کامل
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۵ ، ۰۷:۲۱
حسن خوبیاری
           تحلیل حساسیت اولویت بندی نیروگاه های تولید برق با فرآیند تحلیل شبکه ای
 
 
 
 
چکیده: 

انرژی یکی از عوامل اساسی ارتباط متقابل میان طبیعت و جامعه بوده و به عنوان عامل اصلی توسعه اقتصادی قلمداد می شود. صنعتی شدن کشورها و افزایش تقاضا برای انواع انرژی، سبب شده است که انرژی به طور عام و انرژی برق به طور خاص در استراتژی های توسعه ملی و سیاست گذاری های کلان کشورها جایگاه بسیار مهم تری داشته باشد. در این تحقیق اولویت بندی نیروگاه های تولید برق با تکیه بر نقش و میزان تاثیر معیارهای توسعه پایدار (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) در قالب ارائه روش تصمیم گیری چند شاخصه ANP-BOCR تدوین گردیده است. در ادامه به تحلیل حساسیت نتایج برآمده از اولویت بندی نیروگاه ها با استفاده از نرم افزار تصمیمات ویژه پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن می باشد که در چارچوب شبکه «مزایا»، به ترتیب نیروگاه های سیکل ترکیبی و هسته ای بر سایر نیروگاه ها برتری دارند. در چارچوب شبکه «هزینه ها»، این نیروگاه های سیکل ترکیبی و برقآبی می باشند که از جهت هزینه بری بر سایر نیروگاه ها ارجحیت دارند. هم چنین در چارچوب شبکه «فرصت ها» نیروگاه های تجدیدپذیر در اولویت اول قرار می گیرند و در نهایت در چارچوب شبکه «ریسک ها»، نیروگاه های سیکل ترکیبی در اولویت اول نسبت به سایر نیروگاه ها قرار دارد.

 
کلید واژه: شاخص، توسعه پایدار، تحلیل حساسیت، فرایند تحلیل شبکه ای، مزایا، فرصت ها، هزینه ها و ریسک ها


مقدمه 

انرژی به توسعه های نیازمندیترین و حیاتیترین یکی از ضروری عنوان ی یاقتصاد و اجتماعی به شمار میرود. امروزه تقاضای بسییار زییاد انرژی کیه توسط سوخت های فسیلی برآورده میشود، رشد اقتصادی و توسعه ی اجتماعی را تسهیل گرده است . هر چند، سیستم انرژی فعلی به دلیل اثرات منفی آن بر اکوسیسیتم و جیات بشر  ، پاییدار نمی باشد . کمیته ی جهانی توسعه و محیط زیست ، توسعه ی پایدار را به عنوان توسعه ای تعریف کرده اس که نیازهای نسل حاضر را بدون در خطر افتیادن توانایی نسل های آینده جه دستیابی به نیازهایشان فراهم کند. این توسعه شامل ییک جیامع و رویکیرد اقتصادی فرآیندهایاز پیوستهبه هم ، اجتماعی و محیطی زیس می کاراکاسیتا و ) دباش 4 اسکونیس ، 0242 .)انرژی برای نیل به توسعه ی پایدار در هر مملکتیی عیملی مهیم و ضروری محسوب، میشود. اما در این میان نوع انرژی یا تکنولوژی به کار گرفتیه شیده در تولید و مصرف آن میتواند تأثیر منفی بر برخی از ابعاد توسعه ی پایدار داشیته باشید . از آنجا که آالایندههای حاصل از تولید یا مصرف انرژی تأثیر منفی بر بعد زیس محیطیی توسعه ی پایدار داشته، انتخاب، و به کارگیری منبع انرژی ای که به کاهش آلودگی زیست محیطی منجر شود حایز اهمی اس . )محمدی، 4215.) توسعه ی لی فعادهی پایدار در بخش انرژی عبارت اس از سامان های بخیش انیرژی به نحوی که به توسعهی انسیانی در تمیامی ابعیاد مختلیف منت هیی شیود . عدم کارایی سامانههای انرژی در تولید، توزیع و مصرف و نیز محدودی های موجود در منابع انرژی ، سرمایه گذ ای از عوامل عمده ،فن آوری عدم دستیابی جوامع کنونی بیه انیرژی پایدار محسوب، میشوند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۵ ، ۰۷:۰۷
حسن خوبیاری
ه کارگیری تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای در تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت، تهدید (مطالعه موردی شرکت سهامی بیمه ایران)
 
 
 
چکیده: 

تحلیل SWOT به تنهایی یک ابزار تحلیلی برای تعیین اهمیت فاکتورهای شناسایی شده و ارزیابی گزینه های مختلف استراتژیک بر حسب این فاکتورها ارایه نمی کند. به این دلیل تحلیل SWOT نقصان ها و کمبودهایی در اندازه گیری و ارزیابی فاکتورها داراست. با وجودی که فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) این نقایص را برطرف می کند اما خود این  رویکرد در هنگامی که بین فاکتورها عدم استقلال و وابستگی وجود داشته باشد کارایی خود را از دست می دهد، چرا کهAHP فرض می کند فاکتورهای حاضر در ساختار سلسله مراتبی مستقل می باشند در صورتی که این فرض در بررسی  تاثیرات محیط درونی و بیرونی نمی تواند پذیرفتنی باشد. لذا نیاز به ابزاری داریم که وابستگی های ممکن میان فاکتورها را به حساب آورد و اندازه گیری نماید. در این مقاله یک رویه الگوریتمیک مبتنی بر فرآیند تحلیل شبکه ای بدین منظور ارایه می شود که می تواند حتی وقتی بین فاکتورهای SWOT وابستگی وجود داشته باشد کار را به خوبی به پیش ببرد.

