مدیران برنامه

مشاوره پایان نامه و استخراج مقالات مدیریت

مدیران برنامه

مشاوره پایان نامه و استخراج مقالات مدیریت

مدیران برنامه

مشاوره و انجام پایان نامه و استخراج مقالات معتبر مدیریت. انجام پایان نامه به روش فرایند تحلیل شبکه ای(ANP) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)

مقاله مدیریت

پنجشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۲۷ ق.ظ

توسعه متدولوژی تلفیقی BSC و EFQM برای رسیدن به بهبود عملکرد مستمر بوسیله بودجه ریزی عملیاتی

چکیده :

  بهبود عملکرد سازمان از موضوعاتی است که مورد توجه مدیران بیشتر شرکتها و سازمانها می‌باشد. در این خصوص و  با افزایش مدلهای  تلفیقی  مدیریت استراتژیک و مدیریت کیفیت در حوزه مدیریت عملکرد ، ضرورت افزایش اثربخشی  برنامه های تلفیقی بهبود عملکرد، بیش از همیشه آشکار شده است. از مشکلات مدلهای تلفیقی بهبود عملکرد قبلی این بود که در اجرای مدل ،  فرآیندی برای اطمینان از کارا و اثر بخش بودن پروژه های بهبود وجود نداشت و منابع سازمان به هدر میرفت .  با اضافه نمودن فرآیند بودجه ریزی عملیاتی به این مدلها  این مشکل رفع خواهد شد . در این مقاله متدولوژی تلفیقی BSC و EFQM برای رسیدن به بهبود عملکرد مستمر بوسیله بودجه ریزی عملیاتی توسعه داده شده است. در ادبیات مقاله در قسمت مطالعه  مدلها از روش کتابخانه ای و در بخش تجزیه و تحلیل متدولوژی، از روش میدانی برای گردآوری اطلاعات استفاده می شود .

 کلمات کلیدی : کارت امتیازی متوازن(BSC) مدل تعالی کیفیت اروپایی(EFQM)  مدیریت استراتژیک        بودجه ریزی عملیاتی- هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC)


 

1 - مقدمه

     امروزه با رشد و توسعه تکنولوژیهای پیشرفته در ابعاد مختلف توام با افزایش پیچیدگی و تنوع فعالیتها، درک این تغییرات و سنجش تاثیرات آن بر هزینه های سازمانی اهمیت زیادی دارد . اهمیت شناخت وکنترل هزینه ها در سازمانها بر کسی پوشیده نیست. اما دستیابی به این مهم، نیازمند طراحی یک سیستم مناسب و کارآ است که قادر به شناخت تنوع وپیچیدگی فعالیتها، وسنجش تاثیرآن بر هزینه های ارائه خدمات باشد . بودجه عملیاتی می‎تواند زیربنای ایجاد یک سیستم جامع مدیریت عملکرد در متن برنامه استراتژیک یک سازمان باشد. یک بودجه عملیاتی نشان می‎دهد که چگونه مبالغ بودجه بر عملکرد یک برنامه (مانند فعالیت‎ها، شاخص‏های فرآیند و خروجی‎ها) اثر می‎گذارد و همچنین چگونه این عملکرد بر نتایج نهایی مورد انتظار اثرگذار است. یک بودجه عملیاتی مطلوب نقطه شروعی برای نظارت بر عملکرد سازمان برای مدیران سازمان فراهم می‎آورد .یک بودجه عملیاتی تلفیقی است از برنامه عملکرد سالانه و بودجه سالانه که ارتباط بین سطوح بودجه‎ای یک برنامه را با  نتایج مورد انتظار از آن برنامه نشان می‎دهد. این بودجه نشان می‎دهد که هزینه دستیابی به یک هدف یا مجموعه‎ای از اهداف باید سطح معین و مشخصی داشته باشد.  یک بودجه عملیاتی اثربخش، نسبت به یک بودجه برنامه‎ای، سازمانی  نتایج مورد انتظار مفیدتر و کارآمدتر دارد .این بودجه روابط بین هزینه‎ها و نتایج را مشخص کرده و نیز چگونگی ایجاد این روابط را توضیح می‎دهد. این توضیح کلید مدیریت اثربخش برنامه‎ها است . مدیران هنگامیکه انحرافی بین برنامه‎ها و واقعیت‎ها رخ می‎دهد، بکارگیری منابع را بررسی کرده و چگونگی برقراری ارتباط بین این منابع و نتایج مورد انتظار را به منظور تعیین اثربخشی و کارایی برنامه‎ها مورد تجزیه و تحلیل قرار می‎دهند. [2].

