مدیران برنامه

مشاوره پایان نامه و استخراج مقالات مدیریت

مدیران برنامه

مشاوره پایان نامه و استخراج مقالات مدیریت

مدیران برنامه

مشاوره و انجام پایان نامه و استخراج مقالات معتبر مدیریت. انجام پایان نامه به روش فرایند تحلیل شبکه ای(ANP) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)

استراتژی­ های استاندارد سازی و انطباق

يكشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۵، ۰۹:۴۳ ق.ظ

 

 استراتژی­ های استاندارد سازی و انطباق در شرکت­های بین ­المللی

چکیده

بحث در ارتباط با استاندارد سازی آمیخته بازاریابی شرکت­های چند ملیتی برای کلیه بازارهای جهانی و یا تطبیق آن با شرایط محلی هر بازار از حدود پنج دهه پیش مطرح بوده است. شرایط رقابتی، توسعه فن­آوری و در نهایت بحران­ اقتصادی جهانی اخیر، لزوم تجدید نظر و بررسی مجدد استاندارد سازی آمیخته بازاریابی را به امری مهم بدل نموده است. هدف از این مطالعه ارائه چارچوبی است برای تشریح متغیرهای مرتبط با فرایند استانداردسازی آمیخته بازاریابی شرکتها. چارچوب پیشنهادی قادر است درک جامعی از روابط پیچیده بین محیط درونی و بیرونی سازمانها که بر فرایند تصمیم­گیری­­های مرتبط با استانداردسازی موثر هستند، ارائه نماید. استفاده از چارچوب استانداردسازی می­تواند موجب بهبود فعالیت­های تجاری شرکت­های چندملیتی گردد. 

کلمات کلیدی: استانداردسازی، انطباق­سازی، آمیخته بازاریابی

                                                                                 


 مقدمه

در طول چند دهه گذشته تحقیقات زیادی در مورد موضوع استاندارد سازی و انطباق در شرکتها صورت گرفته است. غالب این تحقیقات در پی فهم و بررسی این نکته بودند که آیا شرکتها باید از استراتژی انطباق برای هر بازار محلی استفاده نمایند و یا اینکه باید از فرایندی استاندارد در کلیه بازارهای بین­المللی بهره گیرند [1]. از آنجایی­که شباهت بین بازارها در حال افزایش است و بازارها در حال یکنواخت شدن هستند، این امکان برای شرکت­ها به وجود آمده است که با استفاده  از استانداردسازی برنامه­های بازاریابی به فروش محصولات  مشابه و نیز ارائه خدمات یکسان به کلیه بازارهای جهانی اقدام نمایند. البته این دیدگاه با انتقاداتی نیز مواجه شده است، به این دلیل که کشورهای مختلف از نظر فرهنگی، سیاسی و اقتصادی متفاوت هستند و این اختلاف سئوالاتی را مبنی بر عملی بودن استفاده از رویه­های استاندارد در استراتژی­های بازاریابی  مطرح می­سازد [2].  پیشرفت­های اخیر در زمینه فن­آوری اطلاعات و ارتباطات به همراه رشد روند جهانی­سازی و نیز افزایش شرایط رقابتی در بازارهای جهانی ایجاب می­کند موضوع استانداردسازی مورد بررسی مجدد قرار گیرد. بنابراین هدف از این مطالعه ارائه چارچوبی است که قادر باشد عوامل مرتبط با استانداردسازی و انطباق را نشان دهد. همچنین سعی گردید با عمیق­تر شدن در تحقیقات گذشته­ ابعاد مهم استراتژی­های مرتبط با تجارت بین­الملل مورد بررسی قرار گیرد. ارائه چارچوبی کلی به منظور درکی جامع از روابط پیچیده محیط بیرونی و درونی شرکت­ها که بر تصمیم­گیری­های مرتبط با استفاده از استانداردسازی و انطباق تاثیر گذار هستند، مهمترین بخش این مطالعه را تشکیل می­دهد. 

     بررسی امکان استفاده از استانداردسازی در استراتژی­های بازاریابی جهانی توسط شرکت­ها از نیمه دوم قرن بیستم مورد توجه محققین قرار گرفت. این مطالعه در پی آن است که چارچوب نظری مفهوم مذکور را توسعه دهد.  تا کنون در این ارتباط مبنای نظری قوی و منسجم در بین تحقیقات گذشته ارائه نشده است. بنابراین، انجام یک تحقیق تجربی در مورد استانداردسازی یا انطباق به دلیل فقدان مبنای نظری و تئوریکی قوی  با مشکلاتی همراه خواهد بود.

     آغاز هزاره جدید با فرصت­ها و تهدیدات زیادی برای تجارت جهانی همراه بوده است. ظهور فن­آوری­های جدید در زمینه اطلاعات و ارتباطات و مزیت­های مربوط به آنها، شتاب فرایند جهانی سازی و رقابت را افزایش داده است. همچنین این فرایند افزایش ادراک مشتریان را نیز در پی داشته است. در نتیجه این پیشرفت­ها، فشار برای دستیابی به اهداف مالی به یک چالش در شرکتهای بین­المللی بدل شده است. بنابراین تصمیم­گیری درست در انتخاب فرایند استانداردسازی یا انطباق نقش حیاتی در کسب موفقیت شرکتهایی دارد که به طور همزمان در چند بازار مختلف فعالیت می­کنند. در این بررسی، ابتدا موضوع استانداردسازی و انطباق مورد بحث قرار گرفته و سپس چارچوبی به منظور تشریح عوامل موثر بر فرایند تصمیم­گیری ارائه می­گردد.  

 استاندارد سازی و انطباق

کاهش هزینه­های ناشی از افزایش حجم تولید، نقل و انتقال راحت­تر کالاها، استفاده بهینه از منابع، ایجاد برندهای بین­المللی، هماهنگی و کنترل بهتر عملکرد شرکتها که خود ناشی از کاهش پیچیدگی در امور مدیریتی است، از مزیت­های استانداردسازی به شمار می­روند [3]. برخی از محققین بر این عقیده هستند که منافع اقتصادی مهمترین عامل در انتخاب رویکرد استانداردسازی فعالیتهای بازاریابی جهانی هستند [4]. محققین اظهار داشتند که استانداردسازی تنها زمانی موثر خواهد بود که منجر به بهبود عملکرد مالی شرکتها گردد[5]. با توجه به بررسی کلی تحقیقات گذشته محققین، اهم موارد تسهیل کننده اجرای فرایند استانداردسازی به طور خلاصه عبارتند از:

·         هزینه بالای فرایند انطباق­سازی،

·         توسعه و تشابه بازارهای خارجی و محلی به طور همزمان،

·         کاهش هزینه­های مربوط به بازاریابی و فرایند تحقیق و توسعه،

·     تسهیل تمرکز شرکت بر محصولات صنعتی به جای محصولات مصرفی متنوع، از آنجایی­که انتظارات مصرف­کنندگان در قبال خصوصیات فنی کالاهای صنعتی شباهت زیادی به هم دارد،

·         تشابه ذائقه و سلایق مشتریان،

·         افزایش تشابه الگوهای مصرف در آن گروه از مصرف­کنندگان کشورهای مختلف که از سطح درآمدی مشابه برخوردار هستند،

·         نزدیکی میزان رشد اقتصادی در بسیاری از کشورها.

 از طرف دیگر، حامیان فرایند انطباق­سازی در استراتژی­های بازاریابی معتقد هستند که وجود تفاوت­های فرهنگی در بین کشورهای مختلف رویکرد استانداردسازی را با مشکلات زیادی مواجه خواهد نمود. بنابراین، عواملی مانند وضعیت اقتصادی، سطح توسعه صنعتی، چرخه عمر محصول، میزان قدرت خرید، میزان دسترسی به رسانه­ها، توسعه فن­آوری و وجود محدودیت­های قانونی باید در طراحی و برنامه­ریزی­های بازاریابی مورد توجه قرار گیرند [6]. محققین دیگر  نیز وجود تفاوت­های ملیتی در سلایق، ذائقه­ها، آداب و رسوم و نیازمندیهای تکنولوژیکی را به عنوان موانع اساسی اجرای استانداردسازی مطرح نموده­اند[7]. علاوه بر این، طرفداران انطباق­سازی بر این نکته تاکید دارند که هدف اساسی شرکت­ها باید مبتنی بر سود­آوری بلند مدت از طریق فروش بیشتر که خود از طریق فهم و درک نیازهای متفاوت مصرف­کنندگان حاصل می­گردد، باشد، نه صرفا کاهش هزینه­ها از طریق فرایند استاندارد سازی.

لاگس و همکاران [8] نیز در بررسی­های خود عوامل مهم مطلوب در اجرای فرایند انطباق­سازی را به شرح زیر اعلام کردند:

·         تفاوت سطح و توسعه بازارهای خارجی و محلی،

·         تمرکز شرکت بر محصولات مصرفی، از آنجایی­که بیشتر مشتریان نسبت به ذائقه و سلایق خود حساسیت نشان می­دهند،

·         کسب سود بیشتر از طریق توجه به تنوع نیازهای مصرف­کنندگان،

·         تفاوت در قدرت خرید مصرف­کنندگان،

·         تفاوت در قوانین دولتی، برای مثال وجود استانداردهای فنی مختلف، قوانین محلی و قوانین مالیاتی،

·         تفاوت­های فرهنگی مانند زبان، ذایقه مصرف­کنندگان، رسوم و عادات اجتماعی،

·         استقلال و خودمختاری ملل مختلف و تاکید بر توسعه تولیدات داخلی.