 
کلید واژه: برنامه ریزی استراتژیک،‌ تحلیل SWOT، تحلیل تصمیم چندمعیاره، AHP و ANP

مقدمه مدیریت استراتژیک به نحو گستردهای امروزه توسط اغلب بنگاههای دولتی و خصوصی برای ایستادگی در برابر هجوم بی امان رقابت بازار و تغییرات محیطی استفاده میشود. پیچیدگی و ظرافت تصمیمگیری در کسب و کار، مدیریت استراتژیک را ضروری ساخته است. مدیریت فعالیتهای متنوع و چند بعدی درونی، تنها بخشی از مسئولیتهای مدرن مدیران میباشد. محیط بلافصل بیرونی موسسه هم عوامل چالش برانگیزی را فرا میآورد. به منظور بر خورد اثر بخش با همه ی این عوامل که بر توانایی شرکت در رشد سود آور آن تاثیر دارند، مدیران به برنامه ریزی استراتژیک روی میآورند. تاکنون از ابزارها و تکنیکهای کمی بسیاری در حوزه مدیریت استراتژیک استفاده شده است که از آنجایی که اصلی ترین مولفه در این حوزه، تصمیمگیری با درنظرگرفتن همزمان ملاحظات چندگانه میباشد لذا تکنیکهای تصمیمگیری چندمعیاره (MCDM (بیشترین میزان استفاده را به خود اختصاص دادهاند. در این میان یکی از ابزارهایی که در مرحله ی تدوین استراتژی برای تحلیل موارد استراتژیک درونی و بیرونی به کار میرود تحلیل SWOT میباشد. هدف این تحلیل که به بررسی و ارزیابی فرصتها و تهدیدهای محیط و نقاط ضعف و قوت بنگاه میپردازد، ارزیابی این است که آیا بنگاه قادر به گرفتن فرصتها و بهره برداری از آنها و اجتناب از تهدیدات محیط غیرقابل کنترل بیرونی نظیر نوسان قیمتها، بی ثباتی سیاسی، تحولات اجتماعی و تغییرات قوانین و مقررات و... میباشد. SWOT مهمترین فاکتورهای درونی و بیرونی که میتوانند آینده ی یک سازمان را تحت تاثیر قرار دهند را خلاصه میکند[3 .[اگر SWOT به خوبی به کار گرفته شود میتواند مبنای بسیار خوبی برای تدوین استراتژی باشد. اگر نگاهی به اسناد موجود در گذشته در مورد تحلیل SWOT انداخته شود، به وضوح ملاحظه میگردد که بیشتر این تحلیلها صرفا یک سری توصیفات و توضیحات کیفی میباشند و کمتر SWOT به صورت کمی انجام گرفته است. در واقع هر چه فرایندهای برنامه ریزی و تصمیمگیری به وسیله ی افزایش تعداد معیارهای دارای وابستگی متقابل، پیچیدهتر گردد، سودمندی به کارگیری SWOT هم کاهش مییابد. به عبارت دیگر میتوان این نتیجه را گرفت که این تحلیل SWOT بدون ضعف هم نمی باشد و دارای محدودیتهایی نیز میباشد. هر چند بعضی متون مدیریت استراتژیک سعی کردهاند با ارائه ی یک سری تحلیل کمی این نقیصه را رفع کنند- نظیر آنچه دیوید در کتابش از قبیل ماتریس ارزیابی عوامل داخلی(IPE،

ماتریس ارزیابی عوامل خارجی(EFE ،(یا ماتریس نیم رخ رقابت (CPM (ذکر کرده اما با این وجود ، روش دیوید هم دارای نقایصی است از قبیل: 1 -همه ی نمرات اختصاص داده شده به طور ذهنی اندازهگیری شدهاند و 2 -هنگامی که همان سوال دوباره جواب داده شود عدم یکنواختی ممکن است به وجود آید، زیرا اوزان عوامل کلیدی به طور ذهنی توسط گروه ارزیابی اختصاص داده میشود و هیچ آزمون سازگاری انجام نمی گیرد. نتیجهای که میتوان گرفت این است که تحلیلSWOT به تنهایی نمی تواند برای ارزیابی جامع فرایند تصمیمگیری استراتژیک به کار رود و باید چارهای اندیشیده شود. در ادامه در بخش اول به بررسی تلاسهایی که در زمینه ی بهبود SWOT صورت گرفته و مهمترین آنها یعنی به کارگیری تکنیکهای تصمیمگیری چند معیاره میپردازیم. در این بخش تاکید ویژهای بر روی تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP (که از جمله تکنیکهای تصمیمگیری چند معیاره میباشد میشود. در بخش دوم به معرفی ابزار جدید تر و کاراتر ANP و در ترکیب با SWOT که نواقص و کاستیهای AHP را هم برطرف میکند به همراه به کارگیری آن در یک مورد کاوی واقعی خواهیم پرداخت


  متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۵۰
حسن خوبیاری