2- بیان مسأله

    برنامه‎های استراتژیک  در سازمانها در صورتیکه منجر به نتایج مطلوب نگردند بی‎فایده خواهند بود. نقطه اتصال برنامه‎های استراتژیک در تحقق اهداف و دستیابی به نتایج مطلوب، تحقق نظام بودجه‎ریزی عملیاتی و نهادینه‎سازی محاسبه قیمت تمام شده فعالیت‎ها بعنوان پایه و اساس اجرای این نظام می‎باشد.مشکلاتی که در زمینه تخصیص منابع در برنامه ریزی استراتژیک وجود دارد این است که منابع محدود سازمانها  باید به برنامه‎ها و مدیرانی تعلق گیرد که نتیجه مطلوب می‎‎آفرینند، اما در عمل این اتفاق نیفتاده است. زیرا سازمانها بندرت نتایج قانع کننده‎ای را که توسط اعتبارات بودجه‎ای آنان قابل خریداری باشد تولید کرده‎اند. انگیزه‎های تشویقی در قالب افزایش بودجه برنامه‎های موفق و یا مزایایی از این دست برای اجرای موفق و اثربخش برنامه‎ها وجود ندارد و هنگامیکه مبالغ بودجه‎ به برنامه‎ها تخصیص می‎یابد دیگر الزامی برای بررسی اینکه آیا اجرای این برنامه‎ها منجر به نتیجه شده است یا خیر نیز موجود نمی‎باشد. اتلاف منابع و ناکارامدی در سازمانها اعتماد سازمانها را تحت‎تأثیر قرار داده است و توانایی در رسیدگی کافی به نیازهای حیاتی سازمانها را کاهش داده است. سازمانها باید قادر به دیدن چگونگی عملکرد برنامه‎ها باشند و بتوانند عملکرد برنامه‎ها را با هزینه‎های آنها مقایسه ‎کنند. شاخص‎های عملکرد سازمانها بدرستی با پیشنهادات بودجه‎ای سازمانها و عملکرد مدیریت و اقدامات آنان تلفیق نشده است. شاخص‎های عملکرد بدرستی برای نظارت بر کارکنان و پاداش‎دهی به آنان و یا پاسخگو ساختن مدیران برنامه‎ها مورد استفاده قرار نمی‎گیرد[2 ] .

تلاش مدیران بمنظور بهبود کارایی و اثربخشی برنامه‎های خود بدلیل عدم تبیین کافی اهداف برنامه‎ها و عدم وجود اطلاعات کافی در مورد عملکرد برنامه‎ها بی‎نتیجه مانده است. مدیران مسئول غالباً‌ کنترل کافی بر منابعی که استفاده می‎کنند ندارند و دارای انعطاف‎پذیری لازم برای استفاده کارآمد از آنها نیستند. در حقیقت اختیارات مدیران با پاسخگویی آنان در مقابل آن اختیارات همراه نمی‎باشد. مدیران، اطلاعات کامل و به موقع که با آن نتایج برنامه‎ها مورد نظارت و بهبود قرار گیرد ، دردست ندارند. اطلاعات لازم جمع‎آوری می‎شود و برای استفاده در جای دیگری ذخیره می‎گردد. برای رفع این مشکلات سازمانها باید اثربخشی برنامه‎ها و میزان پاسخگویی خود را بوسیله ارتقای سطح نتیجه محوری، کیفیت و رضایتمندی مشتری بهبود بخشد. همچنین باید بمنظور تأکید بیشتر بر موضوع عملکرد، اقدام به تلفیق مدلهای بهبود عملکرد و تصمیمات بودجه‎ ریزی استراتژیک سازمان کنند. مدیر ارشد باید دروهله اول جهت انتخاب اهداف کوتاه‎مدت ، با واحدهای عملیاتی ارتباط برقرار کند و اقداماتی که باید در قالب برنامه‎ها بمنظور دستیابی به این اهداف انجام گیرد و همچنین هزینه این اقدامات را ارزیابی نماید و راهکارهای بهبود اثربخشی این اقدامات را نیز تبیین کند و شاخص‎های ارزیابی نتایج برنامه‎های خود را در سطح معیارهای کیفی مطلوب معین شده تعیین کند و بر عملکرد برنامه‎ها به دقت نظارت کند و اقدام به تلفیق آن با هزینه‎های مربوط به هر یک از برنامه‎ها کنند. در نهایت،


جهت دانلود متن کامل اینجا کلیک نمایید

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی