مدیران برنامه

مشاوره پایان نامه و استخراج مقالات مدیریت

مدیران برنامه

مشاوره پایان نامه و استخراج مقالات مدیریت

مدیران برنامه

مشاوره و انجام پایان نامه و استخراج مقالات معتبر مدیریت. انجام پایان نامه به روش فرایند تحلیل شبکه ای(ANP) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)

۴۴ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

مدیریت منافع بعنوان استراتژی موفقیت پروژه‌های فناوری اطلاعات

 

چکیده:

 

با تغییرات سریع تکنولوژیک، جهانی شدن وگسترده‌تر شدن دامنه فعالیت موسسات، وجود سیستم های اطلاعاتی کارآمد از الزامات رسیدن به مزیت رقابتی است. فن‌آوری اطلاعات که به سیستم جمع آوری، پردازش و ذخیره اطلاعات گفته می‌شود در ابعاد سخت افزار، نرم افزار، حجم و نوع داده‌ها و شبکه‌های مخابراتی بسرعت درحال تحول و دگرگونی است. مزایای غیرقابل انکار فن آوری اطلاعات در افزایش دقت و سرعت جریان امور، افزایش کیفیت خدمات، کاهش هزینه‌ها و رضایت بیشتر مشتریان باعث شده سازمانها به سرعت به استقرار و استفاده از سیستم های اطلاعاتی روی آورند. آز آنجا که کسب منافع گوناگون مالی و اقتصادی مهمترین دلیل اجرای یک پروژة فن‌آوری اطلاعات است از اینرو تعریف موفقیت در ابتدای پروژه و شناسایی و به کمیت درآوردن منافع برنامه‌ریزی شده و روشی که بتوان آنها را پیگیری نمود از الزامات اساسی موفقیت پروژه‌های فن‌اوری اطلاعات است. این مقاله تلاشی است در جهـــت تبییــن دلائل شکست پروژه‌های فــن‌آوری اطــلاعات در ارائه منــافع و چگونگی مدیریت موفق آن.

امروزه اطلاعات بعنوان عاملی پر ارزش در کنار سایر عوامل تولید بشمار میآید. عدم توجه به ظرافت‌های مدیریتی در اجرای پروژه های IT علاوه برآنکه باعث عدم تحقق منافع پیش بینی شده می‌گردد احتمالاً موجب شکست این پروژه‌ها خواهد شد. شکست پروژه‌هایIT به ضررهای مالی و اقتصادی آن محدود نمی‌شود و ممکن است تا سرحد شکست یک سازمان نیز ادامه یابد.در این مقاله ابتدا به ویژگیهای پروژه‌های فن‌آوری اطلاعات و انواع آن اشاره شده سپس به تشریح فرایند مدیریت منافع شامل معرفی چرخة مدیریت منافع، شناسایی منافع تهیه برنامه مدیریت منافع، اجرای برنامه منافع، ارزیابی نتیجه و روشهای ارزیابی سرمایه‌گذاری در این گونه پروژه‌ها خواهیم پرداخت.

 

کلمات کلیدی:

فن آوری اطلاعات، سیستم های اطلاعاتی، مدیریت منافع، برنامه ریزی منافع، مدیریت پروژه، ارزیابی سرمایه گذاری


1- مقدمه:

 

امروزه پروژه های IT بعنوان عاملی شناخته شده است که ایجاد تغییر را در سازمانها میسر می سازد. سازمانها با انجام موفقیت آمیز یک پروژه IT است که خواهند توانست منافع استراتژیک مادی و مالی خود را محقق سازد.

براساس تحقیقات گروه استاندیش مشخص گردیده است که در حدود 3/2 پروژه های بزرگ IT به نوعی با شکست مواجه می‌شوند. همچنین براساس مطالعات این گروه 3/1 پروژه های IT قبل از تکمیل متوقف شده‌اند و نیمی از آنها تقریباً دو برابر بودجه های پیش بینی شده، هزینه دربر داشته‌اند. در گزارش دیگری چنین اظهار شده که 70% پروژه های IT منافع تعیین شده را برآورده نمی سازند [1]

کسب منافع گوناگون مالی و اقتصادی، مهم‌ترین دلیل انجام یک پروژه IT است. به طور معمول مزایای اجرای این پروژه‌ها را می توان افزایش مزیت رقابتی، افزایش سرعت، دقت، کاهش اندازه فیزیکی مخازن اطلاعات، رفع برخی از فسادهای اداری، ایجاد امکان همکاری از راه دور، کاهش هزینه ها و رضایت بیشتر ارباب رجوع و مشتریان ذکر نمود. هرگاه نتوان پیش از سرمایه گذاری یا در طی سرمایه گذاری های بعدی منافعی را برای پروژه مشاهده کرد، باید پروژه را متوقف نمود. تحقق منافع مورد انتظار و نیز پیش‌بینی نشده در سازمان است که موفقیت یک پروژه را تضمین خواهد کرد. قبل از صرف هزینه در این پروژه ها بایستی بررسی کرد که آیا منافع حاصل از اجرای پروژه از هزینه های انجام شده برای بدست آوردن آن بیشتر است یا خیر؟ براساس گزارش مؤسسه Kpmg ، 59 درصد سازمان ها، هیچ گونه فرایند مدیریتی (حتی غیررسمی) برای اندازه‌گیری و مدیریت منافع پروژه‌های فناوری اطلاعات خود برقرار نکرده‌اند.[2] از آنجا که عدم وجود فرایند مدیریت منافع یکی از دلایل شکست پروژه های IT است، لازم است به این مقوله با دقت پرداخته شود. بدین لحاظ در این مقاله، ابتدا به ویژگیهای پروژه های IT اشاره کرده و پس از آن به تشریح فرایند مدیریت منافع و نقش آن در موفقیت پروژه های فناوری اطلاعات، روشهای ارزیابی سرمایه گذاری این گونه پروژه ها خواهیم پرداخت.

 

برای دانلود متن کامل مقاله اینجا کلیک نمایید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۴ ، ۰۸:۰۴
حسن خوبیاری

 

بررسی جایگاه خرد جمعی در تدوین استراتژی سازمان و شناسایی و وزن دهی عوامل اثرگذار بر آن

 


چکیده

امروزه حوزۀ مطالعه بسیاری از محققین سازمان و استراتژی، پیرامون علل بروز شکست سازمان ها در پیاده سازی  استراتژی ها و ارائه مجموعه راهکارهایی به منظور موفقیت در اجرای آن معطوف شده است. در پارادایم حاکم بر این حوزه، ضمن تائید و تاکیدی که بر جدایی فرآیند تدوین استراتژی از اجرای آن می شود، عواملی چون ادارۀ فرهنگ، گسترش حیطۀ کنترلی مدیران و... به منظور غلبه نسبی بر شکست ها توصیه می گردد. در این پژوهش تلاش می شود ضمن جمع آوری نگاه های پراکنده مطرح شده در خارج از پارادایم حاکم، به بررسی شرایط تلفیق فرآیند تدوین با اجرای استراتژی پرداخته شود. همچنین با معرفی خلق جمعی استراتژی به عنوان یک حرکت اثرگذار در شکل گیری استراتژی سازمان تحت شرایط خاص، به شناسایی، معرفی و اولویت بندی معیارهای اثرگذار در موفقیت آن  بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که از بین عوامل شناسایی شده، معیارهای موجد عدم اطمینان محیطی بیشترین وزن را در موفقیت شکل گیری استراتژی تدوین شده بصورت جمعی به خود اختصاص می دهند .

 

واژگان کلیدی

شکل گیری استراتژی،پیاده سازی استراتژی، عدم اطمینان محیطی ، حرکت استراتژیک ، خلاقیت و ایده پردازی، روش فازی

 


 

مقدمه

علیرغم صرف زمان و منابع مالی و انسانی نسبتا قابل توجهی که مدیران به منظور تدوین استراتژی های سازمان های خود صرف می کنند، اکثریت آنها یا از عدم اجرای استراتژی هایشان سخن به میان می آورند و یا از نتایج حاصله از اجرای آنها نا خرسندند. در مقاله ای که در مجله فورچون به قلم ((والتر کیچل))(1984) به چاپ رسید، این عدم موفقیت در حدود 90% تخمین زده شده است. در دسامبر سال 1999 در همین مجله، مقاله ای چاپ گردید که ادعا می نمود،70% دلیل شکست مدیران ارشد در آمریکا، نه بخاطر ضعف در فرموله کردن بلکه بدلیل عدم توفیق آنها در پیاده سازی استراتژی هایشان بوده است.

بزعم ((هنری مینتزبرگ))(2001)، چنین نگرانی هایی به تلاش زیاد از جانب مدیران به منظور به اتمام رساندن مرحلۀ اجرای استراتژی ها منجر گردیده است و حتی یک نسل از مشاوران مدیریت با توصیه هایی چون(( مدیریت فرهنگ سازمان)) و (( استحکام سیستم های کنترلی متناسب)) سعی در بهبود این وضعیت داشته اند. در واقع این شکست های نگران کننده مسیر تحقیقات مرتبط با سازمان و استراتژی را بدین سمت سوق داده است که توانایی اجرای استراتژی ها مهمتر از خود استراتژی ها انگاشته شود(کاپلان و نورتن)(2001). در این میان برخی از صاحبنظران ضمن طرح نگاهی متفاوت، مسئله واقعی را نه استراتژی بد، بلکه اجرای بد آن می دانند(همان).آنها ضمن معرفی مجموعه محدودیتهای اجرای استراتژی، آنها را در چهارگروه؛ موانع مربوط به عدم تخصیص منابع، موانع مربوط به عدم تعهد مدیریت، موانع مربوط به عدم همسویی کارکنان و موانع مربوط به عدم انتقال استراتژی طبقه بندی می نمایند(همان). نکته بسیار جالبی که از این تحقیقات قابل استخراج می باشد، حفظ وحتی تاکیدی است که محققین بر جدایی فرآیند تدوین استراتژی از اجرای آن دارند، بطوریکه تدوین استراتژی را جزئی از اختیارات مدیران ارشد و پیاده سازی آن را بر عهده مدیران میانی و کارکنان واحد های مختلف می دانند(همان).

بنظر می رسد که مشکل واقعی ممکن است فراتر از اینها باشد. چراکه اگر فرض کنیم با مدیریت تمامی این موانع، اگر یک استراتژی با شکست مواجه شود، درنهایت تدوین کنندگان استراتژی مجریان آنرا مقصر می دانند و مجریان را به دلیل عدم توجه به استراتژی های ابلاغ شده مواخذه می نمایند، این در حالی است که مجریان استراتژی نیز تدوین کنندگان را مورد سرزنش قرار می دهند که چرا استراتژیی که آنها تدوین نمودند در شرایطی که سازمان در آن قرار دارد قابلیت اجرا شدن و به نتیجه رسیدن ندارد. لذا  همانگونه که ((مینتزبرگ))(1998) بیان می دارد،هر شکست در اجرای استراتژی قطعا شکست در تدوین آن می باشد.

این درحالی است که برخی از محققین سازمان و استراتژی، مشکل شکست استراتژی ها را در فضایی خارج از پارادایم مطرح، جستجو می نمایند و مسئله واقعی را در جاییکه جدایی فرآیند تدوین استراتژی از اجرای آن رخ می دهد تعریف می کنند . در این پژوهش ضمن بررسی محتوایی جدایی یا ادغام فرآیند تدوین از اجرای استراتژی به گسترش موضوعی شرایطی می پردازیم که در آن مجریان استراتژی خود وظیفه تدوین استراتژی ها را در سازمان بر عهده می گیرند.

 

برای دانلود متن کامل مقاله اینجا کلیک نمایید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۴ ، ۱۱:۴۵
حسن خوبیاری

رویکرد مدیریت استراتژیک در بهره وری صنعت خودرو با رهیافت زنجیره ی ارزش پورتر

 

 

چکیده

 

محقق در این پژوهش، بدواً با بهره گیری از مرور ادبیات، 15 عامل استراتژیک در بهره وری صنعت خودرو را شناسایی نموده است. با نگرش بر زنجیره ی ارزش پورتر و ترسیم این عوامل در آن، فعالیت عملیات بعنوان مؤثرترین فعالیت از مجموع فعالیتهای اصلی و پشتیبان بنگاه در راستای بهبود بهره وری، مشخص گردید. سپس اولویت بندی این فعالیتها با توجه به اولین گام فرآیند مدیریت استراتژیک صورت گرفته است. ضمناً عوامل برنامه ریزی منابع بنگاه، سیستمهای مدیریت کیفیتISO TS 16949 ، ISO 9001، شش سیگما، بهره گیری از سیستمهای اطلاعاتی، فن آوری اطلاعات و 5s، بدلیل تأثیرگذاری بر چند فعالیت از مهمترین فاکتورهای مؤثر رایج در بهبود بهره وری می باشند.

بمنظور بهبود بهره وری خودروسازان داخلی و آشنایی دیگر محققان، شاخصهای کلیدی عملکرد شرکتهای نیسان و رنو براساس هر یک از فعالیتهای مدل پورتر ارائه شده است. مجدداً مشاهده می گردد که بیشترین شاخصهای رایج بهبود بهره وری نیز برای فعالیت عملیات تعریف گردیده است. رایجترین سنجه برای پایش بهره وری نیروی انسانی فرآیند تولید سنجه ی HPV می باشد، این شاخص میزان ساعت مورد نیاز برای مونتاژ هر خودرو را بیان می نماید.

 

کلید واژه: زنجیره ی ارزش، مدیریت استراتژیک، عوامل مؤثر در بهره وری، شاخصهای کلیدی عملکرد.

 

برای دانلود متن کامل مقاله اینجا کلیک نمایید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۴ ، ۱۱:۳۴
حسن خوبیاری

برنامه ریزی استراتژیک و عملکرد: تبیین نقش انعطاف پذیری

 

 

Strategic planning and performance: Exploring the flexibility role

 

 

Abstract

 

This article extends the debate regarding the relationship between strategic planning and performance. The current study investigates the mediating effects of flexibility on the strategic planning and performance relationship. Flexibility is defined as the extent to which new and alternative decisions are generated and considered in strategic planning, allowing for positive organizational change and adaptation to environmental turbulence. Through a structural equation model, we find that flexibility mediate the relationship between strategic planning and financial and non financial performance.

Keywords: Strategic planning; Performance; Flexibility

چکیده
در این مقاله رابطه بین برنامه ریزی استراتژیک و عملکرد مورد بحث قرار گرفته است.  برخی مطالعات بر ارتباط مستقیم و مهم و تعدادی هم بر بی اثر بودن برنامه ریزی استراتژیک صحه گذاشته اند. مطالعه حاضر به بررسی اثر برنامه ریزی استراتژیک  با لحاظ کردن انعطاف پذیری  بعنوان  میانجی بین برنامه ریزی استراتژیک و عملکرد پرداخته است. انعطاف پذیری به عنوان توان سازمان در اخذ تصمیم گیری های جدید و جایگزین  کردن آنها در برنامه ریزی استراتژیک تعریف شده است ،انعطاف پذیری به سازمان  اجازه می دهد تغییرات لازم برای انطباق با اشفتگی محیطی را در خود ایجاد کند. از طریق  رویکرد  معادلات ساختاری ، مشخص شد که  انعطاف پذیری در رابطه میان برنامه ریزی استراتژیک و عملکرد مالی غیر مالی نقش دارد ،

کلمات کلیدی : برنامه ریزی استراتژیک ؛ عملکرد ؛ انعطاف پذیری 

برای دانلود متن کامل مقاله اینجا کلیک نمایید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۴ ، ۱۸:۰۸
حسن خوبیاری