با توجه به عوامل فوق­الذکر، توجه به وجود تفاوت­های ملی و محلی می­تواند نقش مهمی در تعیین میزان و سطح استانداردسازی ایفا نماید [8] . بنابراین لازم است در تبیین استراتژی­های بازاریابی جهانی توازنی صحیح بین مقوله­های مهم مانند استانداردسازی/انطباق، تجمیع/ادغام، وابستگی/استقلال، شبیه­سازی/ ایجاد تمایز و تلفیق/تفکیک برقرار گردد.

زو و کاوسگیل [9] در مطالعات خود مدلی برای استراتژی بازاریابی جهانی به منظور ایجاد هماهنگی بین استراتژی شرکت­ها و عوامل محیطی بیرونی شرکت­ها پیشنهاد نمودند. ابعاد مدل مذکور عبارتند از: استانداردسازی 4 جز آمیخته بازاریابی، هماهنگی فعالیت­های بازاریابی، مشارکت در بازارهای جهانی و تلفیق مزیت­های رقابتی شرکت­ها. آنها همچنین اظهار داشتند که استانداردسازی فعالیت­های مربوط به فرایند پیشبرد فروش (ترفیع) افزایش کارایی شرکت­ها در صحنه­های بین­المللی را موجب می­گردد. در حال حاضر مدل مذکور به عنوان مبنای تئوریک در بیشتر مطالعات مربوط به استانداردسازی مورد توجه است.  

شرکت­های بین­المللی باید بر ایجاد روابط قوی با مشتریان خود تمرکز نمایند و به منظور تقویت نام تجاری شرکت و کسب منفع ملی بیشتر لازم است استراتژی بازاریابی خود را بر اساس این روابط طراحی نمایند. به منظور دستیابی به اهداف مذکور، آگاهی از عوامل محیطی تاثیرگذار بر مشتریان و شرکت­ها حایز اهمیت است. برخی از عوامل محیطی  توسط شرکت قابل کنترل بوده و برخی دیگر نیز غیر قابل کنترل هستند. مطالعاتی که تا کنون بر روی فرایند استانداردسازی استانداردسازی و انطباق صورت گرفته است، عوامل محیطی بیرونی و درونی را در قالب­های تلفیقی مورد بررسی قرار داده­اند. بنابراین، در این حالت، مطالعه اثرات دوجانبه و متقابل عوامل محیطی درونی و بیرونی بر همدیگر امکان­پذیر نخواهد بود. در این بررسی، به منظور تسهیل امکان بررسی­های عملی در زمینه رویکرد استانداردسازی و انطباق، سعی گردید چارچوبی ساده و کاربردی ارائه گردد. در چارچوب ارائه شده، پیشنهاد گردیده است درک عوامل محیطی درونی و بیرونی شرکت در تعیین استراتژی­های بازاریابی بین­المللی حایز اهمیت است.  همانطور که در جدول (1) نیز نشان داده شده است فرایند استانداردسازی متاثر از عوامل محیطی بیرونی و درونی مختلفی است.

عوامل محیطی بیرونی

عوامل بیرونی شامل شرایط اقتصادی، سطح فن­آوری، عوامل قانونی و سیاسی، عوامل فرهنگی و کنش­های مصرف­کنندگان است (جدول 2). عوامل مذکور به عنوان مهم­ترین عوامل تاثیرگذار در دستیابی به اهداف اقتصادی در سطح بین­الملل شناخته شده­اند[10].

زو و کاوسگیل [9] اظهار نمودند که عوامل محیطی بیرونی، مهم­ترین عوامل موثر بر استراتژی­های بازاریابی شرکت­ها به شمار رفته و استفاده از استراتژی انطباق در اجزای آمیخته بازاریابی تنها در مواردی مانند پاسخگویی مناسب به سلایق مصرف­کنندگان محلی، ارائه الگو­های رسانه­ای و برنامه­ریزی تبلیغاتی توصیه می­گردد.

اکازاکی و همکاران [11] در بررسی­های خود اثر استانداردسازی تبلیغات را بر عملکرد شرکت­های بین­المللی مورد بررسی قرار داده و در مدل خود پیشنهاد نمودند 4 عامل محیطی شامل تشابه سلایق مشتریان، شباهت بازار، زیرساخت­های تبلیغاتی و میزان رقابت در فرایند استانداردسازی مد نظر قرار گیرند.


   متن کامل مقاله

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی